Perdic | وابسته بعلوم الهی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	theological U	وابسته بعلوم الهی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	celestial U	الهی
	divine U	الهی
	divined U	الهی
	divines U	الهی
	divining U	الهی
	charisma U	عطیه الهی
	oracle U	الهام الهی
	theology U	حکمت الهی
	precepts of god U	احکام الهی
	oracles U	الهام الهی
	providence U	مشیت الهی
	agape U	عشق الهی
	acts of God U	مشیت الهی
	divine compassion U	رحمت الهی
	god's ordinace U	مشیت الهی
	doctor of d. U	حکیم الهی
	theosophy U	حکمت الهی
	act of God U	مشیت الهی
	jurisprudence U	حقوق الهی
	afflatus U	وحی الهی
	grace of god U	موهبت الهی
	monad U	جوهر الهی
	semidivine U	نیمه الهی
	under the shdow of god U	بسایه خدا در فل الهی
	free grace U	توفیق بی منت الهی
	numen U	وجود الهی خدا
	theologian U	حکیم الهی خداشناس
	theologians U	حکیم الهی خداشناس
	charism U	عطیه الهی جذبه روحانی
	providentially U	از مشیت الهی من جانب الله
	graced U	فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
	physico theology U	حکمت الهی موافق اصول طبیعی
	graces U	فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
	grace U	فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
	gracing U	فیض الهی بخشیدن تشویق کردن
	absolutist U	کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
	phallic U	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
	systematic theology U	بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
	erastianism U	سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
	bureaucratic U	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	syzygial U	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
	dialectological U	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
	telepathic U	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
	subglacial U	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	phylar U	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
	sothic U	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
	rectal U	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
	puritanical U	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	lexicographic U	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
	erotic U	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
	monarchic U	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
	kinetic U	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
	cliquey U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	cliquy U	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
	supervisory U	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
	lithic U	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
	frontal U	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
	sister services U	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
	zygose U	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
	hermitical U	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
	morphic U	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	associating U	وابسته وابسته کردن
	associates U	وابسته وابسته کردن
	associated U	وابسته وابسته کردن
	associate U	وابسته وابسته کردن
	physico chemical U	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
	poplitaeal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	epistemologycal U	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
	popliteal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	federate U	وابسته
	thereof U	وابسته به ان
	tuitionary U	وابسته به
	affiliating U	وابسته
	dependent U	وابسته
	elysian U	وابسته به
	syncop U	وابسته به غش
	attache U	وابسته
	subordinating U	وابسته
	hanger on U	وابسته
	related U	وابسته
	affiliates U	وابسته
	affiliated U	وابسته
	affiliate U	وابسته
	federated U	وابسته
	dependant U	وابسته
	attached U	وابسته
	pertinent U	وابسته
	federates U	وابسته
	federating U	وابسته
	appurtenant U	وابسته
	cantabrigian U	وابسته به
	attendant U	وابسته
	diphtheric U	وابسته به
	attendants U	وابسته
	plantar U	وابسته به کف پا
	dependants U	وابسته
	congenerous U	وابسته
	riverrine U	وابسته به
	pertaining U	وابسته
	carpal U	وابسته به مچ
	interdependent U	وابسته
	germane U	وابسته
	febile U	وابسته به تب
	israelitish U	وابسته به
	messianic U	وابسته به
	levitical U	وابسته به
	attributable U	وابسته به
	elfin U	وابسته به جن
	wedded U	وابسته
	cephalic U	وابسته به سر
	comprador U	وابسته
	commissarial U	وابسته به
	relative U	وابسته
	akin U	وابسته
	thereof=of that U	وابسته به ان
	of kin U	وابسته
	sexual organs U	وابسته به
	adjectives U	وابسته
	adjective U	وابسته
	relevant U	وابسته
	pertianing U	وابسته
	pyretic U	وابسته به تب
	pyrexial U	وابسته به تب
	aquatic U	وابسته به اب
	pyrexic U	وابسته به تب
	contingents U	وابسته
	contingent U	وابسته
	monitorial U	وابسته به
	correspondent U	وابسته
	correspondents U	وابسته
	subordinate U	وابسته
	belonging U	وابسته ها
	subordinates U	وابسته
	subordinated U	وابسته
	nasal U	وابسته به بینی
	nasal U	وابسته به منخرین
	ethnologic U	وابسته به نژادشناسی
	pessimistic U	وابسته به بدبینی
	mission U	وابسته به ماموریت
	metatarsal U	وابسته بمشط پا
	structural U	وابسته به بنا
	structurally U	وابسته به بنا
	focal U	وابسته بکانون
	ethnical U	وابسته به نژادشناسی
	planetary U	وابسته به سیاره
	oratorical U	وابسته به سخنرانی
	structurally U	وابسته به ساختمان
	programmatic U	وابسته به پروگرام
	social U	وابسته بجامعه
	subversion U	وابسته به خرابکاری
	missions U	وابسته به ماموریت
	cardiac U	وابسته بدل
	mantic U	وابسته به پیشگویی
	manurial U	وابسته بکود
	fetal U	وابسته به جنین
	jugular U	وابسته بوریدوداجی
	jugulars U	وابسته بوریدوداجی
	matrimonial U	وابسته به عروسی
	marian U	وابسته به مریم
	oracular U	وابسته به وحی
	surgical U	وابسته به جراحی
	machine dependent U	وابسته ماشین
	rhinal U	وابسته به بینی
	faunistic U	وابسته به جانوران
	photographic U	وابسته به عکاسی
	solar U	وابسته بخورشید
	rectorial U	وابسته به rector
	rectal U	وابسته به مقعد
	cosmic U	وابسته بگیتی
	aesthetically U	وابسته به زیبایی
	aesthetic U	وابسته به زیبایی
	machine dependent U	وابسته به ماشین
	sculptural U	وابسته به هنرپیکرتراشی
	anatomic U	وابسته به کالبدشناسی
	anatomical U	وابسته به کالبدشناسی
	toxicological U	وابسته به زهرشناسی
	floricultural U	وابسته به گلکاری
	scribal U	وابسته به کتابت
	viral U	وابسته به ویروس
	scolopendrine U	وابسته به هزارپاها
	scientail U	وابسته به علم
	scansorial U	وابسته بصعود
	flexional U	وابسته به صرف
	microscopic U	وابسته به میکروسکپ
	malarial U	وابسته به مالاریا
	saturnian U	وابسته بزحل
	satellitory U	وابسته به اقمارسیارات
	homicidal U	وابسته به ادمکشی
	ranine U	وابسته به وزغ
	municipal U	وابسته بشهرداری
	puberal U	وابسته به بلوغ
	seminal U	وابسته به منی
	psychologic U	وابسته به روانشناسی
	exegetic U	وابسته به تفسیر
	memory dependent U	وابسته حافظه