English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pedagogical U وابسته بعلم اموزش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
scientific U وابسته بعلم
metaphsical U وابسته بعلم ماورا
moral U وابسته بعلم اخلاق
thermodynamic U وابسته بعلم ترمودینامیک دماپویا
gastronomical U وابسته بعلم خوب خوردن
biologic U وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
rhetoric U وابسته بعلم بدیع یامعانی بیان
psychophysical U وابسته بعلم روابط میان تن وروان
geodesical U وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
ethnological U وابسته به نژادشناسی مربوط بعلم طوایف بشر
metaphysical U وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
pedagogic U وابسته به اموزش وپرورش
armory training U اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training U اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
geogonostical U مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostic U مربوط بعلم زمین شناسی
basic unit training U اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training U اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
ballistic U مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
computer assisted instruction U اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
instructions U اموزش
tutorial U اموزش
lore U اموزش
training U اموزش
tutorials U اموزش
instruction U اموزش
education U اموزش
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
remedial instruction U اموزش ترمیمی
basic training U اموزش مقدماتی
religious instruction U اموزش دینی
higher education U اموزش عالی
professional education U اموزش تخصصی
reeducation U باز اموزش
program of instruction U برنامه اموزش
programmed instruction U اموزش برنامهای
vocational education U اموزش حرفهای
unit training U اموزش یکان
reward training U اموزش با پاداش
education U اموزش و پرورش
training program U برنامه اموزش
teaching machine U ماشین اموزش
training U اموزش دادن
technical education U اموزش فنی
technical teaching U اموزش فنی
curriculum U اموزش برنامه
voluntary training U اموزش داوطلبانه
transfer of training U انتقال اموزش
unit training U اموزش یکانی
training center U مرکز اموزش
curriculums U اموزش برنامه
tutoring U اموزش تک شاگردی
sex education U اموزش جنسی
school center U مرکز اموزش
training circular U نشریه اموزش
secondary education U اموزش متوسطه
training cycle U مرحله اموزش
concurrent training U اموزش همزمان
mass education U اموزش جمعی
moral education U اموزش اخلاقی
formal education U اموزش رسمی
military training U اموزش نظامی
bowel training U اموزش دفع
educability U اموزش پذیری
personnel training U اموزش کارکنان
primary education U اموزش ابتدایی
elementary education U اموزش ابتدایی
coeducation U اموزش مختلط
education center U مرکز اموزش
educable U اموزش پذیر
compulsory education U اموزش اجباری
computerized instruction U اموزش کامپیوتری
mass education U اموزش همگانی
general education U اموزش عمومی
trains U اموزش دادن
train U اموزش دادن
annual training U اموزش سالیانه
integrated training U اموزش توام
hypnopedia U اموزش با هیپنوتیسم
trained U اموزش دادن
job training U اموزش شغلی
informal education U اموزش غیررسمی
individualized instruction U اموزش انفرادی
learning curve U منحنی اموزش
life long education U اموزش مداوم
refresher course U دوره اموزش یک ماهه
audio-visual U اموزش سمعی وبصری
educationists U متخصص اموزش و پرورش
nonformal education U اموزش غیر رسمی
special education U اموزش و پرورش استثنایی
in serving training U اموزش ضمن خدمت
audio visual U اموزش سمعی وبصری
graduate education U اموزش بعد از لیسانس
formal discipline U اموزش صورت گرا
school U مرکز اموزش نظامی
schools U مرکز اموزش نظامی
educationists U کارشناس اموزش و پرورش
educationist U متخصص اموزش و پرورش
educationist U کارشناس اموزش و پرورش
educationalists U کارشناس اموزش و پرورش
educationalist U کارشناس اموزش و پرورش
refresher courses U دوره اموزش یک ماهه
discovery teaching method U روش اموزش اکتشافی
comparative education U اموزش و پرورش تطبیقی
coeducation U اموزش وپرورش مختلط
cbt U اموزش بر پایه کامپیوتر
pedagogical teaching U اموزش مطابق فن تعلیم
project method U روش اموزش طرحی
advanced individual training U اموزش تکمیلی انفرادی
pedagogically U مطابق علم اموزش
reserve center U مرکز اموزش احتیاط
active duty for training U اموزش زیر پرچم
army training program U برنامه اموزش نظامی
pamphlet U نشریه اموزش و فنی
code training set U دستگاه اموزش مرس
pamphlets U نشریه اموزش و فنی
combat development U پیشرفت اموزش رزمی
educational U مربوط به اموزش و پرورش
basic combat training U اموزش رزم مقدماتی
on the job training U اموزش ضمن کار
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
manual training U دوره اموزش هنرهای دستی
toilet training U اموزش اداب توالت رفتن
assault courses U میدان اموزش عملیات هجومی
army training program U برنامه اموزش نیروی زمینی
assault course U میدان اموزش عملیات هجومی
upbringing U روش اموزش و پرورش بچه
beatification U اموزش عمل تبرک کردن
pedagogy U فن اموزش وپرورش کودک للگی
branch material curriculum U برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
disciplinary training center U مرکز اموزش زندانیان نظامی
courses U مسیر مسابقه دوره اموزش
coursed U مسیر مسابقه دوره اموزش
computer augmented learning U بسط اموزش به کمک کامپیوتر
course U مسیر مسابقه دوره اموزش
educable mentally retarded U عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
cai U Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
instructions U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
rehabilitation training center U مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
planit U زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
army training and evaluation program U برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
in house training U برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors U CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
hands-on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
hands on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation U کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
general grant U کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate U دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled U اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
glm U روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
attack teacher U وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
combat developer U وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
instructs U دستور دادن اموزش دادن
instructed U دستور دادن اموزش دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com