English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
sail U هروسیلهای که با باد بحرکت دراید
sailed U هروسیلهای که با باد بحرکت دراید
sailings U هروسیلهای که با باد بحرکت دراید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydrofoil U سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoils U سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
landfall n U دیدار خشکی زمینی که ناگهان بمیراث کسی دراید
white heat U درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
To set in motion. U بحرکت ؟ رآوردن
to set going U بحرکت انداختن
to put in motion U بحرکت در اوردن
to set agoing U بحرکت انداختن
snick U بحرکت اوردن سهم
gestic U وابسته بحرکت بدنی
to gather way U شروع بحرکت کردن
To stir the nation to action. U ملت را بحرکت در آوردن
pricks U با سیخونک بحرکت واداشتن
pricking U با سیخونک بحرکت واداشتن
pricked U با سیخونک بحرکت واداشتن
prick U با سیخونک بحرکت واداشتن
waft U بهوا راندن بحرکت در اوردن
wafted U بهوا راندن بحرکت در اوردن
wafting U بهوا راندن بحرکت در اوردن
wafts U بهوا راندن بحرکت در اوردن
bestir U بحرکت در اوردن تحریک کردن
moves U نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
moved U نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
move U نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
valve gear U مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
lunitidal U وابسته بحرکت جزر ومد دراثر ماه
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
tappet U جلو امدگی یا اهرمی که بوسیله چیز دیگری بحرکت اید
To move heaven and earth. U زمین وزمان را بحرکت در آوردن ( بهر اقدامی دست زدن )
full mobilization U تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com