English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
macrocyte U هاگدان بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
megasporangium U هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
megaspore U هاگدان بزرگ وغیرجنسی بعضی سرخسها
Other Matches
fruiting body U هاگدان عضو مولد تخم یا هاگ
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
smaller U بزرگ نه
big U بزرگ
megapod U بزرگ پا
grossing U بزرگ
vast U بزرگ
bigger U بزرگ
grossest U بزرگ
largest U بزرگ
enormous U بزرگ
propylon U در بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
large U بزرگ
small U بزرگ نه
gross U بزرگ
grossed U بزرگ
biggest U بزرگ
grosser U بزرگ
nonus U بزرگ
grosses U بزرگ
larger U بزرگ
smallest U بزرگ نه
mightiest U بزرگ
massively U بزرگ
massive U بزرگ
majestic U بزرگ
hugeous U بزرگ
immane U بزرگ
greatest U بزرگ
great- U بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
long ton U تن بزرگ
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
extra U بزرگ
extra- U بزرگ
extras U بزرگ
gate U در بزرگ
gates U در بزرگ
headmen U بزرگ
headman U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
macrocephalic U بزرگ سر
macro U بزرگ
great U بزرگ
stour U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
grave U بزرگ
graves U بزرگ
gravest U بزرگ
bulky U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bulkier U بزرگ
spankings U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
dignified U بزرگ
mightier U بزرگ
jumbo U بزرگ
jumbos U بزرگ
mighty U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
decuman U بزرگ
adults U بزرگ
adult U بزرگ
egregious U بزرگ
full bottomed U بزرگ
spanking U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
voluminous U بزرگ
majoring U بزرگ
majored U بزرگ
swith U بزرگ
walloping U بزرگ
eminent U بزرگ
extensive U بزرگ
wallopings U بزرگ
highs U بزرگ
swingeing U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
vasty U بزرگ
high U بزرگ
major U بزرگ
highest U بزرگ
bonefire U اتش بزرگ
arch fiend U دیو بزرگ
antrum U غار بزرگ
bronchocele U بزرگ شدگی
big league U لیگ بزرگ
aggrandize U بزرگ کردن
platters U بشقاب بزرگ
platter U بشقاب بزرگ
mausoleum U ارامگاه بزرگ
mausoleums U ارامگاه بزرگ
lives of great men U مردمان بزرگ
aggrandise U بزرگ شدن
paterfamilias U بزرگ خانواده
caldron U کتری بزرگ
big bang U انفجار بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
archpriest U کشیش بزرگ
aggrandise U بزرگ کردن
swells U بزرگ شدن
zoomed U بزرگ کردن
archbshop U اسقف بزرگ
archduchess U دوشس بزرگ
archenemy U دشمن بزرگ
avous U پدر بزرگ
zoom U بزرگ کردن
arch enemy U دشمن بزرگ
magnification U بزرگ نمایی
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
zooms U بزرگ کردن
grand father U پدر بزرگ
magnifications U بزرگ نمایی
archfiend U دیو بزرگ
archduke U دوک بزرگ
maximizes U بزرگ کردن
maximizing U بزرگ کردن
swell U بزرگ شدن
swelled U بزرگ شدن
distend U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
distends U بزرگ کردن
billow U موج بزرگ اب
billowed U موج بزرگ اب
billowing U موج بزرگ اب
billows U موج بزرگ اب
bulldog U نوعی سگ بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
whacking U خیلی بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
maximized U بزرگ کردن
maximize U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
enlarging U بزرگ کردن
magnified U بزرگ کردن
magnifies U بزرگ کردن
magnify U بزرگ کردن
magnifying U بزرگ کردن
grandmother U مادر بزرگ
grandmothers U مادر بزرگ
dilate U بزرگ کردن
dilates U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
maximises U بزرگ کردن
enlarges U بزرگ کردن
store U مغازه بزرگ
heave U بزرگ کردن
heaved U بزرگ کردن
longbow U کمان بزرگ
longbows U کمان بزرگ
emporia U بازار بزرگ
emporium U بازار بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
cataclysm U سیل بزرگ
cataclysms U سیل بزرگ
blunder U اشتباه بزرگ
blundered U اشتباه بزرگ
blundering U اشتباه بزرگ
lumps U بزرگ شدن
lumped U بزرگ شدن
lump U بزرگ شدن
storing U مغازه بزرگ
bass drum U طبل بزرگ
tankard U ابخوری بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
hunk U تکه بزرگ
grand U بزرگ مهم
grander U بزرگ مهم
grandest U بزرگ مهم
bonfire U اتش بزرگ
bollard U موت بزرگ
bollards U موت بزرگ
viola U ویولن بزرگ
magnum opus U کار بزرگ
bonfires U اتش بزرگ
lofty U بلند بزرگ
blunders U اشتباه بزرگ
capital letter U حرف بزرگ
mandore U ماندولین بزرگ
stull U قطعه بزرگ
supergalaxy U کهکشان بزرگ
the great vassals U تیولداران بزرگ
the powers U دولتهای بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com