English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
By hook or by crook. somehow. U هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
irrationlism U اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
ISP U شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
perpetuting testtimony U تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
to what extent <adv.> U چه جوری
how far <adv.> U چه جوری
in what way <adv.> U چه جوری
accompt U جوری
kind of funny U یک جوری بامزه
i sort of feel sick U یک جوری میشوم
Like this . This way. U این جور ( جوری )
i am awkwardly situated U بد جوری گرفتار شده ام
i was in an awkword p U بد جوری گیر کرده بودم
he was in a sorry pickel U بد جوری گرفتار شده بود
You can't get there other than by foot. U به جز پیاده جوری دیگر نمی شود به آنجا رفت.
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
how far <adv.> U به چه طریق
to what extent <adv.> U به چه طریق
how U از چه طریق
in what way <adv.> U به چه طریق
via U از طریق
way U طریق
tao U طریق
vi'a prep U از طریق
noway U به هیچ طریق
in no wise U بهیچ طریق
officially U از طریق اداری
just as well <adv.> U به همان طریق
available by U در دسترس از طریق .....
similite U بهمان طریق
hereditarily U به طریق ارث
by payment U از طریق پرداخت
dy drawing lots U به طریق قرعه
road U طریق خیابان
equally <adv.> U به همان طریق
roads U طریق خیابان
road haulage U حمل از طریق جاده
prescriptive right U حق مالکیت از طریق مرورزمان
request mast U از طریق سلسله مراتب
keyed in <past-p.> وارده از طریق کلید
query by example U سئوال از طریق مثال
not even by [not even through] [not even by means of ] U نه حتی به وسیله [به طریق]
volatility separation U جداسازی از طریق فراریت
by tender U از طریق مزایده یا مناقصه
illegaly U از طریق غیر قانونی
by acceptance U از طریق قبولی نویسی
in or after this manner بدینسان [بدین طریق]
in what manner U چطور بچه طریق
c U آموزش از طریق کامپیوتر
interfaces U وصل کردن از طریق رابط
interface U وصل کردن از طریق رابط
noise U که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
noises U که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
trunk call U مکالمه مشترکین از طریق ترانک
trunk calls U مکالمه مشترکین از طریق ترانک
administrative shippings U ارسال اماد به طریق اداری
request mast U گزارش از طریق سلسله مراتب
metabolize U دگرگون کردن از طریق متابولیزم
gradationally U به ترتیب درجه به طریق تصاعد
trunk connection U اتصال مشترکین از طریق ترانک
door step selling U فروش از طریق مراجعه به خانوارها
cdc U جهت دهی خودکارپیام از طریق کد
air movement of patients U ترابری بیماران از طریق هوا
to direct traffic through U ترافیک را از طریق...هدایت کردن
inch U پیمودن مسیر [به طریق آهسته]
administrative storage U انبار کردن به طریق اداری
unearned U از طریق کار به دست نیامده
contrivable <adj.> U ممکن
conceivable U ممکن
feasible U ممکن
thinkable U ممکن
posse U ممکن
posses U ممکن
possible U ممکن
makeable <adj.> U ممکن
practicable <adj.> U ممکن
executable <adj.> U ممکن
makable <adj.> U ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> U ممکن
manageable <adj.> U ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> U ممکن
doable <adj.> U ممکن
feasible <adj.> U ممکن
workable <adj.> U ممکن
achievable <adj.> U ممکن
monetization U پرداخت بدهی دولت از طریق انتشارپول
phones U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
crossfertilize U پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
phoning U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phoned U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
mail order U سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
phone U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
road haulier U حمل کننده کالا از طریق خشکی
haulage U حمل و نقل کالااز طریق جاده
unix U از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر
acoustic minehunting U روش اکتشاف مین به طریق صوتی
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
perchance U ممکن است
inexecutable <adj.> U غیر ممکن
available U ممکن الحصول
interactive U را ممکن میکند
impossible U غیر ممکن
multilevel U با مقادیر ممکن
impracticable <adj.> U غیر ممکن
possible capacity U گنجایش ممکن
ternary U با سه حالت ممکن
as far as possible U هر چه ممکن است
mayhap U ممکن است
warning U توجه به خط ر ممکن
probable error U خطای ممکن
possibilities U چیز ممکن شق
to be posible U ممکن بودن
possibility U چیز ممکن شق
unfeasible <adj.> U غیر ممکن
warnings U توجه به خط ر ممکن
perhaps U ممکن است
keyboarding U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
inland waterway consignment note U صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
active mine U مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
distributions U عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
distribution U عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
types U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
typed U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
PGP U یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
type U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
feasible solutions U راه حلهای ممکن
nemo tenetur ad impossible U غیر ممکن وادارکرد
minimise U کوچک کردن تا حد ممکن
i may go U ممکن است بروم
probable error U خطای ممکن [ریاضی]
an impossible act U کار غیر ممکن
may U ممکن است میتوان
legs U مسیر ممکن در یک تابع
as much as possible U هر قدر ممکن است
leg U مسیر ممکن در یک تابع
to the nth degree <idiom> U بالاترین وجه ممکن
pron to U با حداکثر سرعت ممکن
key وارد کردن متن یا دستورات از طریق صفحه کلید
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
pulse dialling U شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
extensive cultivation U بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
illumination by reflection U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
ramp weight U حداکثر وزن ممکن هواپیما
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
ultimate strength U حاصلضرب بیشترین بار ممکن
he may come late U ممکن است دیر بیاید
perhaps you have seen it U ممکن است انرادیده باشید
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
may i go yes you may U ایا ممکن است من بروم
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
indicts U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
circulating U ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
speculum U اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
DDE U دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
indict U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
stakhnovism U افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
indicting U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
bifurcation U سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
bistable U که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
May I have an ashtray? U ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
boolean operation U یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
it is not p to climb it U نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
phoneme U که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
Can you help me with my luggage? U ممکن است بارم را حمل کنید؟
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
May I have an iron? U ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. U ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
meshing U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
May I park there? U ممکن است اینجا پارک کنم؟
Can you give me an estimate? U ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
May I have a blanket? U ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
contingency U چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
contingencies U چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
Can you give me the key, please? U لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
Could you put us up for the night ? U ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
mesh U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
Would you wait for me, please? U ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
meshes U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
you have perhaps seen it U ممکن است انرا دیده باشید
ccd U که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
property in action U مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
modem U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
ends U کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended U کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end U کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
null U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
Can you send a breakdown lorry, please? U آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
Could we have a table in the corner? U آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
full rubber U حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
give a catch U زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
Could we have a fork please? U ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
May I have some soap? U ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
Could we have a table outside? U آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com