Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
human
U
وابسته بانسان
humans
U
وابسته بانسان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
anthropological
U
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
Other Matches
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinating
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
comprador
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
attache
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
commissarial
U
وابسته به
subordinate
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
affiliates
U
وابسته
related
U
وابسته
germane
U
وابسته
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
of kin
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
appurtenant
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
akin
U
وابسته
adjective
U
وابسته
dependent
U
وابسته
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
cephalic
U
وابسته به سر
carpal
U
وابسته به مچ
cantabrigian
U
وابسته به
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
thereof
U
وابسته به ان
belonging
U
وابسته ها
pyretic
U
وابسته به تب
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
sexual organs
U
وابسته به
messianic
U
وابسته به
monitorial
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
riverrine
U
وابسته به
pertaining
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
elfin
U
وابسته به جن
pertianing
U
وابسته
relative
U
وابسته
relevant
U
وابسته
wedded
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
contingent
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
attached
U
وابسته
contingents
U
وابسته
vaccinal
U
وابسته به واکسن
paralytics
U
وابسته به فلج
cosmic
U
وابسته بگیتی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
paralytic
U
وابسته به فلج
masticatory
U
وابسته به جویدن
uxorial
U
وابسته به عیال
mantic
U
وابسته به پیشگویی
horticultural
U
وابسته به گل برزی
trachean
U
وابسته به نای
photographic
U
وابسته به عکاسی
totemistic
U
وابسته به توتم
marian
U
وابسته به مریم
lactic
U
وابسته به شیر
generic
U
وابسته به تیره
surgical
U
وابسته به جراحی
oracular
U
وابسته به وحی
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
solar
U
وابسته بخورشید
matrimonial
U
وابسته به عروسی
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
totemic
U
وابسته به توتم
aesthetically
U
وابسته به زیبایی
matricidal
U
وابسته بمادرکشی
predial or prae
U
وابسته به زمین
toplogic
U
وابسته به مکانشناسی
maximal
U
وابسته به حداکثر
altitudinal
U
وابسته به اوج
tonsorial
U
وابسته به سلمانی
isthmic
U
وابسته به باریکه
isthmian
U
وابسته به باریکه
mayoral
U
وابسته به شهردار
microscopic
U
وابسته به میکروسکپ
ventilatory
U
وابسته به بادگیر
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
air attache
U
وابسته هوایی
jesuitic
U
وابسته به یسوعیون
landed
U
وابسته بزمین
social
U
وابسته بجامعه
provencal
U
وابسته بشهر
kufic
U
وابسته به کوفه
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
emotive
U
وابسته به احساسات
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
degenerative
U
وابسته به انحطاط
acoustical
U
وابسته به شنوایی
adipic
U
وابسته به چربی
aerological
U
وابسته بهواشناسی
aesthetic
U
وابسته به زیبایی
affiliated company
U
شرکت وابسته
viral
U
وابسته به ویروس
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
focal
U
وابسته بکانون
tubuliferous
U
وابسته به استکانیان
lukan
U
وابسته به لوقا
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
troy
U
وابسته به تروا
trophic
U
وابسته بتغذیه
scientific
U
وابسته بعلم
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
macaronic
U
وابسته به ماکارونی
manurial
U
وابسته بکود
lenten
U
وابسته به چله
planetary
U
وابسته به سیاره
tubulifloral
U
وابسته به استکانیان
lucan
U
وابسته به لوقا
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
structural
U
وابسته به بنا
structurally
U
وابسته به ساختمان
limnetic
U
وابسته به اب شیرین
limnic
U
وابسته به اب شیرین
structurally
U
وابسته به بنا
subversion
U
وابسته به خرابکاری
tussive
U
وابسته به سرفه
seminal
U
وابسته به منی
logarithmic
U
وابسته به لگاریتم
municipal
U
وابسته بشهرداری
tutelary
U
وابسته بقیمومت
nasal
U
وابسته به بینی
nasal
U
وابسته به منخرین
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
naval
U
وابسته به کشتی
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
maritime
U
وابسته بدریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
porcine
U
وابسته بخوک
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
uranological
U
وابسته به اسمانشناسی
malarial
U
وابسته به مالاریا
marines
U
وابسته به دریانوردی
connubial
U
وابسته به زناشویی
malic
U
وابسته به سیب
prefectoral
U
وابسته به اداری
prefectorial
U
وابسته به اداری
programmatic
U
وابسته به پروگرام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com