Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
brachium
U
هر عضوی شبیه بازو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
printwheel
U
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
memberless
U
بی عضوی
organic
U
عضوی
gooseneck
U
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
diad
U
گروه دو عضوی
organic deafness
U
کری عضوی
octamerous
U
هشت عضوی
organic set
U
امایه عضوی
six membered ring
U
حلقه شش عضوی
dysarthria
U
نارساگویی عضوی
dyadic unit
U
واحد دو عضوی
dyad
U
گروه دو عضوی
inorganic
U
غیر عضوی
organicism
U
عضوی نگری
monoplegia
U
فلج یک عضوی
organic disorder
U
اختلال عضوی
organic sensations
U
احساسهای عضوی
organic psychosis
U
روان پریشی عضوی
organic mental disorder
U
اختلال روانی عضوی
struma
U
اتساع و گشادشدن هر عضوی
amputation
U
قطع عضوی از بدن
maimed
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maims
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maim
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maiming
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
ablation
U
قطع عضوی از بدن
psychalgia
U
درد غیر عضوی
hypertrophy
U
بزرگ شدن عضوی بیش از حد لزوم
viscus
U
عضوی که دراحشاء واقع شده است
tranillumination
U
انقال نور از خلال عضوی بعضو دیگری
play footsie
<idiom>
U
از زیرمیز با پا عضوی از بدن شخص مقابل را لمس کردن
emphysema
U
اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
pinnulate
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
forearm
U
بازو
upper arm
U
بازو
forearms
U
بازو
the humeral bone
U
بازو
humeeerus
U
بازو
brachium
U
بازو
arm
U
بازو
grain
U
بازو
prolotherapy
U
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
Internet
U
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای اینترنت را تشخیص میدهد
brassart
U
زره بازو
muscular strength
U
زور بازو
humeeerus
U
استخوان بازو
the humeral bone
U
استخوان بازو
armband
U
بازو بند
humeruses
U
استخوان بازو
humerus
U
استخوان بازو
humeri
U
استخوان بازو
armbands
U
بازو بند
patent anchor
U
لنگر بی بازو
shovel pass
U
پاس اززیر بازو
brachio
<prefix>
U
وابسته به بازو
[پزشکی]
cubitus
U
ساعد پیش بازو
shovel pass
U
پاس از زیر بازو
wrist wrestling
U
مسابقه نیروی بازو
chevron
U
دستکش ارم بازو
chevrons
U
دستکش ارم بازو
hen hawk
U
ضربه از زیر بازو
arm wrestling
U
مسابقه نیروی بازو
armless
<adj.>
U
بی بازو
[در آخر جمله می آید]
chevrons
U
درجه نظامی روی بازو
arm hand steadiness test
U
ازمون استواری دست و بازو
chevron
U
درجه نظامی روی بازو
more power to your elbow
U
خدازور بازو بشما بدهد
open faced
U
دارای سیمای بازو بی تزویر
change up
U
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
jackknife
U
بازو بسته شونده شیرجه رفتن
change of pace
U
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
overarm
U
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
fins
U
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fin
U
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
Internet
U
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای جدید اینترنت را پیش از اینکه به IETF مراجعه کنند بررسی میکند
lunge
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
dog paddle
U
شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
extend
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunges
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
extends
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extending
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
thrust
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
swing bell
U
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bar
U
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
scooped
U
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooping
U
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
front raise
U
تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
scoop
U
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scoops
U
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
bar printer
U
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
master slave manipulator
U
بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
qyaternary
U
چهار واحدی چهار عضوی
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
flip pass
U
پاس کوتاه از زیر بازو پاس سریع با استفاده از مچ
position
U
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned
U
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
near-
U
شبیه
nearer
U
شبیه
near
U
شبیه
wifelike
U
شبیه زن
neared
U
شبیه
nearest
U
شبیه
nearing
U
شبیه
more like;most like
U
شبیه تر
womanlike
U
شبیه زن
similar
U
شبیه
personator
U
شبیه
simile
U
شبیه
similes
U
شبیه
analogous
U
شبیه
simulant
U
شبیه
similiar
U
شبیه
similar to that
U
شبیه به ان
makes
U
شبیه
make
U
شبیه
nears
U
شبیه
akin
<adj.>
U
شبیه
imitation
U
شبیه
papilionaceous
U
شبیه
imitations
U
شبیه
similar
<adj.>
U
شبیه
alike
<adj.>
U
شبیه
related
<adj.>
U
شبیه
like
<adj.>
U
شبیه
pygidial
U
شبیه دم
quasi
U
شبیه
anthoid
U
شبیه به گل
medal
U
شبیه
luteous
U
شبیه گل
feathery
U
شبیه به پر
medals
U
شبیه
astral
U
شبیه ستاره
piscine
U
شبیه ماهی
phylloid
U
شبیه برگ
prismoidal
U
شبیه منشور
eugenoid
U
شبیه اوگانا
polypose
U
شبیه بواسیرلحمی
protean
U
شبیه Proteus
rivalled
U
نظیر شبیه
psittaceous
U
شبیه طوطی
rivalling
U
نظیر شبیه
rivaled
U
نظیر شبیه
epithelial
U
شبیه بشرهای
rivaling
U
نظیر شبیه
plumy
U
شبیه پر کرکی
fiddleback
U
شبیه ویولون
b
U
هرشکلی شبیه به B
plexiform
U
شبیه شبکه
platy
U
شبیه بشقاب
farfetched
U
شبیه بعید
chylaceous
U
شبیه کیلوس
fiddleback
U
شبیه کمانچه
platinoid
U
شبیه پلاتین
pisiform
U
شبیه نخود
rivals
U
نظیر شبیه
polypous
U
شبیه بواسیرلحمی
bovine
U
شبیه گاو
plexiform
U
شبکهای شبیه رگ
alike
U
شبیه یکسان
airily
U
شبیه هوا
chartaceous
U
شبیه کاغذ
assonant
U
شبیه در صدا
argillaceous
U
شبیه خاک رس
lupin
U
شبیه گرگ
lupine
U
شبیه گرگ
alkaloid
U
شبیه قلیا
aliform
U
شبیه بال
adrenergic
U
شبیه ادرنالین
computer simulation
U
شبیه سازی
nebulous
U
شبیه سحاب
crystalloid
U
شبیه بلور
molluscoid
U
شبیه نرم تن
berrylike
U
شبیه توت
limacine
U
شبیه نرم تن
limaciform
U
شبیه نرم تن
ichthyoid
U
شبیه ماهی
cervine
U
شبیه گوزن
butyraceous
U
شبیه کره
keel shaped
U
شبیه ته کشتی
lacertilian
U
شبیه مارمولک
libriform
U
شبیه لیف
chochleate
U
شبیه صدف
citied
U
شبیه شهر
claustral
U
شبیه حجره
liker to god than man
U
شبیه تر بخداتاادم
lilied
U
شبیه سوسن
stellar
U
شبیه ستاره
more like;most like
U
شبیه ترین
encephaloid
U
شبیه مغز
ghostliness
U
شبیه به روح
osteal
U
شبیه استخوان
ovine
U
شبیه گوسفند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com