Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
what
U
هرچه انچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
whateer
U
هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
whaterer
U
هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
Other Matches
with all speed
U
باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
i ran as quick as i could
U
هرچه میتوانستم تند دویدم به تندی هرچه بیشتر دویدم
whatsoever
U
هرچه
whatever
U
هرچه
so far forth as
U
هرچه
kalon
U
هرچه زیباست
as much as possible
U
هرچه میتوان
bethatari may
U
هرچه باداباد
come what may!
U
هرچه میخواهیدبشود
cypres
U
هرچه نزدیکتر
the sooner the better
U
هرچه زودتربهتر
early as possible
U
هرچه زودتر
that which
U
انچه
whatever
U
هر انچه
whatever
U
انچه
at all adventures
U
هرچه پیش اید
to a hair
U
بادقتی هرچه تمامتر
At the top of ones voice .
U
با صدای هرچه بلند تر
full drive
U
بسرعت هرچه تمامتر
full drive
U
باشتاب هرچه بیشتر
However much he tried .
U
هرچه سعی کرد
to ride hell for leather
U
باتندی هرچه بیشترتاختن
come what may!
U
هرچه بادا باد
at all hazard
U
هرچه بادا باد
as soon as possible
U
بزودی هرچه بیشتر
as far as in me lies
U
انچه از من بر می اید
i lent him what money i had
U
انچه پول ...
for aught i know
U
انچه من میدانم
for a iknow
U
انچه من می دانم
so far as
U
تا ان اندازه که انچه
oive such as you have
U
انچه که داریدبدهید
as far as i can see
U
انچه من می فهمم
as for as i know
U
انچه من میدانم
he sold the good ones
U
هرچه خوب داشت فروخت
let him do his worst
U
هرچه ازدستش برمیاید بکند
pay the piper
U
هرچه پول میدهی اش میخوری
pot luck
U
هرچه دردیگ پیدا شود
full pelt
U
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
With utmost care.
U
با دقت تمام (هرچه تمامتر )
All his belongings were stolen .
U
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
makefast
U
انچه قایق را به ان میبندند
pitcherful
U
انچه دریک سبوجابگیرد
penful
U
انچه در یک قلم جا گیرد
more than needs
U
بیش از انچه بایسته
purview of a book
U
انچه کتابی فرامیگیرد
the needful
U
انچه باید کرد
he did his level best
U
انچه از دستش برامدکرد
ties of friendship
U
انچه دوستی اقتضامیکند
whatsoever he doeth shall p
U
هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
soon ripe soon rotten
U
هرچه زود براید دیر نپاید
After all, she is your mother.
هرچه باشد بالاخره مادرت است.
i lent him what money i had
U
هرچه پول داشتم به او وام دادم
come and take p luck with us
U
بفرمایدبرویم منزل هرچه پیداشدباهم می خوریم
out of sight out of mind
U
از دل برود هر انچه از دیده برفت
i did all in my power
U
انچه در توانم بود کردم
my sentiment toward him
U
انچه من راجع باواحساس میکنم
my recollectio of it is
U
انچه من بیادمی اورم اینست
capful
U
انچه دریک کلاه جابگیرد
do the necessary
U
انچه باید کرد بکنید
so far as i can guess
U
انچه من میتوانم حدس بزنم
cartful
U
انچه دریک گاری جا بگیرد
it purports that
U
انچه از این فهمیده میشوداین که .....
the requirements of the law
U
انچه درقانون قید شده
layered
U
انچه مربوط به لایه ها باشد
anticlimax
U
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
anticlimaxes
U
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
ventre a terre
U
سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
whatsoe'er
U
هیچ هیچگونه هرقدر انچه هرانچه
the document purports that
U
انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
redefinable
U
انچه مجددا قابل تعریف است
he undid what i had done
U
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
i paid his d. wages
U
مزد او را انچه لازم بود دادم
bound
U
انچه که کارائی یک سیستم رامحدود میکند
penny worth
U
انچه برابر یک پنی میتوان خرید
i speak under correction
U
انچه می گویم ممکن است درست نباشد
findings
U
انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
finding
U
انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
fortuitism
U
اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
what you see is what you get
U
انچه می بینید همان است که بدست می اورید
gibus
U
کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
i overpaid him for his work
U
مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم
nemo dat quod non habet
U
هیچ کس نمیتواند انچه راکه مالکش نیست را به دیگری دهد
fortuist
U
کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
breach of trust
U
کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
U
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
gurantee
U
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
lapful
U
به قور یک دامن انچه در یک دامن جاگیرد
accelerator winding
U
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
halfpennyworth
U
انچه به نیم پنی خریده شود ارزش نیم پنی
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com