English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
nicene U وابسته باعتقاد نامه نیسن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nicene creed U اعتقاد نامه نیسن
geneatlogic U وابسته به شجره نامه
testamentary U وابسته به وصیت نامه
thetical U وابسته به یا شامل پایان نامه
thetic U وابسته به یا شامل پایان نامه
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistle U نامه
post boy U نامه بر
carrier U نامه بر
carriers U نامه بر
manifesting U نامه
letter U نامه
manifests U نامه
letters U نامه
breve U نامه
correspoundence U نامه ها
epistles U نامه
manifested U نامه
manifest U نامه
agreement U موافقت نامه
liturgies U مناجات نامه
lexicons U لغت نامه
liturgy U مناجات نامه
lexicon U لغت نامه
agreements U موافقت نامه
prayer books U نماز نامه
letter of a U اگاهی نامه
billeted U اجازه نامه
letter no U نامه شماره 5
letter missive U امر نامه
letter de chancellerie U نامه رسمی
epistle U نامه منظوم
letter book U رونوشت نامه
leter of condolenee U تعزیت نامه
prayer book U نماز نامه
letter of a U اطلاع نامه
epic U رزم نامه
bye-law U ایین نامه
bye-laws U ایین نامه
ordinance U ایین نامه
ordinances U ایین نامه
insurance policies U بیمه نامه
insurance policy U بیمه نامه
glossaries U واژه نامه
by-laws U ایین نامه
by-law U ایین نامه
epics U رزم نامه
affidavit قسم نامه
affidavit شهادت نامه
affidavits U سوگند نامه
contents U کلمات یک نامه
form letter U فرم نامه
form letters U فرم نامه
code of practice U ایین نامه
codes of practice U ایین نامه
regulation U ایین نامه
glossary U واژه نامه
wordbook U لغت نامه
word book U لغت نامه
lexicon [dictionary] U لغت نامه
mailmen U نامه رسان
dictionary U لغت نامه
herewith U به این نامه
act U تصویب نامه
acted U تصویب نامه
wordbook U واژه نامه
word book U واژه نامه
lexicon [dictionary] U واژه نامه
letters of administration U قیم نامه
warranty U ضمانت نامه
light list U چراغ نامه
paean U پیروزی نامه
paeans U پیروزی نامه
letters patent U نامه سرگشاده
fauna U جانور نامه
letters patent U نامه سرگشوده
warrant of attorney U وکالت نامه
letters of procurator U وکالت نامه
glossary U واژه نامه
letter writing U نامه نگاری
letter writer U نامه نگاری
letter of recommendation U سفارش نامه
letter of invitation U دعوت نامه
letter of introduction U معرفی نامه
note U نامه رسمی
notes U نامه رسمی
epistles U نامه منظوم
noting U نامه رسمی
letter of indemnity U غرامت نامه
confessions U اعتراف نامه
letter writer U نامه نویس
mailman U نامه رسان
billets U اجازه نامه
billeting U اجازه نامه
billet U اجازه نامه
warranties U ضمانت نامه
recognizance U التزام نامه
dictionary U واژه نامه
letter of recommendation U توصیه نامه
confession U اعتراف نامه
letter of indemnity U ضمانت نامه
herbal U گیاه نامه
genealogical tree U شجره نامه
gender tree U شجره نامه
questionary U پرسش نامه
formulary U دستور نامه
recognizance U تعهد نامه
registered letter U نامه سفارشی
road book U راه نامه
bacchanalian song U ساقی نامه
bail bond U ضمانت نامه
threnode U سوگ نامه
threnod U سوگ نامه
threnddy U سوگ نامه
bill of divorce U طلاق نامه
genealogical tree U نسب نامه
pursuivant U نامه رسان
acknowledgment U شهادت نامه
open letter U نامه سر گشاده
open letters U نامه سر گشاده
bill of sale U بیع نامه
protocol U پیوند نامه
protocols U پیوند نامه
treaties U عهد نامه
treaties U موافقت نامه
treaty U عهد نامه
treaty U موافقت نامه
testimonial U گواهی نامه
testimonial U تصدیق نامه
testimonials U گواهی نامه
testimonials U تصدیق نامه
rental U اجاره نامه
bill of exception U اعتراض نامه
bill of indicment U ادعا نامه
bill of lading U بار نامه
concession deed U امتیاز نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
concordat U موافقت نامه
demand note U مطالبه نامه
deed of transfer U انتقال نامه
deed of sale U بیع نامه
deed of gift U هبه نامه
deed of endowment U وقف نامه
corrigenda U غلط نامه
deed of conveyance U صلح نامه
decameron U داستان نامه
credential U استوار نامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com