English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
faunal U وابسته بجانوران یک کشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
omnivorous U وابسته بجانوران همه چیز خور
nonaligned U کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
Judaic U وابسته به کشور یهودیه
Lilliputian U وابسته به کشور لیلی پوت
intercultural U وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
satellites U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
satellite U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall U نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
realms U کشور
realm U کشور
countries U کشور
fatherlands U کشور
fatherland U کشور
country U کشور
common wealth U کشور
territories U کشور
territory U کشور
soil U کشور
land n U کشور
soils U کشور
nations U کشور
nation U کشور
stated U کشور
states U کشور
state- U کشور
state U کشور
stating U کشور
soiling U کشور
Eire U کشور ایرلند
nationwide U در سرتاسر کشور
expulsions U اخراج از کشور
expulsion U اخراج از کشور
Oman U کشور عمان
Finland U کشور فنلاند
Lesotho U کشور لسوتو
Pakistan U کشور پاکستان
Gabon U کشور گابن
treason U خیانت به کشور
traitor U خائن به کشور
Niger U کشور نیجر
Ecuador U کشور اکوادر
Djibouti U کشور جی بوتی
Nicaragua U کشور نیکاراگوا
Fiji U کشور فیجی
Nigeria U کشور نیجریه
traitors U خائن به کشور
dependencies U کشور غیرمستقل
New Zealand U کشور زلاندنو
ottoman U کشور عثمانی
Malaysia U کشور مالزی
land of the rising sun U کشور ژاپن
Malawi U کشور مالاوی
Cuba U کشور کوبا
oversea U خارج از کشور
Luxembourg U کشور لوکزامبورگ
Costa Rica U کشور کاستاریکا
Guyana U کشور گیانا
Libya U کشور لیبی
Nepal U کشور نپال
Morocco U کشور مغرب
Namibia U کشور نامیبیا
Namibia U کشور نامیبی
Myanmar U کشور میانمار
Mozambique U کشور موزامبیک
Mexico U کشور مکزیک
Mali U کشور مالی
Maldives U کشور مالدیو
Liberia U کشور لیبریا
fairyland U کشور پریان
Uganda U کشور اوگاندا
Indonesia U کشور اندونزی
Sudan U کشور سودان
Jamaica U کشور جامائیکا
midland U داخله کشور
Hungary U کشور مجارستان
Zambia U کشور زامبیا
Zimbabwe U کشور زیمبابوه
Honduras U کشور هندوراس
Sri Lanka U کشور سریلانکا
Suriname U کشور سورینام
Swaziland U کشور سوازیلند
America U کشور امریکا
Ukraine U کشور اوکرانی
Tunisia U کشور تونس
per pais U بوسیله کشور
Uruguay U کشور اوروگوئه
Togo U کشور توگو
Venezuela U کشور ونزوئلا
Thailand U کشور تایلند
Sweden U کشور سوئد
Vietnam U کشور ویتنام
Somalia U کشور سومالی
Singapore U کشور سنگاپور
Sierra Leone U کشور سیرالئون
Philippines U کشور فیلیپین
attack origine U کشور اغازکننده تک
Guatemala U کشور گواتمالا
Peru U کشور پرو
Great Britain U کشور انگلیس
Ghana U کشور گانا
Ghana U کشور غنا
fairylands U کشور پریان
Portugal U کشور پرتغال
Qatar U کشور قطر
assyria U کشور اشور
Senegal U کشور سنگال
Kenya U کشور کنیا
Kiribati U کشور کیریباتی
Tanzania U کشور تانزانیا
Kuwait U کشور کویت
Laos U کشور لائوس
Rwanda U کشور رواندا
Paraguay U کشور پاراگوئه
Colombia U کشور کلمبیا
traitor to one's country U خائن به کشور
Home Office U وزارت کشور
ministry of the interior U وزارت کشور
inland U درون کشور
turkeys U کشور ترکیه
turkey U کشور ترکیه
bordering country U کشور همسایه
Spain U کشور اسپانیا
friendly state U کشور خودی
sending state U کشور فرستنده
friendly state U کشور دوست
traitor to the countruy U خائن کشور
forwarding country U کشور فرستنده
country of origin U کشور مبداء
fisc U خزانه کشور
neighbouring country [British E] U کشور همسایه
neighboring state [American E] U کشور همسایه
southland U کشور نیمروز
state- U جمهوری کشور
state U جمهوری کشور
Hungary U مجارستان [کشور]
the play of europe U کشور سویس
the superme court U دیوانعالی کشور
department of the enterior U وزارت کشور
Egypt U کشور مصر
the youth of the country U جوانان کشور
theocrat U خداوند کشور
stated U جمهوری کشور
states U جمهوری کشور
abroad خارج از کشور
Czechoslovakia U کشور چکوسلواکی
stating U جمهوری کشور
interior ministry U وزارت کشور
in these parts <adv.> U در این کشور
in this country <adv.> U در این کشور
mother countries U کشور اصلی
Canada U کشور کانادا
respublica U جمهوری کشور
respublica U کشور جمهوری
Botswana U کشور بوتسوانا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com