English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
suffragist U هواخواه دادن حق رای یا حق انتخاب به نسوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
female U نسوان
chap U انتخاب کردن شکاف دادن
suffragist U طرفداران دادن حق رای یا حق انتخاب
woman's rights U حقوق نسوان
woman suffrage U حق رای نسوان
gynecocracy U حکومت نسوان
womanhood U عالم نسوان
muliebrity U عالم نسوان
woman's rights U حقوق اجتماعی و سیاسی نسوان
sorority U انجمنهای خیریه یا کلوب نسوان
sisterhood U انجمن خیریه مذهبی نسوان
tearoom U رستوران کوچک ودنج مخصوص نسوان
extracts U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extract U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracting U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracted U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
philhellenic U هواخواه
adherents U هواخواه
philhellene U هواخواه
adherent U هواخواه
aficionado U هواخواه
enthusiasts U هواخواه
protagonists U هواخواه
protagonist U هواخواه
enthusiast U هواخواه
designates U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designate U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designating U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
parliamentary U هواخواه مجلس
devotees U زاهد هواخواه
stand for U هواخواه بودن
partizan etc U هواخواه حامی
francophil U هواخواه فرانسه
zealous U باغیرت هواخواه
phihellenic U هواخواه یونانیان
devotee U زاهد هواخواه
disciples U پیرو هواخواه
francophile U هواخواه فرانسه
disciple U پیرو هواخواه
compatriot U هم وطن هم میهن هواخواه
compatriots U هم وطن هم میهن هواخواه
notionalist U هواخواه استدلال نظری
unionist U هواخواه اتحاد و یگانگی
unionists U هواخواه اتحاد و یگانگی
collectivist U هواخواه اصول اجتماعی درزندگی
collectivist U هواخواه سیستم اقتصادی مشترک
pentecostal [pentecostalist] U هواخواه عید پنجاهه [دین]
adequateness U وفادار ماندن هواخواه بودن
legitimism U هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
adheres U وفادار ماندن هواخواه بودن
adhering U وفادار ماندن هواخواه بودن
adhere U وفادار ماندن هواخواه بودن
adhered U وفادار ماندن هواخواه بودن
country party U حزب هواخواه پیشرفت فلاحتی
legitimist U هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
fusionist U هواخواه اصول پیوستگی وسازش در سیاست
herodian U یهودی ای که هواخواه هیرودیس وطرفدارسلطنت اودریهودیه
culturist U فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
militarist U ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
militarists U ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
reunionist U کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
source U در عمل کشیدن و قرار دادن , شی اصلی شی ای است که انتخاب شده است و پس کشیده شده است
realised U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing the palette U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
to stand for U نامزد بودن هواخواه بودن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
excerption U انتخاب
suffrage U حق انتخاب
election U انتخاب
delegacy U انتخاب
draft U انتخاب
drafted U انتخاب
drafts U انتخاب
selecting U انتخاب
options U انتخاب
options U حق انتخاب
choice U انتخاب
franc U حق انتخاب
option U انتخاب
choicer U انتخاب
choicest U انتخاب
selection U انتخاب
option U حق انتخاب
choices U انتخاب
francs U حق انتخاب
franchise U حق انتخاب
franchises U حق انتخاب
selections U انتخاب
picked U انتخاب شده
dials U انتخاب کردن
cs U انتخاب تراشه
dialled U انتخاب کردن
electives U دارای حق انتخاب
ikons U راهنمای انتخاب
dialed U انتخاب کردن
project selection U انتخاب پروژه
icons U راهنمای انتخاب
self service U با انتخاب ازاد
eligible U قابل انتخاب
eligible U شایسته انتخاب
dial U انتخاب کردن
self-service U با انتخاب ازاد
election U انتخاب نماینده
natural selection U انتخاب طبیعی
elective U دارای حق انتخاب
direct selection U انتخاب مستقیم
seller's option U انتخاب فروشنده
economic choice U انتخاب اقتصادی
icon U راهنمای انتخاب
chose U انتخاب کرده
choosy U انتخاب کننده
choosey U انتخاب کننده
selectively U مبنی بر انتخاب
selectively U انتخاب کننده
selective U قابل انتخاب
selective U مبنی بر انتخاب
selective U انتخاب کننده
circuit switching U انتخاب مدار
chooser U انتخاب کننده
choiceless U محروم از حق انتخاب
breaks U انتخاب شود
break U انتخاب شود
single U انتخاب کردن
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
selectively U قابل انتخاب
chip select U انتخاب تراشه
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
hitting U انتخاب یک کلید
choosing U انتخاب کردن
screens U انتخاب کردن
screening, screenings U انتخاب کردن
screened U انتخاب کردن
chooses U انتخاب کردن
choose U انتخاب کردن
screen U انتخاب کردن
cooptation U انتخاب درونی
menus U فهرست انتخاب
menu U فهرست انتخاب
selectors U انتخاب کننده
options U شق انتخاب شده
option U شق انتخاب شده
hits U انتخاب یک کلید
hit U انتخاب یک کلید
pick out <idiom> U انتخاب کردن
selector U انتخاب کننده
cream of the crop <idiom> U انتخاب عانی
route selection U انتخاب مسیر
mischoose U بد انتخاب کردن
electors U انتخاب کننده
pitch upon U انتخاب کردن
elector U انتخاب کننده
elected U انتخاب شده
the polls U انتخاب گاه
reelection U تجدید انتخاب
impluse action U انتخاب شماره
impluse stepping U انتخاب شماره
impluse selection U انتخاب ایمپولز
switched line U خط انتخاب شده
preselection U انتخاب مقدماتی
mischoice U انتخاب غلط
elects U انتخاب کردن
pickup U انتخاب رشد
opted U انتخاب کردن
outvoter U انتخاب کننده
opt U انتخاب کردن
select U انتخاب کردن
opting U انتخاب کردن
opts U انتخاب کردن
to make a choice of U انتخاب کردن
electing U انتخاب کردن
elect U انتخاب کردن
selects U انتخاب کردن
sifts U انتخاب کردن
sifted U انتخاب کردن
sift U انتخاب کردن
selected U انتخاب کردن
social selection U انتخاب اجتماعی
get in U انتخاب شدن
selection of position U انتخاب موضع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com