English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (27 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
octuple U هشت چندان هشت برابر کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
sextuple U شش چندان
he drank himself to death U چندان
so much U چندان
pretty good U نه چندان بد
one hundred times as many U سد چندان
two fold U دو چندان
folds U چندان
folded U چندان
fold U چندان
as much as U چندان که
as much a U دو چندان
tenfold U ده چندان
so U چندان همینطور
not ahunderd mails flom U نه چندان دوراز
very U چندان فراوان
quantum sufficit U چندان که بس باشد
h does not w.much U چندان وزنی ندارد
it matters little U چندان اهمیت ندارد
it is of little worth U چندان ارزشی ندارد
it is not very hard U چندان سخت نیست
make little of U چندان سودی نبردن از
withstood U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstanding U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstands U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstand U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
it wasdone in no time U اینکار چندان وقتی نبرد
My French is not up to much. U فرانسه ام چندان تعریفی ندارد
parallelling U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallels U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
trebling U سه برابر کردن
treble U سه برابر کردن
prallelize U برابر کردن
trebles U سه برابر کردن
par U برابر کردن
parallelize U برابر کردن
eualize U برابر کردن
double U دو برابر کردن
trebled U سه برابر کردن
sextuple U شش برابر کردن
reduplicate U دو برابر کردن
equalization U برابر کردن
triplex U سه برابر کردن
doubled U دو برابر کردن
doubled up U دو برابر کردن
level out U برابر کردن
He is in a bad way (poor circumstances). U وضع وحالش چندان تعریفی ندارد
the dust panned out pootly U ان خاک زرد دادولی نه چندان زیاد
i made little of it U چندان سودی از ان نبردم استفادهای از ان نکردم
quintuplicate U پنج برابر کردن
to set off U انداختن برابر کردن
septuple U هفت برابر کردن
the ship is hull down U کشتی چندان دوراست که تنه ان پیدا نیست
it wasdone in no time U انجام این کار چندان طولی نکشید
iam so tired that i cannot eat U چندان خسته هستم که نمیتوانم چیزی بخورم
compressive strength U قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
to safeguard [against] U تامین کردن [علیه] [در برابر]
to safeguard [against] U حفظ کردن [علیه] [در برابر]
to safeguard [against] U نگهداری کردن [علیه] [در برابر]
blessing in disguise <idiom> U [چیز خوبی که در ظاهری نه چندان خوب قرار دارد]
i had half a mind to go U چندان مایل برفتن نبودم انقدر ها میل نداشتم بروم
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
parallel U موازی کردن برابر کردن
sextuplicate U شش برابر کردن تبدیل به شش کردن
parallelling U موازی کردن برابر کردن
parallelled U موازی کردن برابر کردن
parallels U موازی کردن برابر کردن
paralleling U موازی کردن برابر کردن
paralleled U موازی کردن برابر کردن
to keep pace with something <idiom> U با چیزی برابر راه رفتن [یاد گرفتن] [تغییر کردن] [اصطلاح]
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
eight fold U هشت چندان هشت لا
eq U برابر با
squaring U برابر
equaling U برابر
threefold U سه برابر
three fold U سه برابر
tenfold U ده برابر
homological U برابر
breasts U برابر
breast U برابر
bracketed U برابر
equalling U برابر
one fold U یک برابر
even <adj.> U برابر
equipollent U برابر
square U برابر
vs U در برابر
equalled U برابر
equals U برابر
squared U برابر
euqal U برابر
squares U برابر
equaled U برابر
sextuple U شش برابر
equal U برابر
decuple U ده برابر
symmetric U برابر
ninefold U نه برابر
abreast U برابر
as much a U دو برابر
triples U سه برابر
tripling U سه برابر
two fold U دو برابر
for U در برابر
doubled U دو برابر
identical U برابر
paripassu U برابر
tantamount U برابر
double U دو برابر
sixfold U شش برابر
versus U در برابر
tripled U سه برابر
opposites U برابر
one hundred times as many U صد برابر
opposite U برابر
level with each other U برابر
he is twice the man he was U دو برابر
triple U سه برابر
doubled up U دو برابر
counterbalanced U نیروی برابر
dead even U دقیقا برابر
plainest U صاف برابر
triple precision U با دقت سه برابر
triple precision U دقت سه برابر
counterbalances U نیروی برابر
trebly U بطور سه برابر
deuce U برابر درامتیاز 04
counterbalance U نیروی برابر
leveler U برابر کننده
leveller U برابر کننده
peering U برابر بودن با
life long U برابر با یک عمر
peered U برابر بودن با
mustn't U برابر است با not must
money worth U برابر پول
plains U صاف برابر
triply U بطور سه برابر
lifelong U برابر یک عمر
eight fold U هشت برابر
plain U صاف برابر
equalled U برابر مساوی
double U : دو برابر دوتا
treble our casualties U سه برابر تلفات ما
double U اندازه دو برابر
doubled U : دو برابر دوتا
equalling U برابر مساوی
paralleling U برابر خط موازی
parallelling U برابر خط موازی
doubled U دو برابر بزرگتر
doubled U اندازه دو برابر
doubled up U : دو برابر دوتا
counterweights U وزنه برابر
doubled up U اندازه دو برابر
doubled up U دو برابر بزرگتر
parallels U برابر خط موازی
parallelled U برابر خط موازی
double U دو برابر بزرگتر
equilateral U دو پهلو برابر
antithesis U برابر نهاده
doubler U دو برابر کننده
antitheses U برابر نهاده
peer to each other U برابر با یکدیگر
sevenfold U هفت برابر
parallel U برابر خط موازی
quintuple U پنج برابر
paralleled U برابر خط موازی
fair play U شرایط برابر
plainer U صاف برابر
equalze U برابر کننده
nip and tuck U تقریبا برابر
manifold U چند برابر
identical U کاملا" برابر
equaling U برابر مساوی
tie U برابر شدن
under the same conditions U شرایطی برابر
septuple U هفت برابر
equal U برابر مساوی
equivalents U برابر مشابه
peer U برابر بودن با
equalizers U برابر کننده
equivalent U برابر مشابه
equaled U برابر مساوی
equality gate U برابر سازی
water resistant U مقاوم در برابر اب
ties U برابر شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com