Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
when occasion serves
U
هر وقت اقتضا کند هر وقت مقتضی باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psychological moment
U
موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
exigency
U
اقتضا
exigencies
U
اقتضا
occasioned
U
اقتضا
occasioning
U
اقتضا
occasions
U
اقتضا
occasion
U
اقتضا
appropiateness
U
اقتضا
advisability
U
اقتضا
exigence
U
اقتضا
inexpediency
U
عدم اقتضا
pertinence or nency
U
اقتضا مناسبت
pro renata
U
بر حسب اقتضا
inexpedience
U
عدم اقتضا
inappropriateness
U
عدم اقتضا
expediently
U
از روی مصلحت یا اقتضا
indispensability
U
چاره ناپذیری اقتضا
appropriating
U
مقتضی
useful
<adj.>
U
مقتضی
appropriates
U
مقتضی
advisable
U
مقتضی
appropriated
U
مقتضی
pertinent
U
مقتضی
exigible
U
مقتضی
requisitions
U
مقتضی
requisitioned
U
مقتضی
requisition
U
مقتضی
necessity
U
مقتضی
suitable
U
مقتضی
appropriate
U
مقتضی
adequate
<adj.>
U
مقتضی
appropriate
<adj.>
U
مقتضی
exigency
U
مقتضی
requirement
U
مقتضی
requisitioning
U
مقتضی
material
U
مقتضی
materials
U
مقتضی
expedients
U
مقتضی
expedient
U
مقتضی
due
U
مقتضی
exigencies
U
مقتضی
expedient
<adj.>
U
مقتضی
inappropriate
U
غیر مقتضی
pertinently
U
بطور مقتضی
to deesm a
U
مقتضی دانستن
appropriate action
U
اقدام مقتضی
felicitous
U
مناسب مقتضی
inadvisable
U
غیر مقتضی
proper
U
مخصوص مقتضی
meet
U
مقتضی تقاطع
just
U
مقتضی بجا
infelicitous
U
غیر مقتضی
inexpedient
U
غیر مقتضی
meets
U
مقتضی تقاطع
pro renata
U
لدی الاقتضا مقتضی
appropriately
U
بمناسبت بطور مقتضی
it is inadvisable to say that
U
گفتن ان مقتضی نیست
by fits and starts
U
مقتضی صلاحیت دار
due
U
واجب الاداء مقتضی
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
politic
U
مصلحت دان مصلحت امیز مقتضی
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
incomplete flower
U
کم باشد
Benedictine
U
باشد
Benedictines
U
باشد
any old thing
U
هر چه باشد
reflexively
U
باشد
at the owner's risk
U
باشد
admissibleness
U
باشد
some one or other
U
هر کس باشد
custom's declaration
U
باشد
admissibly
U
باشد
quantum sufficit
U
چندان که بس باشد
whoso
U
هر شخصی که باشد
over crowding
U
بیشتر باشد
stet
U
بگذارید باشد
at most
U
خیلی باشد
let it be
U
بگذارید باشد
let it remain as it is
U
بگذارید باشد
keep your peck up
U
دل داشته باشد
be it so
U
چنین باشد
beit so
U
چنین باشد
hydroxide
U
داشته باشد
if any
U
اگر باشد
if he be
U
اگر او باشد
coute que coute
U
بهربهاکه باشد
whosoever
U
هر شخصی که باشد
worksheet
U
ی داشته باشد
whencesoever
U
از هرجا که باشد
as the case may be
U
تاچه مورد باشد
shepherdess
U
شبان کلیسا که زن باشد
he must have gone
U
باید رفته باشد
shepherdesses
U
شبان کلیسا که زن باشد
brilliantly
U
چنانکه برجسته باشد
he wished to be private
U
می خواست در خلوت باشد
pitfully
U
چنانکه سزاوارنکوهش باشد
strays
U
که متوقف نشده باشد
by all means
U
بهر قیمت که باشد
caryatid
U
ستونی که مجسمه زن باشد
riparian
U
حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
flocculence
U
یا دسته پشم باشد
pterygium
U
گلبرگی که مانندبال باشد
culpably
U
چنانکه سزاوارسرزنش باشد
rain or shine
چه باران باشد چه آفتاب
stray
U
که متوقف نشده باشد
perhaps so
U
شاید چنین باشد
how difficult soever it may be
U
هر قدر سخت باشد
i beam or i beam
U
تیری که به شکل ) باشد
i girder
U
تیری که بشکل ) باشد
if any
U
اگر داشته باشد
inoffensively
U
بی انکه زننده باشد
if i find an opportunity
U
اگر مجالی باشد
if necessary
U
اگر لازم باشد
if need be
U
اگر لازم باشد
kentish fire
U
که نشانه نفاق ..باشد
library edition
U
چاپی که درخودکتابخانه باشد
medially
U
چنانکه درمیان باشد
straying
U
که متوقف نشده باشد
HTTPD
U
تصدیق و جستجو باشد
at f.
U
منتهی خیلی باشد
out of range
U
که خارج از حد سیستم باشد
layer
U
ل تصحیح خطا باشد
at all events
U
بهر وسیله که باشد
at any price
U
بهر قسمت که باشد
meetly
U
چنانکه در خور باشد
inviolably
U
چنانکه سزاوارحرمت باشد
Mark my words . Remember what I told you .
U
یادت باشد چه گفتم
You neednt worry . Dont bother your head.
U
خیالت راحت باشد
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
May his soull live in peace.
U
روحش شاد باشد
theonomy
U
کشوری که خداپادشاه ان باشد
He is not dead by any chance , is he ?
U
نکند مرده باشد ؟
that depends
U
تا چه شرایطی درکار باشد
steady as you go
U
راه ثابت باشد
shell back
U
دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
Mind the step!
U
حواست به پله باشد!
Keep your mind on your work.
U
حواست بکارت باشد
layers
U
ل تصحیح خطا باشد
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
liquid capital
U
سرمایهای که پول نقد باشد
the u kingdom
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
the u states
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
theatrical gestures
U
حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
love match
U
عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
Supposing that is the case .
U
بفرض اینکه اینطور باشد
site
U
محلی که پایه چیزی باشد
sites
U
محلی که پایه چیزی باشد
sited
U
محلی که پایه چیزی باشد
After all I have eaten his salt.
هر چه باشد با هم نان ونمک خوردیم.
It must be quiet.
باید ساکت و آرام باشد.
cat and dog life
U
زندگی زناشویی که پرازدعوانکبت باشد
catch meadow
U
چمنی که دردامنه تپهای باشد
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
orthotone
U
که ازخود دارای تیکه باشد
commendably
U
چنانکه شایان ستایش باشد
on cne's own initiative
U
بی انکه کسی گفته باشد
testate
U
متوفایی که وصیت کرده باشد
expandable
U
آنچه قابل گسترش باشد
bind
U
به صورتی که قابل اجرا باشد
objectiveness
U
چنانکه در خارج معقول باشد
binds
U
به صورتی که قابل اجرا باشد
There must be some mistakes.
باید اشتباهی شده باشد.
non cohesive soil
U
خاکی که فاقد چسبندگی باشد
dapple
U
حیوانی که بدنش خالخال باشد
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
double purchase pulley
U
غرغرهای که دو طناب خورداشته باشد
foot hill
تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
inviolately
U
چنانکه بی حرمت نشده باشد
interlocutress
U
زنی که طرف گفتگو باشد
if he has found it
U
اگر ان را پیدا کرده باشد
inflationary gap
U
بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
well begun is h lf done
U
بنیاد کار خوب باشد
hellishness
U
خویی که شایسته دوزخ باشد
hexahydrate
U
ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
There must be a catch(trick)in it.
U
باید حقه ای درکار باشد
ineffectively
U
بی انکه اثری داشته باشد
i do not wish it otherwise
U
جور دیگر باشد نمیخواهم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com