Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ben
U
وابسته باطاق نشیمن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enteringthe room he silmed
U
باطاق درامده لبخندزد
companion ladder
U
نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
companion hatchway
U
راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
parlour
U
اطاق نشیمن
parlours
U
اطاق نشیمن
palor
U
اطاق نشیمن
parlor
U
اطاق نشیمن
sitting-rooms
U
اتاق نشیمن
seat angle
U
نبشی نشیمن
sitting room
U
اتاق نشیمن
living rooms
U
سالن نشیمن
living rooms
U
اتاق نشیمن
living room
U
اطاق نشیمن
living room
U
سالن نشیمن
living room
U
اتاق نشیمن
parlors
U
اطاق نشیمن
sitting-room
U
اتاق نشیمن
sittings
U
نشیمن صندلی
sitting
U
نشیمن صندلی
living rooms
U
اطاق نشیمن
keeping room
U
اطاق نشیمن
Elephant in the living room
U
فیل در اتاق نشیمن
keeping-room
U
اتاق نشیمن
dwelling room
U
اطاق نشیمن
thwarts
U
سکوی نشیمن قایق
behind
U
کپل نشیمن گاه
seating
U
محل استقرار نشیمن
behinds
U
کپل نشیمن گاه
perch
U
نشیمن گاه پرنده
perched
U
نشیمن گاه پرنده
perches
U
نشیمن گاه پرنده
perching
U
نشیمن گاه پرنده
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attache
U
وابسته
dependent
U
وابسته
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
tuitionary
U
وابسته به
attendants
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
attached
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
affiliated
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
pertianing
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
plantar
U
وابسته به کف پا
adjective
U
وابسته
federated
U
وابسته
of kin
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
thereof
U
وابسته به ان
attendant
U
وابسته
federating
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
comprador
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
federates
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
akin
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
federate
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
attributable
U
وابسته به
messianic
U
وابسته به
israelitish
U
وابسته به
sexual organs
U
وابسته به
relative
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
correspondent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
pyrexic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
germane
U
وابسته
wedded
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
subordinating
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
subordinates
U
وابسته
relevant
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
subordinated
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
aortal
U
وابسته بشاهرگ
vital
U
وابسته به زندگی
aortic
U
وابسته بشاهرگ
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
scientific
U
وابسته بعلم
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
networks
U
وابسته به شبکه
provencal
U
وابسته بشهر
municipal
U
وابسته بشهرداری
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
seminal
U
وابسته به منی
puberal
U
وابسته به بلوغ
pubertal
U
وابسته به بلوغ
programmatic
U
وابسته به پروگرام
vital
U
وابسته بزندگی
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
photographic
U
وابسته به عکاسی
rectal
U
وابسته به مقعد
rhinal
U
وابسته به بینی
rectorial
U
وابسته به rector
surgical
U
وابسته به جراحی
petiolar
U
وابسته به برگدم
oracular
U
وابسته به وحی
peruvian
U
وابسته به پرو
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
matrimonial
U
وابسته به عروسی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
solar
U
وابسته بخورشید
ranine
U
وابسته به وزغ
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
pythian
U
وابسته به "اپولو"
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
cufic
U
وابسته به کوفه
petrologic
U
وابسته به سنگ
porcine
U
وابسته بخوک
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
pharisaic
U
وابسته به فریسی
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
human
U
وابسته بانسان
maritime
U
وابسته بدریانوردی
mission
U
وابسته به ماموریت
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
nasal
U
وابسته به منخرین
nasal
U
وابسته به بینی
pleural
U
وابسته به شامه شش
landed
U
وابسته بزمین
platinic
U
وابسته به پلاتین
prefectoral
U
وابسته به اداری
emotive
U
وابسته به احساسات
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
degenerative
U
وابسته به انحطاط
materialistic
U
وابسته به مادیات
missions
U
وابسته به ماموریت
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
marine
U
وابسته به دریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
connubial
U
وابسته به زناشویی
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com