Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dock dues
U
هزینههای لنگرگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
docl pass
U
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
Other Matches
tangible costs
U
هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
differential cost analysis
U
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses
U
هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads
U
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays
U
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
ordering costs
U
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
aggregate expenditures
U
هزینههای کل
harboring
U
لنگرگاه
harbored
U
لنگرگاه
berths
U
لنگرگاه
harbourage
U
لنگرگاه
berthing
U
لنگرگاه
harbors
U
لنگرگاه
harbours
U
لنگرگاه
harbouring
U
لنگرگاه
harboured
U
لنگرگاه
harbour
U
لنگرگاه
berthed
U
لنگرگاه
harborage
U
لنگرگاه
anchorage
U
لنگرگاه
dockage
U
لنگرگاه
haven
U
لنگرگاه
port
U
لنگرگاه
piers
U
لنگرگاه
pier
U
لنگرگاه
anchorages
U
لنگرگاه
port complex
U
لنگرگاه
berth
U
لنگرگاه
docks
U
لنگرگاه
docked
U
لنگرگاه
dock
U
لنگرگاه
harbor
U
لنگرگاه
increasing cost
U
هزینههای فزاینده
on costs
U
هزینههای غیرمستقیم
increasing cost
U
هزینههای صعودی
incidental expenses
U
هزینههای واقعی
government expenditures
U
هزینههای دولت
implicit costs
U
هزینههای ضمنی
fixed costs
U
هزینههای سرمایهای
design costs
U
هزینههای طراحی
implicit costs
U
هزینههای نامرئی
fixed costs
U
هزینههای ثابت
financial expenses
U
هزینههای مالی
joint costs
U
هزینههای مشترک
material costs
U
هزینههای مواد
preliminary expenses
U
هزینههای ابتدائی
prime costs
U
هزینههای اولیه
real costs
U
هزینههای واقعی
selling costs
U
هزینههای فروش
standard costs
U
هزینههای استاندارد
standard costs
U
هزینههای نرمال
storage costs
U
هزینههای انبارداری
sunk cost
U
هزینههای اضافی
supplementary costs
U
هزینههای مکمل
preliminary expenses
U
هزینههای مقدماتی
pilot charges
U
هزینههای راهنما
national expenditures
U
هزینههای ملی
operational costs
U
هزینههای عملیاتی
overhead costs
U
هزینههای بالاسری
supplementary costs
U
هزینههای اضافی
overhead costs
U
هزینههای اضافی
overhead costs
U
هزینههای حاشیهای
overhead costs
U
هزینههای عمومی
personal outlays
U
هزینههای شخصی
transaction costs
U
هزینههای معاملاتی
competition cost
U
هزینههای رقابتی
capital charges
U
هزینههای سرمایه
overheads
U
هزینههای بالاسری
overheads
U
هزینههای عمومی
capital expenditure
U
هزینههای سرمایهای
capital expenditures
U
هزینههای سرمایهای
consumption expenditures
U
هزینههای مصرفی
capital outlays
U
هزینههای تاسیساتی
comparative costs
U
هزینههای نسبی
building costs
U
هزینههای ساختمان
bank charges
U
هزینههای بانکی
bank charge
U
هزینههای بانکی
anchor dues
U
هزینههای لنگر
spillover costs
U
هزینههای خارجی
deferred charges
U
هزینههای انتقالی
freight charges
U
هزینههای حمل
aerial port
U
لنگرگاه هوایی
levee
U
بند لنگرگاه
longshoremen
U
باربر لنگرگاه
anchorage buoy
U
بویه لنگرگاه
longshoreman
U
باربر لنگرگاه
longshorement
U
باربر لنگرگاه
roadstead
U
لنگرگاه باز
dock yard
U
محوطه لنگرگاه
anchorages
U
باج لنگرگاه
docker
U
کارگر لنگرگاه
dock receipt
U
رسید لنگرگاه
dockers
U
کارگر لنگرگاه
anchorage
U
باج لنگرگاه
dock warrant
U
رسید لنگرگاه
stevedoring charges
U
هزینههای بارگیری وباراندازی
recurring costs
U
هزینههای تکرار شونده
opportunity cost
U
هزینههای کالای تولیدی
outlays
U
هزینههای سرمایهای مخارج
selling costs
U
هزینههای فروش کالا
surcharge
U
درصد هزینههای اضافی
unliquidated obligation
U
هزینههای پرداخت نشده
surcharges
U
درصد هزینههای اضافی
taxation of costs
U
ارزیابی هزینههای دعوی
increasing cost industry
U
صنایع با هزینههای افزایشی
loading participation in profits
U
هزینههای مشارکت در سود
handling charges
U
هزینههای جابجایی کالا
constant cost industry
U
صنعت هزینههای ثابت
avoidable costs
U
هزینههای قابل اجتناب
cost category
U
هزینههای انجام شده
berths
U
اطاق کشتی لنگرگاه
berthing
U
اطاق کشتی لنگرگاه
berthed
U
اطاق کشتی لنگرگاه
berth
U
اطاق کشتی لنگرگاه
wharf
U
لنگرگاه لنگر انداختن
advanced fleet anchorage
U
لنگرگاه مقدم ناوگان
wharves
U
لنگرگاه لنگر انداختن
roadstead
U
لنگرگاه دور از ساحل
roadstead
U
لنگرگاه بدون حفاظ
wharfinger
U
صاحب لنگرگاه یابارانداز
leave the anchorage
U
ترک کردن لنگرگاه
wharfs
U
لنگرگاه لنگر انداختن
pad the bill
<idiom>
U
اضافه شدن هزینههای کاذب
contango
U
هزینههای دیرکرد خرید سهم
cost analysis
U
تجزیه تحلیل هزینههای کار
unforeseen expenses
U
هزینههای پیش بینی نشده
analysis
U
یات هزینههای محصول جدید
privy purse
U
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
life cycle costs
U
هزینههای دوره عمر یک محصول
average cost
U
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
secondary costs
U
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
ordering costs
U
هزینههای مربوط به سفارش کالا
dry dock
U
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dry docks
U
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
docl pass
U
گواهی ورود به لنگرگاه یاخروج از ان
dock charges
U
هزینههای حوض dock-dues : syn
fixed costs
U
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
discounted cash flow
U
ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
wharfinger
U
مامور اسکله یا برانداز رئیس لنگرگاه
correlation
U
جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
marina
U
لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
marinas
U
لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
contingent fund
U
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
loading for contingencies
U
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
boat train
U
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
boat trains
U
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
dock receipt
U
رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
direct materials costs
U
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
deferred expense
U
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
crowding out effect
U
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
demurrage
U
هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
engels law
U
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
berthing capacity
U
فرفیت تخلیه بار لنگرگاه فرفیت اسکله
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
piled
U
ستون ستون لنگرگاه
pile
U
ستون ستون لنگرگاه
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...