Perdic | هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	carriage and insurance paid to U	هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	carriage paid to U	هزینه حمل به حامل پرداخت شده
	freight and insurance paid to U	هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
	c & f U	قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
	payable to bearer U	قابل پرداخت در وجه حامل
	cif U	بیمه و هزینه حمل
	insurance and freight cost U	هزینه بیمه و حمل
	cost insurance, freight U	قیمت بیمه و هزینه حمل
	c i f U	قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
	re issuable notes U	اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
	finances U	پرداخت هزینه
	finance U	پرداخت هزینه
	financed U	پرداخت هزینه
	financing U	پرداخت هزینه
	deferred dobit U	پیش پرداخت هزینه
	deferred dobit U	تعویق در پرداخت هزینه
	unobligated U	هزینه پرداخت نشده
	deferred charges U	پیش پرداخت هزینه
	cost contract U	قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
	who will pay for it U	کی هزینه انرا خواهد پرداخت
	freight paid to U	هزینه حمل پرداخت شده
	charges prepaid U	هزینه پیش پرداخت شده
	fpad U	هزینه حمل درمقصد پرداخت میشود
	freight payable at destination U	هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
	freight prepaid U	هزینه حمل پیش پرداخت شده
	dcp U	to paid carriage/freight هزینه حمل پرداخت شده
	c.i.f. U	یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
	cip U	to paid insurance carriageand هزینه حمل وبیمه پرداخت شده
	financed demand U	احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
	margin land U	حالتی که بازده زمین فقط جبران پرداخت هزینه ها واستهلاکات را بکند
	stamped addressed envelope	پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
	charges forward U	هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
	valued policy U	بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
	self insurance U	بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
	continuation clause U	مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
	excess loss cover U	بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
	exclusion clause U	مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
	accomodation line	قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
	open policy U	بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
	weapon carrier U	کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
	reassurances U	بیمه اتکایی بیمه ثانوی
	policy U	بیمه نامه ورقه بیمه
	policies U	بیمه نامه ورقه بیمه
	reassurance U	بیمه اتکایی بیمه ثانوی
	progress payment U	پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
	matt U	فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
	matte U	فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
	interim financing U	پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
	light ship U	کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
	cost center U	قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
	usance U	مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
	sets of bill U	نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
	lighterage U	هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
	stop order U	دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
	droppage U	کسری پرداخت کسر پرداخت
	fate U	پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
	fates U	پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
	tax evasion U	عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
	ransoms U	وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
	due bill U	در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
	ransom U	وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
	economic of scale U	کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
	cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
	marginal cost pricing U	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
	vectors U	حامل
	vector U	حامل
	carrier U	حامل
	gerent U	حامل
	conveyer U	حامل
	carriers U	حامل
	bearers U	حامل
	vehicles U	حامل
	bearer U	حامل
	porters U	حامل
	porter U	حامل
	conveyor U	حامل
	vehicle U	حامل
	bearer cheque U	چک حامل
	stave U	حامل
	carnet U	اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
	capacity cost U	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
	messenger U	طناب حامل
	image carrier U	حامل تصویر
	color carrier U	حامل رنگ
	messengers U	طناب حامل
	tape transport U	حامل نوار
	carrier wave U	موج حامل
	vehicles U	حامل رسانه
	vehicle U	حامل رسانه
	sound carrier U	حامل صوت
	carrier gas U	گاز حامل
	carrier system U	سیستم حامل
	thurifer U	حامل بخوردان
	thurifer U	حامل مجمر
	transporting U	ترابری حامل
	data carrier U	حامل داده ها
	transported U	ترابری حامل
	linkmen U	حامل مشعل
	linkman U	حامل مشعل
	transport U	ترابری حامل
	data carrier U	حامل داده
	bearers U	در وجه حامل
	gestatorial U	حامل پاپ
	video carrier U	حامل ویدئو
	bearer U	در وجه حامل
	vectorial U	حامل بردار
	transports U	ترابری حامل
	bearing angle U	زاویه حامل
	osborne shackle U	قلاب حامل
	linkboy U	حامل مشعل
	vector U	حامل بردار
	bearing U	زاویه حامل
	bearer cheque U	چک در وجه حامل
	payable to the bearer U	در وجه حامل
	breech block carrier U	حامل کولاس
	vectors U	حامل بردار
	carrier frequency U	بسامد حامل
	carrier detect U	کشف حامل
	carrier frequency U	فرکانس حامل
	radius vector U	شعاع حامل
	messenger wire U	سیم حامل
	bearer bond U	سند حامل
	carrier detect U	تشخیص حامل
	stave U	روی خط حامل نوشتن
	carriers U	حامل غلطک حمال
	carriers U	برنامه حامل میکرب
	carrier U	حامل غلطک حمال
	victualler U	کشتی حامل خواربار
	carrier frequency U	فرکانس موج حامل
	platforms U	رسانگر حامل گیرنده
	current carrying conductor U	رسانای حامل بار
	armor bearer U	حامل اسلحه زرهدار
	telephone carrier current U	جریان حامل تلفنی
	caddying U	حامل وسایل بازیگر
	caddied U	حامل وسایل بازیگر
	caddy U	حامل وسایل بازیگر
	platform U	رسانگر حامل گیرنده
	caddie U	حامل وسایل بازیگر
	caddies U	حامل وسایل بازیگر
	warrant to bearer U	به حواله کرد حامل
	persi U	حامل راس الغول
	comports U	دربرداشتن حامل بودن
	slaver U	کشتی حامل بردگان
	gestatoraial chair U	کرسی حامل پاپ
	bearer bond U	سند در وجه حامل
	stretcher bearer U	حامل تخت روان
	carrier color signal U	پیام رنگی حامل
	comported U	دربرداشتن حامل بودن
	comport U	دربرداشتن حامل بودن
	bearer stock U	اسناد در وجه حامل
	stretcher-bearer U	حامل تخت روان
	stretcher-bearers U	حامل تخت روان
	pay to the bearer U	دروجه حامل بپردازید
	comporting U	دربرداشتن حامل بودن
	weapon carrier U	حامل جنگ افزار
	carrier U	برنامه حامل میکرب
	perseus U	حامل راس الغول
	claim for indemnification U	ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
	color carrier reference U	فاز مبنای حامل رنگ
	Please pay the bearer . U	دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
	flagships U	کشتی حامل پرچم امیرالبحری
	flagship U	کشتی حامل پرچم امیرالبحری
	flag ship U	ناوسرفرماندهی کشتی حامل دریادار
	conversion angle U	زاویه حامل مسیر ناو
	ignitor U	محفظه حامل باروت اشتعال
	party boat U	قایق بزرگ حامل مشتریان
	signal U	هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
	signaled U	هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
	signalled U	هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
	charge carrier U	حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
	common carrier U	متصدی حمل ونقل حامل مشترک
	carabinier U	سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
	signposts U	تیر حامل اعلان تابلو راهنما
	signpost U	تیر حامل اعلان تابلو راهنما
	carrier wave U	موج حامل امواج رادار یا بی سیم
	radar picket cap U	هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
	frequency medulation U	تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
	carabineer U	سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
	bank note U	چک تضمین شده سند در وجه حامل
	vectorial U	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
	vectors U	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
	carrier frequency U	فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
	vector U	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
	airdrop container U	جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
	ability to pay principle of taxation U	اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
	light quantum U	کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
	blank endorsement U	فهر نویسی بدون ذکر نام حامل
	outriggers U	اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
	black endorsement U	براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
	guided missile cruiser U	زره شکن حامل موشک هدایت شونده
	destination carrier U	کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
	taperer U	حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
	ensigns U	سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
	information box U	قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
	led line U	خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
	scabbing U	بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
	ensign U	سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
	nose piece U	قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
	insurer U	بیمه گر
	insurance U	حق بیمه
	underwriters U	بیمه گر