English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alarmism U هراس افرینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recreation U باز افرینی
recreations U باز افرینی
reassurances U اطمینان افرینی
symbolism U رمز افرینی
reassurance U اطمینان افرینی
neo plasticism U شکل افرینی نوین
plasticity U خاصیت شکل افرینی
alarmed U هراس
alarm U هراس
alarmingly U هراس
phobias U هراس
alarms U هراس
phobia U هراس
undeterred <adj.> U بی هراس
feeze U هراس
funk U هراس
basophobia U هراس از ایستادن
cuse of a U مایه هراس
phobic reactions U واکنشهای هراس
Don't panic! U هراس نکن!
dreaded <adj.> U پر از احساس هراس
alarum U اشوب هراس
scared U هراس کردن
shock U هراس ناگهانی
apprehensions U هراس دستگیری
apprehension U هراس دستگیری
scaring U هراس کردن
scares U هراس کردن
scare U هراس کردن
fears U هراس ترسیدن
fearing U هراس ترسیدن
feared U هراس ترسیدن
fear U هراس ترسیدن
frights U هراس وحشت
shocked U هراس ناگهانی
shocks U هراس ناگهانی
fright U هراس وحشت
erythrophobia U هراس از سرخ شدن
xenoglossophobia U هراس از زبانهای بیگانه
claustrophobia U هراس از مکانهای بسته
basophobia U هراس ازراه رفتن
agoraphobia U هراس از مکانهای باز
panicking U هراس وحشت زده کردن
amaxophobia U هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
panicked U هراس وحشت زده کردن
panic U هراس وحشت زده کردن
aichmophobia U هراس از اشیای نوک تیز
apprehensiveness U هراس وسوسه- زود فهمی سرعت انتقال
to keep somebody in suspense <idiom> U کسی را در حالت هراس گذاشتن [چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com