Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
This very day .
U
همین امروز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
There is the rub .
U
گیر کار همین جاست (همین است )
today
U
امروز
it is nowrooz to day
U
امروز
this day
U
امروز
toad eater
U
امروز
to day
U
امروز
nowaday
U
مال امروز
today of all days
U
مخصوصا امروز
he wears a new suit to day
U
امروز جامه
there was no mail to day
U
امروز کاغذنداشتیم
he has no temperature to day
U
امروز تب ندارد
this d. a week
U
یک هفته از امروز
this morning
U
امروز بامداد
Today me, tomarrow thee.
<proverb>
U
امروز من,فردا تو .
He was not supposed to come today .
U
قرارنبود امروز بیاید
I need them today.
من آنها را امروز میخواهم.
there was no mail to day
U
امروز پست نبود
What is todays date ?
U
تاریخ امروز چیست ؟
this da y month
U
یک ماه دیگر از امروز
he is in to day
U
امروز در خانه است
Today I took laxatives.
U
امروز مسهل خورده ام.
A week from today
U
هفت روز پس از امروز
i have no work today
U
امروز کاری ندارم
What do you feel like having today?
U
امروز تو به چه اشتها داری؟
this same
U
همین
My voice is not clear today.
U
صدایم امروز صاف نیست
She wont show up today.
U
امروز پیدایش نمی شود
never put off till tomorrow what may be done today
<proverb>
U
کار امروز به فردا مفکن
He is in no condition (not fit)to work.
U
امروز خیلی سر حالم ( شنگول )
I'll be at home today .
U
امروز منزل خواهم بود
I am very busy today .
U
امروز خیلی کار دارم
Have you had a blowle movement today ?
U
شکمتان امروز کار کرده ؟
Never put off tI'll tomorrow what you can do today .
U
کار امروز را به فردا نیانداز
Delays are dangerous.
<proverb>
U
کار امروز به فردا مینداز.
romaic
U
زبان بومی یونان امروز
the press of modern life
U
فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
romaika
U
رقص ملی یونان امروز
present maid prospective bride
U
دوشیزه امروز عروس فردا
whereby
<adv.>
U
بخاطر همین
therefore
<adv.>
U
بخاطر همین
immediately next door
<adv.>
U
همین جنبی
as a result
<adv.>
U
بخاطر همین
by implication
<adv.>
U
بخاطر همین
in this manner
<adv.>
U
بخاطر همین
alike
<adv.>
U
به همین نحو
in this way
<adv.>
U
بخاطر همین
all the same
<adv.>
U
به همین نحو
ditto
<adv.>
U
به همین نحو
as a consequence
<adv.>
U
بخاطر همین
immediately next door
<adv.>
U
همین همسایه ای
in consequence
<adv.>
U
بخاطر همین
consequently
<adv.>
U
بخاطر همین
likewise
<adv.>
U
به همین نحو
in like manner
<adv.>
U
به همین نحو
hence
<adv.>
U
بخاطر همین
in this wise
<adv.>
U
بخاطر همین
One of these days .
U
همین روزها
by impl
<adv.>
U
بخاطر همین
not long a go
U
همین تازگی ها
one of these o c shortlies
U
در همین روزها
that is a
U
همین است
that is a
U
همین بود
that once
U
همین یکبار
that is it
U
همین است
in this respect
<adv.>
U
بخاطر همین
insofar
<adv.>
U
بخاطر همین
in so far
<adv.>
U
بخاطر همین
for this reason
<adv.>
U
بخاطر همین
very
U
همان همین
in this sense
<adv.>
U
بخاطر همین
this once
U
همین یکبار
as a result of this
<adv.>
بخاطر همین
thus
[therefore]
<adv.>
U
بخاطر همین
in this vein
<adv.>
U
بخاطر همین
In the vicinity ( neighbourhood ).
U
همین نزدیکی ها
for that reason
<adv.>
U
بخاطر همین
I am in an exuberant mood today .
U
امروز خیلی کیفم کوک است
Dont leave off tI'll tomorrow what you can do today .
U
کار امروز به فردا مگذار (میفکن )
Today's weather is mild by comparison.
U
در مقایسه هوای امروز ملایم است.
It is foul weather today .
U
امروز هوا خیلی گند است
I am
[will be]
busy this afternoon .
امروز بعد از ظهر وقت ندارم.
I'll get there when I get there.
<proverb>
U
حالا امروز نه فردا
[عجله ای ندارم]
I weighed myself today .
U
امروز خودم را کشیدم ( وزن کردم )
do you want it done to day
U
ایا میخواهید امروز کرده شود
we had a heavy p to day
U
امروز نامههای بسیاری ازپست داشتیم
We wI'll be notified(informed)of the results today.
U
امروز جواب کار معلوم می شود
To regain consciousness. to come to.
U
امروز حال وحوصله کارکردن ندارم
We had a nice long walk today.
U
امروز یک پیاره روی حسابی کردیم
today of all days
U
از همه روزها امروز
[باید باشد]
It is a cool day today.
U
امروز هوا خنک کرده است
Today is my lucky day.
U
امروز روز خوش بیاری من است
She was off hand with me today.
U
امروز بامن سر سنگین بود ( بی اعتنا ء )
this very question
U
دقیقا همین پرسش
steadies
U
همین راه برو
I'll bring it right away .
U
همین الان می آورم
Right now .
U
همین الان ( حالا)
I arrived as soon as he left ( went ) .
U
همین که رفت من آمدم
the th inst
U
پنجم همین ماه
steadied
U
همین راه برو
letter of even date
U
نامه همین تاریخ
last sunday
U
همین یکشنبه که گذشت
steadying
U
همین راه برو
steady
U
همین راه برو
steadiest
U
همین راه برو
Can I go earlier today, just as a special exception?
U
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
So what's today?
U
امروز چه خبر
[تازه ای]
است؟
[اصطلاح روزمره]
stick around
<idiom>
U
همین دوروبر منتظر ماندن
For example ( instance ) , lets take Iran .
U
مثلا" فرضا" همین ایران
from now on
<idiom>
U
درست از همین لحظه به بعد
repeat range
U
با همین مسافت تیراندازی کنید
I have to study
U
من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
In fact, that is just what is good about it.
U
اتفاقا"خوبیش در همین است
the whole of morality is there
U
همه اخلاق همین جا است
This is precisely ( exactly) what I wanted to know .
U
همین رامی خواستم بدانم
It is due to be signed this afternoon .
قرار است امروز بعد از ظهر به ا مضاء برسد .
Does it have to be today (of all days)?
U
این حالا باید امروز باشد
[از تمام روزها]
؟
Is that your final word ?
U
همین ؟( درمقام اتمام حجت یا تهدید )
He just stepped out.
U
او
[مرد]
همین الان رفت به بیرون.
He just went outside.
U
او
[مرد]
همین الان رفت به بیرون.
pan cosmism
U
اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
That is all we needed!That caps ( beats ) all !
U
واقعا" همین یکی دیگه مانده بود !
She is obsessed with it .
U
فکر وذکرش فقط همین است وبس
This is important, not only today, but also and especially for the future.
U
این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
Never put off till tomorrow what maybe done today.
<proverb>
U
آنچه امروز مىتوانى انجام دهى هرگز براى فردا مگذار.
Wherever you go the sky has the same colour .
<proverb>
U
به هر کجا که روى آورى آسمان همین رنگ است .
Knock off your fighting right now!
U
همین الآن از توی سر همدیگر زدن دست بکشید !
there is no time like the present
<idiom>
U
سعدیا دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
Akstafa peacock
U
طرح طاووس در فرش های ترکمنی و قفقازی مربوط به همین نام
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now.
U
من فردا با او
[مرد]
تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
Thank God it's Friday!
[TGIF]
U
خدا را شکر امروز جمعه است!
[چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
Babbage
U
nelrhC Babbage مخترع انگلیسی اولین ماشین حساب خودکار و قالب اصلی کامپیوترهای دیجیتالی امروز
Thank goodness
U
خدا را شکر امروز جمعه است!
[چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise
U
از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise
<proverb>
U
از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
what day of the week is it?
U
امروز چند شنبه است امروزچه روزی است
universal roll
U
برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
subjective
U
فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
acanthus design
U
طرح پیچک
[الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
bears
U
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear
U
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
close corporation
U
شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
Ushak medallion
U
ترنج عشاق
[این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Lenkoran medallion
U
ترنج لن کران
[این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
fragment
U
[فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
khamseh
U
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Lori Pambak motif
U
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Gohar carpet
U
فرش گوهر
[این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
Mina-khani design
U
طرح میناخانی
[این طرح منسوب به شخصی به همین نام و اهل تبریز است. گل های بزرگ بکار رفته بصورت قرینه و بندی کل متن را در بر گرفته و بوسیله شبکه های لوزی شکل یا الماسی شکل به یکدیگر متصل می شوند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com