English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paleographic U وابسته بخطوط باستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
classical U وابسته به ادبیات باستانی
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
dorian U وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
phygian U فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
classics U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicists U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classic U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicist U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
rectilineal U محدود بخطوط راست
gray U باستانی
archaic <adj.> U باستانی
traditionary U باستانی
antiquarian U باستانی
classically U باستانی
age old U باستانی
relic U باستانی
antiquary U باستانی
antiquaries U باستانی
age-old U باستانی
antique U باستانی
antiques U باستانی
old U باستانی
older U باستانی
ancient U باستانی
oldest U باستانی
relics U باستانی
classicism U سبک باستانی
in ancient times U در روزگار باستانی
northman U اسکاندیناوی باستانی
norseman U اسکاندیناوی باستانی
aramaean U زبان باستانی
primers U باستانی ابتدایی
primer U باستانی ابتدایی
ancient relics U اثار باستانی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
avestan U زبان باستانی ایران
Antiquity U جهان باستانی [تاریخ]
paleograph U نسخه خطی باستانی
ethiopic U زبان باستانی حبشه
Monumental design U طرح آثار باستانی
in ancient times U در اوقات جهان باستانی
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
primeval U بسیار کهن باستانی
classicize U درزمره ادبیات باستانی
the Classical World [the Ancient World] U جهان باستانی [تاریخ]
classical U پیرو سبکهای باستانی
gaul U اهل کشور باستانی گل فرانسوی
veda U کتاب مقدس باستانی هند
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
classicalism U پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
classicality U مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
pelta U سپر یونانیان ورومیان باستانی
classicize U ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
dithyramb U سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
doge U لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
catastasis U بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
Are there any antiquities here? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
Greek Revival U [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
delphine classics U چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
Ouroboros U نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Ancient Greece U یونان باستانی [یونان جهان باستان]
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
purgation U روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
congenerous U وابسته
cantabrigian U وابسته به
interdependent U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
riverrine U وابسته به
of kin U وابسته
attached U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
sexual organs U وابسته به
pyretic U وابسته به تب
diphtheric U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
plantar U وابسته به کف پا
syncop U وابسته به غش
germane U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
tuitionary U وابسته به
attributable U وابسته به
pertianing U وابسته
pertinent U وابسته
related U وابسته
elfin U وابسته به جن
pertaining U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
aquatic U وابسته به اب
thereof U وابسته به ان
carpal U وابسته به مچ
cephalic U وابسته به سر
akin U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
belonging U وابسته ها
dependent U وابسته
attache U وابسته
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
appurtenant U وابسته
subordinating U وابسته
relative U وابسته
relevant U وابسته
monitorial U وابسته به
subordinate U وابسته
dependant U وابسته
messianic U وابسته به
dependants U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
contingent U وابسته
febile U وابسته به تب
correspondent U وابسته
wedded U وابسته
correspondents U وابسته
elysian U وابسته به
israelitish U وابسته به
levitical U وابسته به
hanger on U وابسته
contingents U وابسته
gregorian U وابسته به گریگوری
landed U وابسته بزمین
gular U وابسته به مری
lactic U وابسته به شیر
isthmian U وابسته به باریکه
degenerative U وابسته به انحطاط
preemptive U وابسته به حق شفعه
irrigational U وابسته به ابیاری
jesuitic U وابسته به یسوعیون
haemic U وابسته بخون
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
press attache U وابسته مطبوعاتی
prefectorial U وابسته به اداری
acoustical U وابسته به شنوایی
kufic U وابسته به کوفه
adipic U وابسته به چربی
emotive U وابسته به احساسات
presbyterial U وابسته به کشیش ها
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
preemptive U وابسته به پیشدستی
aerological U وابسته بهواشناسی
isthmic U وابسته به باریکه
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
affiliated company U شرکت وابسته
air attache U وابسته هوایی
altitudinal U وابسته به اوج
platinic U وابسته به پلاتین
gerontic U وابسته به پیری
pistillary U وابسته به مادگی گل
archimedean U وابسته به ارشمیدس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com