English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
companion U همراه همدم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attribute U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
billy U همدم
jo U همدم
mates U همدم
mate U همدم
mated U همدم
cahoot U همدم
comate U همدم
billies U همدم
mateless U بی همدم
lonely hearts U تنها و جویای همدم
associating U همدم شدن پیوستن
associate U همدم شدن پیوستن
associates U همدم شدن پیوستن
associated U همدم شدن پیوستن
pal up U با کسی یاریا همدم شدن
peer to peer network U شبکه همراه به همراه
non concurrent U نا همراه
attendants U همراه
attendant U همراه
bundled U همراه
participant U همراه
companies U همراه
secondary planet U همراه
participants U همراه
in company with U همراه
to fight with the enemy U همراه = با
concomitant U همراه
along U همراه
on U همراه
company U همراه
mid U همراه با
mid- U همراه با
accompanied by U همراه
comrades U همراه
accompanying U همراه
comrade U همراه
acologte U همراه
accompanier U همراه مصاحب
attends U همراه بودن
good luck to you U خدا به همراه
attending U همراه بودن
attend U همراه بودن
accommpanying element U عنصر همراه
indiental music U موزیک همراه
accompanies U همراه بودن
spasmodically U همراه با انقباضات
accompanying sound U صدای همراه
fraught U دارا همراه
associated sound U صدای همراه
accompanying supplies U تدارکات همراه
bon voyage U خدا به همراه
go along U همراه رفتن
come along with me U همراه من بیائید
door bundle U بار همراه
accompanying fire U اتش همراه
accompanying cargo U بار همراه
accompany U همراه بودن
escort U همراه بدرقه
escorted U همراه بدرقه
escorting U همراه بدرقه
escorts U همراه بدرقه
spasmodic U همراه با انقباضات
compeer U قرین همراه
unaccompanied U بدون همراه
to come along U همراه امدن
to keep company with U همراه بودن با
unbundled U غیر همراه
convoys U همراه رفتن
convoy U همراه رفتن
on one's coat-tails <idiom> U همراه کس دیگر
to go along U همراه شدن
to accompany U همراه شدن
accompanied U همراه بودن
sick headache U سردرد همراه با
Accompanied by. Together with . U به اتفاق (همراه )
herewith U همراه این نامه
bundled software U نرم افزار همراه
bitumen macadam U سنگریزی همراه با قیر
amaurotic idiocy U کانایی همراه با نابینایی
typhoon U توفان همراه با باران
typhoons U توفان همراه با باران
incorrect U نادرست یا به همراه خطا
to accompany U همراه کسی رفتن
to go along U همراه کسی رفتن
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
ice storm U طوفان همراه باتگرگ
japko chagi U ضربه پا همراه گرفتن پا
Bring your friend along. U دوستت را همراه بیاور
wave off U فرود همراه با سایش
participative U انبازی کننده همراه
attendants U همراه نگهبان کشیک
attendant U همراه نگهبان کشیک
savate U بوکس همراه با لگد
kick boxing U بوکس همراه با لگد
to carry a watch U ساعت همراه داشتن
to cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
to bid a persong U به کسی خدابه همراه گفتن
thundershower U رگبار همراه با رعد وبرق
RIFF U ماده بزرگ همراه ID RIFF.
to call on the cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
to go along U همراه رفتن همراهی کردن
dysuria U ادرار همراه با سوزش واشکال
chaperon U همراه دختران جوان رفتن
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
grand mal U صرع همراه با تشنج وغش
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
hit it off with someone <idiom> U بهترین همراه با کسی داشتن
companies U گروهان همراه کسی رفتن
aerial cartwheel U مارپیچ همراه با پرش وچرخش
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
door bundle U بار پرتابی همراه با چترباز
thunderstorms U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
company U گروهان همراه کسی رفتن
chaperons U همراه دختران جوان رفتن
chaperones U همراه دختران جوان رفتن
chaperone U همراه دختران جوان رفتن
thunderstorm U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
multidimensional U تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
sobs U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
indiental music U ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
subscripted variable U عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
chaperon U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
callithump U رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
coloratura U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
sobbing U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
ballets U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
oxidative phosphorylation U فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
chaperone U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
real number U عددی که با بخش کسری همراه است .
rear takedown with outside singleleg byl U زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
sobbed U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
ballet U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
knobstick U کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
coloraturas U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
chaperones U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperons U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
striptease U رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
sob U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
cell phone users while driving U کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
share U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
milk leg U ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
conditorium U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
cantata U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
strophe U چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
conditivum U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
desks U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
shared U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
desk U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
cantatas U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
fortis U دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
best rate of climb speed U سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
blizzards U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
users U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
squire of dames U کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
user U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
bugging U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
slapstick U نمایش خنده دار همراه باشوخی وسر وصدا
bundled software U نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
blizzard U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
bug U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bugs U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
attachment U فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
to play gooseberry U همراه دونفرعاشق ومعشوق راه افتادن وموی دماغ انهاشدن)
processes U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
female U استدلالی به همراه سوکتهایی که سوزنهای اتصال نری وارد آن می شوند
creptation U تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
formed U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
break-dancing U گونهای رقص جدید که همراه است با عملیات آکروباتیک و چرخشهای تند
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
form U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
forms U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
wires U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wire U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
multimedia U کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
cist U [قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
acid house U نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
record U لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
SIMD U معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com