Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pleiades
U
هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pleiades
U
پروین
double star
U
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star
U
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
grecism
U
طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenism
U
یونانی مابی اداب یونانی
Lesghi star
U
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
harmonist
U
موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
traditionalists
U
پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalist
U
پیرو روایات وسنن سنت گرای
verism
U
رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
dog star
U
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planet
U
ستاره سیار ستاره بخت
planets
U
ستاره سیار ستاره بخت
hellenize
U
یونانی کردن یونانی ماب کردن
concentrator
U
وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
they were made one
U
با هم یکی شدند
they parted with each other
U
از هم جدا شدند
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
They grew attached ( attracted) to each other.
U
به همدیگر علاقمند شدند
they sought of him a miracle
U
معجزهای از او خواستار شدند
the boys were excused
U
شاگردان مرخص شدند
those who did not fear won
U
انهایی که نترسیدندپیروز شدند
the troops were scattered
U
سپاهیان متفرق شدند
they took refuge in a cave
U
در غاری پنهان شدند
they muliplied by generation
U
با زاد و ولدزیاد شدند
stelliform
U
ستاره وار ستاره وش
omission factor
U
تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
Several engineeres were removed from office.
U
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
How many students passed the exam?
U
چند نفر در امتحان قبول شدند؟
housekeeping
U
مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند
the people pressed in
U
مردم زور اورده داخل شدند
the party rallied round him
U
ان دسته دوباره دور اوجمع شدند
the judges were influenced by
U
داوران زیر نفوذ او واقع شدند
The officers were brifed on (about) the detailes.
U
افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
mix up, caution
U
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
Many people were hurt when the boiler exploded.
U
وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
The lights of the aircraft were blinking.
U
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
i lost my friends
U
دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند
Due to the review security procedures were modified .
U
به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
Gangs of youths went on the rampage through the inner city.
U
دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
pelasgic
U
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
pythagorean
U
یونانی
Greek
U
یونانی
grecian
U
یونانی
Greeks
U
یونانی
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration
U
تبدیل صورت تبدیل هیئت
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
U
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
labyrinthine fret
U
نقش یونانی
poison hemlock
U
شوکران یونانی
graecism
U
اصطلاح یونانی
graecism
U
فرهنگ یونانی
aphrodite
U
ونوس یونانی
Greek architecture
U
معماری یونانی
grecism
U
اصطلاح یونانی
larchagaric
U
اگاریکون یونانی
key pattern
U
زبانه یونانی
pyrrhonism
U
فلسفه یونانی
hellenization
U
یونانی شدن
greek gift
U
هدیه یونانی
hellene
U
یونانی خالص
grecize
U
یونانی وارکردن
phihellenic
U
یونانی دوست
hellenism
U
اصطلاح یونانی
greek text
U
متن یونانی
key pattern
U
زنجیره یونانی
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
lambdoidal
U
حرف لام در یونانی
solon
U
سولن مقنن یونانی
grecize
U
یونانی ماب کردن
crepidoma
U
سکو
[در ساختمان یونانی]
mu
U
نام حرف یونانی
planform
U
قهرمان یونانی جنگ تروا
phi
U
حرف ف درالفبا یونانی
acephalo
U
پیشوندیست یونانی بمعنی
greed orthodox
U
کلیسای ارتدکس یونانی
he has small greek
U
کمی یونانی میداند
he is of greek origin
U
اصلا یونانی است
he is of greek origin
U
اصلش یونانی است
erato
U
غزل و شعر عشقی یونانی
tenuis
U
علامت مکث و وقفه در یونانی
epsilon
U
پنجمین حرف الفبای یونانی
epicurus
U
نام فیلسوف یونانی که معتقد
theseus
U
قهرمان یونانی فاتح امازون ها
zeus
U
زاوش رئیس خدایان یونانی
beta
U
دومین حرف الفبای یونانی
nu
U
سیزدهمین حرف الفبای یونانی
choragic
U
[مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
ihs
U
مخفف کلمه یونانی عیسی
gammas
U
حرف سوم الفبای یونانی
hellenistic
U
وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
hippodrome
U
[میدان اسب دوانی یونانی]
mu
U
حرف دوازدهم الفبای یونانی
alphas
U
حرف اول الفبای یونانی
alpha
U
حرف اول الفبای یونانی
lambda
U
یازدهمین حرف الفبای یونانی
deltas
U
حرف چهارم زبان یونانی
delta
U
حرف چهارم زبان یونانی
betas
U
دومین حرف الفبای یونانی
omega
U
اخرین حرف الفبای یونانی
ajax
U
قهرمان یونانی جنگ تروا
gamma
U
حرف سوم الفبای یونانی
greco
U
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
grecize
U
یونانی ماب یایونانی وارشدن
sapphic
U
وابسته بشاعره یونانی "سافو"
eros
U
نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
greek cross
U
صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
etacism
U
تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
Deinocrates
U
[معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
iota
U
حرف نهم الفبای یونانی نقطه
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
klepht
U
یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
post classical
U
در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
pi
U
حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
ulysses
U
اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
patches
U
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
patch
U
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
binary to hexadecimal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
ionian
U
وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
septuagint
U
ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
AC
U
و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
upsilon
U
نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
serfs
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
achromato
U
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromat
U
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
prostyle
U
ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
tetr
U
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
u
U
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
Chrismon
U
[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
Oedipus
U
ادیپوس
[افسانه یونانی]
[پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
tetra
U
پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
Apple Mac
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
gradus
U
فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
The two cars had a head –on collision.
U
دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
logographer
U
مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Greek Revival
U
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
Symbol font
U
نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
odyssey
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
blessed folder
U
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
asterisk
U
ستاره
star
U
ستاره
stellar
U
پر ستاره
asterisks
U
ستاره
stars
U
ستاره
starred
U
ستاره
aster
U
ستاره
starless
U
بی ستاره
kappa
U
حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
astrologer
U
ستاره شناس
daystar
U
ستاره بامداد
starfish
U
ستاره دریایی
hesperus
U
ستاره شام
hesper
U
ستاره مغرب
day star
U
ستاره بامداد
dwarf star
U
ستاره کوتوله
d. star
U
ستاره جفتی
astrologers
U
ستاره شناس
asteroids
U
شبیه ستاره
goats
U
ستاره جدی
goat
U
ستاره جدی
lodestar
U
ستاره قطبی
loadstar
U
ستاره راهنما
loadstar
U
ستاره قطبی
mars
U
ستاره مریخ
Pole Star
U
ستاره قطبی
astral
U
شبیه ستاره
Jove
U
ستاره مشتری
asteroid
U
شبیه ستاره
camelopard
U
ستاره زرافه
companion
U
ستاره ندیم
lodestaror load
U
ستاره قطبی
comet
U
ستاره گیسودار
gaint star
U
ستاره غول
stellar
U
ستاره وار
georgium sidus
U
ستاره جرج
astronmer
U
ستاره شناس
astronavigation
U
ستاره نوردی
asterism
U
نشان ستاره
asterial
U
ستاره شکل
shooting star
U
ستاره ثاقب
fixed star
U
ستاره ثابت
sea pad
U
ستاره دریایی
finger fish
U
ستاره دریایی
asteroidal
U
مانند ستاره
asterisk
U
نشان ستاره
cameleopardalis
U
ستاره زرافه
comets
U
ستاره گیسودار
astronomers
U
ستاره شناس
astronomer
U
ستاره شناس
evening star
U
ستاره شامگاهی
asterisks
U
نشان ستاره
stellar
U
شبیه ستاره
an infinitude of stars
U
تعدادنامحدودی ستاره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com