Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
everblooming
U
همیشه بهار همیشه شکوفا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
evergreens
U
همیشه سبز همیشه بهار
evergreen
U
همیشه سبز همیشه بهار
hen and chickens
U
همیشه بهار همیشه بهار باغی
love lies bleeding
U
گل همیشه بهار
amaranth
U
همیشه بهار
marigolds
U
گل همیشه بهار
calendula
U
گل همیشه بهار
marigold
U
گل همیشه بهار
douglas fir
U
یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
kratom
U
[درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
for evermore
U
همیشه
year in year out
U
همیشه
eer
U
همیشه
frequenter
U
همیشه رو
for ever and aday
U
همیشه
ayŠaye
U
همیشه
ay
U
همیشه
evermore
U
همیشه
alway
U
همیشه
everywhen
U
همیشه
incessantly
U
همیشه
ever
U
همیشه
ever-
U
همیشه
at all hours
<adv.>
U
همیشه
always
U
همیشه
at all times
U
همیشه
any time
<adv.>
U
همیشه
at any time
<adv.>
U
همیشه
anytime
<adv.>
U
همیشه
sempre
U
همیشه
adinfinitum
U
برای همیشه
ad infinitum
U
برای همیشه
aeon
U
برای همیشه
foreverness
U
برای همیشه
forever and a day
<idiom>
U
برای همیشه
forever
U
برای همیشه
immortally
U
تا جاودان همیشه
once and for all
<idiom>
U
برای همیشه
as ever
U
مانند همیشه
for good
U
برای همیشه
eternity
U
برای همیشه
insenescible
U
همیشه جوان
dead load
U
همیشه بار
ay
U
برای همیشه
sinedie
U
برای همیشه
tippled
U
همیشه نوشیدن
as usual
U
مانند همیشه
infinite time
U
برای همیشه
immortality
U
برای همیشه
resident
U
که همیشه درکامپیوتراست
still
U
راکد همیشه
tippling
U
همیشه نوشیدن
tipples
U
همیشه نوشیدن
stiller
U
راکد همیشه
stillest
U
راکد همیشه
stills
U
راکد همیشه
forever
U
برای همیشه
tipple
U
همیشه نوشیدن
residents
U
که همیشه درکامپیوتراست
permafrost
U
همیشه یخبسته
eternality
U
برای همیشه
perpetuity
U
برای همیشه
sempiternity
U
برای همیشه
on tap
<adj.>
U
همیشه در دسترس
evermore
U
برای همیشه
positive definite matrix
U
ماتریس همیشه مثبت
japanese andromeda
U
بوته همیشه سبزاسیایی
evergreen trees
U
درختان همیشه سبز
i always photograph badly
U
عکس من همیشه بد در می اید
i have got him on my brain
U
همیشه به اوفکر میکنم
for good
<idiom>
U
برای همیشه ،پایدار
I always stick to my word.
U
من همیشه سر حرفم می ایستم
at someone's beck and call
<idiom>
U
همیشه آماده پذیرایی
for keeps
<idiom>
U
تا ابد ،برای همیشه
chucker
U
پرتابگر همیشه خطازن
I always fulfil my promises .
U
من همیشه به قولم عمل می کنم
perennially
U
بطور ماندگاریا دائمی همیشه
He always gives in to his wife.
U
همیشه تسلیم زنش است
cast the first stone
<idiom>
U
همیشه آماده جنگیدن است
The shell does not always contain a pearl.
<proverb>
U
همیشه در صدف گوهر نباشد .
go steady
<idiom>
U
همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
she always had her way
U
همیشه موافق میل اوعمل می شد
as ... as ever
<adv.>
U
آنطور ... مثل همیشه
[سابق]
to always look for things to find fault with
U
همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
to get straight A's
U
همه درسها را
[همیشه]
۲۰ گرفتن
abjures
U
برای همیشه ترک گفتن
abjuring
U
برای همیشه ترک گفتن
abjured
U
برای همیشه ترک گفتن
nervous Nelly
U
آدم همیشه نگران و دلواپس
exceptional
U
متفاوت ونه مثل همیشه
temporarily
U
برای زمان مشخص یا نه همیشه
Sara always wanted a puppy.
U
سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
jitterbug
U
آدم همیشه نگران و دلواپس
panicky person
U
آدم همیشه نگران و دلواپس
non scrollable
U
که همیشه نمایش داده میشود.
never to be at a loss for an answer
U
همیشه حاضر جواب بودن
to pledge one's troth
U
قول همیشه وفادار را دادن
abjure
U
برای همیشه ترک گفتن
give someone the benefit of the doubt
<idiom>
U
همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
A bad workman always blames his tools.
<proverb>
U
کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
eager beaver
<idiom>
U
شخص همیشه داوطلب کار اضافه
He has always lived there.
U
او همیشه آنجا زندگی کرده است.
couch potato
U
کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
I always make a point of being on time . I always try to be punctual .
U
همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
She is always making trouble for her friends.
U
همیشه برای دوستانش درد سر بوده
I am always ready to help my friends.
U
همیشه حاضرم بدوستانم کمک کنم
in a rut
<idiom>
U
همیشه کار مشابه انجام دادن
dates
U
افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
on tap
<adj.>
U
همیشه آماده
[برای ریختن از شیره بشکه]
A constant guest is never welcome .
<proverb>
U
به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
date
U
افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
It is yours for keeps .
U
این برای همیشه پیش خودت باشد
solid
U
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solids
U
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
to always find something to gripe about
U
همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
permanently
U
انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
man a bout town
U
ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
danger warning level
U
مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
He is trying to prove himself all the time.
U
او
[مرد]
همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
he is always a little peculiar
U
او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
window
U
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
He's always moaning that we use too much electricity.
U
او
[مرد]
همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
window
U
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
You should always be careful walking alone at night.
U
همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
clearance fit
U
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
The grass is always greener on the other side of the fence.
<proverb>
U
مرغ همسایه غازه
[مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
Carrie is her own worst enemy, she's always falling out with people.
U
کری همیشه با همه بحث و جدل می کند و برای خودش دردسر می تراشد.
resident
U
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
hotter
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
residents
U
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
tout temps prist
U
تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
absolute address
U
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts.
U
مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
After a few days out of the office it always takes me a while to get into gear when I come back.
U
بعد از چند روز دور بودن از دفتر همیشه مدتی زمان می برد تا پس از بازگشت دوباره سر رشته امور را به دست بیاورم.
straight "A " student
U
دانش آموزی
[دانش جویی]
که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
permanent
U
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
vernal
U
شبیه بهار باطراوت چون بهار
Better late than never.
<proverb>
U
آهسته برو همیشه برو.
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
command.com
U
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
prosperous
U
شکوفا
florescent
U
شکوفا
abloom
U
شکوفا
budding
U
شکوفا
dehiscent
U
شکوفا
indehiscent
U
نا شکوفا
septifragal
U
شکوفا وبازشونده
proliferous
U
قابل تکثیر شکوفا
loculicidal
U
شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
clematis
U
فل بهار
spring
U
بهار
springs
U
بهار
spring tide
U
فصل بهار
terraces
U
بهار خواب
terrace
U
بهار خواب
primed
U
بهار جوانی
primes
U
بهار جوانی
the pride of life
U
بهار عمر
spring time
U
هنگام بهار
spring time
U
فصل بهار
prime of life
U
بهار عمر
prime
U
بهار جوانی
may
U
بهار جوانی
lily of the valley
U
موگه بهار
springtime
U
فصل بهار
lilies of the valley
U
موگه بهار
orange flower
U
بهار نارنج
springtime
U
شباب بهار زندگانی
essential oil of orange flower
U
عطر بهار نارنج
neroli
U
عطر بهار نارنج
one swallow does not make a summer
<proverb>
U
با یک گل بهار نمی شود
orange flower water
U
عرق بهار نارنج
spring cleaning
U
خانه تکانی درفصل بهار
over the hill
<idiom>
U
به پایان رسیدن بهار جوانی
pyxie
U
بوته خزنده وهمیشه بهار
this game is proper to spring
U
این بازی مخصوص بهار است
orgeat
U
شربت بهار نارنج با شیره بادام
chaparral
U
بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
groundhog day
U
روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشدنشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار استwoodchuck
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com