Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
colubrine
U
وابسته بخانواده مارهای بی زهر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psittaceous
U
وابسته بخانواده طوطی
psittaccous
U
وابسته بخانواده طوطی
meloid
U
وابسته بخانواده سوسکهای روغنی
fringilline
U
وابسته بخانواده سهره سهرهای
cornaceous
U
وابسته بخانواده زغال اخته
batrachian
U
وابسته بخانواده غوک ذوحیات
coniferous
U
جوزاور- جوزدار- وابسته بخانواده کاج
reduviid
U
وابسته بخانواده نیم بالان خون اشاک
mamba
U
مارهای زهردارمناطق گرمسیر
constrictor
U
انواع مارهای >بوا<
king's yellow
U
مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
king snake
U
انواع مارهای جنس Lampropeltis
mongoose or mun
U
که مارهای زهردارمی کشد و بخودش اسیبی نمیرسد
clanship
U
پیوستگی بخانواده خود
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
contingents
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
federating
U
وابسته
of kin
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
subordinated
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
subordinate
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
relative
U
وابسته
attendants
U
وابسته
dependants
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
affiliating
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
dependant
U
وابسته
dependent
U
وابسته
attendant
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
comprador
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
commissarial
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
riverrine
U
وابسته به
monitorial
U
وابسته به
pertinent
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
elfin
U
وابسته به جن
attache
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
wedded
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
pertianing
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
akin
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
attached
U
وابسته
adjective
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
israelitish
U
وابسته به
contingent
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
relevant
U
وابسته
germane
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
surgical
U
وابسته به جراحی
rectorial
U
وابسته به rector
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
associated company
U
شرکت وابسته
periclean
U
وابسته به پریکلس
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
aerological
U
وابسته بهواشناسی
affiliated company
U
شرکت وابسته
ranine
U
وابسته به وزغ
rectal
U
وابسته به مقعد
air attache
U
وابسته هوایی
altitudinal
U
وابسته به اوج
attache
U
وابسته نظامی
photic
U
وابسته به تولیدنور
matrimonial
U
وابسته به عروسی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
aortal
U
وابسته بشاهرگ
peruvian
U
وابسته به پرو
petiolar
U
وابسته به برگدم
petrologic
U
وابسته به سنگ
aortic
U
وابسته بشاهرگ
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
oracular
U
وابسته به وحی
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
sexed
U
وابسته به تذکیروتانیث
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
perlitic
U
وابسته به مروارید
perigeal
U
وابسته به حضیضی
perigean
U
وابسته به حضیضی
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
army attache
U
وابسته زمینی
army attache
U
وابسته نظامی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
anginal
U
وابسته به گلودرد
antichristian
U
وابسته به دجال
pharisaic
U
وابسته به فریسی
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
human
U
وابسته بانسان
humans
U
وابسته بانسان
pythian
U
وابسته به "اپولو"
structural
U
وابسته به ساختمان
structural
U
وابسته به بنا
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
structurally
U
وابسته به ساختمان
structurally
U
وابسته به بنا
subversion
U
وابسته به خرابکاری
social
U
وابسته بجامعه
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
planetary
U
وابسته به سیاره
focal
U
وابسته بکانون
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
programmatic
U
وابسته به پروگرام
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
vital
U
وابسته بزندگی
vital
U
وابسته به زندگی
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
scientific
U
وابسته بعلم
pubertal
U
وابسته به بلوغ
puberal
U
وابسته به بلوغ
porcine
U
وابسته بخوک
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
municipal
U
وابسته بشهرداری
seminal
U
وابسته به منی
provencal
U
وابسته بشهر
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
prefectorial
U
وابسته به اداری
prefectoral
U
وابسته به اداری
pocky
U
وابسته به ابله
plumbous
U
وابسته به سرب
generic
U
وابسته به تیره
solar
U
وابسته بخورشید
photographic
U
وابسته به عکاسی
pleural
U
وابسته به شامه شش
platinic
U
وابسته به پلاتین
landed
U
وابسته بزمین
emotive
U
وابسته به احساسات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com