English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
on tap <adj.> U همیشه در دسترس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
evergreen U همیشه سبز همیشه بهار
evergreens U همیشه سبز همیشه بهار
everblooming U همیشه بهار همیشه شکوفا
hen and chickens U همیشه بهار همیشه بهار باغی
at arm's length U در دسترس
accesses U دسترس
accessing U دسترس
disposal U در دسترس
disposal U دسترس
accessible U در دسترس
within teach U در دسترس
within teach U دسترس
near at hand U در دسترس
reaching U دسترس
reaches U دسترس
reached U دسترس
reach U دسترس
access U دسترس
available U در دسترس
accessed U دسترس
on hand <idiom> U قابل دسترس
inaccessible U خارج از دسترس
access point U نقطه دسترس
accessible duct U مجرای دسترس
out of the way U غیرقابل دسترس
available by U در دسترس از طریق .....
available with U در دسترس نزد .....
availablity U دسترس پذیری
inaccessible U غیرقابل دسترس
out-of-the-way U غیرقابل دسترس
accesses U راه دسترس
accessing U راه دسترس
to be available U در دسترس بودن
inaccessible <adj.> U خارج از دسترس
accessed U راه دسترس
accessible U قابل دسترس
access U راه دسترس
available U دسترس پذیر
placing at disposal U در دسترس گذاردن
inaccessible <adj.> U غیرقابل دسترس
availability U دسترس پذیری
availability U در دسترس بودن
off the shelf U مواد در دسترس
to be available [to someone] U در دسترس [کسی] بودن
an accessible place U جای قابل دسترس
available amount U مقدار [چیزهای] در دسترس
unavailable energy U نیروی خارج از دسترس
abaton U [محل خارج از دسترس]
someone has at present U در دسترس کسی بودن
average available discharge U بده میانگینی دسترس
passing shot U ضربه دور از دسترس
place at disposal U در دسترس قرار دادن
system availability U دسترس پذیری سیستم
accessible U در دسترس قابل وصول
utilised U در دسترس قرار دادن
utilises U در دسترس قرار دادن
utilizes U در دسترس قرار دادن
utilize U در دسترس قرار دادن
utilising U در دسترس قرار دادن
utilizing U در دسترس قرار دادن
getatable U قابل دسترس توفیق یافتنی
unattainbility of absolute zero U دسترس ناپذیری صفر مطلق
ball U توپ دور از دسترس توپزن
utilization U به کار بردن استعمال در دسترس قراردادن
staffing U قابل دسترس ساختن افرادبرای سازمانها
to put something at somebody's disposal U چیزی را در دسترس [اختیار] کسی گذاشتن
year in year out U همیشه
alway U همیشه
everywhen U همیشه
sempre U همیشه
at all times U همیشه
frequenter U همیشه رو
for evermore U همیشه
ay U همیشه
ayŠaye U همیشه
for ever and aday U همیشه
eer U همیشه
ever U همیشه
at any time <adv.> U همیشه
any time <adv.> U همیشه
anytime <adv.> U همیشه
evermore U همیشه
at all hours <adv.> U همیشه
ever- U همیشه
incessantly U همیشه
always U همیشه
once and for all <idiom> U برای همیشه
stillest U راکد همیشه
stills U راکد همیشه
forever and a day <idiom> U برای همیشه
sinedie U برای همیشه
dead load U همیشه بار
for good U برای همیشه
stiller U راکد همیشه
ad infinitum U برای همیشه
still U راکد همیشه
immortally U تا جاودان همیشه
insenescible U همیشه جوان
love lies bleeding U گل همیشه بهار
forever U برای همیشه
tipple U همیشه نوشیدن
aeon U برای همیشه
evermore U برای همیشه
marigold U گل همیشه بهار
as usual U مانند همیشه
as ever U مانند همیشه
immortality U برای همیشه
marigolds U گل همیشه بهار
amaranth U همیشه بهار
infinite time U برای همیشه
adinfinitum U برای همیشه
forever U برای همیشه
foreverness U برای همیشه
eternality U برای همیشه
sempiternity U برای همیشه
calendula U گل همیشه بهار
perpetuity U برای همیشه
tippled U همیشه نوشیدن
tipples U همیشه نوشیدن
ay U برای همیشه
residents U که همیشه درکامپیوتراست
tippling U همیشه نوشیدن
permafrost U همیشه یخبسته
eternity U برای همیشه
resident U که همیشه درکامپیوتراست
equity U اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
palettes U مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
palette U مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
unhandy U ناراحت نامناسب برای حمل ونقل دور از دسترس
currents U ثبات CPU که آدرسی که در دسترس است ذخیره میکند
the source U خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
hogged U برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
equities U اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
long hop U توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
hog U برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
current U ثبات CPU که آدرسی که در دسترس است ذخیره میکند
hogs U برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
for keeps <idiom> U تا ابد ،برای همیشه
I always stick to my word. U من همیشه سر حرفم می ایستم
at someone's beck and call <idiom> U همیشه آماده پذیرایی
for good <idiom> U برای همیشه ،پایدار
i always photograph badly U عکس من همیشه بد در می اید
evergreen trees U درختان همیشه سبز
positive definite matrix U ماتریس همیشه مثبت
chucker U پرتابگر همیشه خطازن
japanese andromeda U بوته همیشه سبزاسیایی
i have got him on my brain U همیشه به اوفکر میکنم
accessibly U چنانکه بتوان بدان راه یافت بطور قابل دسترس
micro prolog U PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
buffer pool U تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
never to be at a loss for an answer U همیشه حاضر جواب بودن
exceptional U متفاوت ونه مثل همیشه
to pledge one's troth U قول همیشه وفادار را دادن
jitterbug U آدم همیشه نگران و دلواپس
panicky person U آدم همیشه نگران و دلواپس
to get straight A's U همه درسها را [همیشه] ۲۰ گرفتن
as ... as ever <adv.> U آنطور ... مثل همیشه [سابق]
abjure U برای همیشه ترک گفتن
abjured U برای همیشه ترک گفتن
to always look for things to find fault with U همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
abjuring U برای همیشه ترک گفتن
abjures U برای همیشه ترک گفتن
Sara always wanted a puppy. U سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
temporarily U برای زمان مشخص یا نه همیشه
nervous Nelly U آدم همیشه نگران و دلواپس
cast the first stone <idiom> U همیشه آماده جنگیدن است
The shell does not always contain a pearl. <proverb> U همیشه در صدف گوهر نباشد .
non scrollable U که همیشه نمایش داده میشود.
perennially U بطور ماندگاریا دائمی همیشه
I always fulfil my promises . U من همیشه به قولم عمل می کنم
go steady <idiom> U همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
He always gives in to his wife. U همیشه تسلیم زنش است
she always had her way U همیشه موافق میل اوعمل می شد
desk accessories U وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
A bad workman always blames his tools. <proverb> U کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
in a rut <idiom> U همیشه کار مشابه انجام دادن
couch potato U کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
eager beaver <idiom> U شخص همیشه داوطلب کار اضافه
give someone the benefit of the doubt <idiom> U همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
He has always lived there. U او همیشه آنجا زندگی کرده است.
I always make a point of being on time . I always try to be punctual . U همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
I am always ready to help my friends. U همیشه حاضرم بدوستانم کمک کنم
She is always making trouble for her friends. U همیشه برای دوستانش درد سر بوده
on tap <adj.> U همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
A constant guest is never welcome . <proverb> U به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
dates U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
It is yours for keeps . U این برای همیشه پیش خودت باشد
date U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
He is trying to prove himself all the time. U او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
he is always a little peculiar U او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
permanently U انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
man a bout town U ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
to always find something to gripe about U همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
solid U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
danger warning level U مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
solids U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
data diddling U روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
douglas fir U یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
He's always moaning that we use too much electricity. U او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
You should always be careful walking alone at night. U همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com