English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
semibasement U نیم طبقه زیرین ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
top lift U طبقه زیرین پاشنه پا
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
ground floor U طبقه همکف ساختمان
A multi-storey building. U ساختمان چندین طبقه
multistorey U ساختمان چندین طبقه
mezzanine U نیم اشکوب که میان دو طبقه ساختمان واقع باشد
mezzanines U نیم اشکوب که میان دو طبقه ساختمان واقع باشد
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
following U زیرین
underside U زیرین
following on U زیرین
downstair U زیرین
under U زیرین
inferior U زیرین
underscore U زیرین خط
underscored U زیرین خط
underscores U زیرین خط
subjecent U زیرین
underscoring U زیرین خط
underline U خط زیرین
underlined U خط زیرین
underlines U خط زیرین
underlips U لب زیرین
underlip U لب زیرین
undersides U زیرین
following <adj.> U زیرین
under- U زیرین
after mentioned U زیرین
inferiors U زیرین
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
undercuts U ببرش زیرین
downward U پایین زیرین
tropopause U زیرین مرز
beneath U زیرین پایینی
lower floor U اشکوب زیرین
nether lip or jaw U لب یا ارواره زیرین
mandibular U ارواره زیرین
neath or neath U پایین زیرین
troposphere U زیرین سپهر
true pelvis U لگن زیرین
labium U لب زیرین حشره
hypolimnion U اب سرد زیرین
inferior colliculus U برجستگی زیرین
hypodermis U پوست زیرین
maxilla U ارواره زیرین
inferior planets U سیارات زیرین
underpart U زیرین بخش
undercoat U پشم زیرین
named here under U نامبرده زیرین
nether millstone U اسیاسنگ زیرین
undercut U ببرش زیرین
bottom line U طناب زیرین
cutis U پوست زیرین
subways U مجرای زیرین
limbs U اندام زیرین
culet U پخ زیرین برلیان
ulna U زند زیرین
the underwritten names U نامهای زیرین
bottom slide U لغزنده زیرین
the f. words U کلمات زیرین
sub grade U لایه زیرین
underneath U زیرین پایینی
bedding U لایه زیرین
limb U اندام زیرین
base stone U سنگ زیرین
subway U مجرای زیرین
underworld U زیرین جهان
dewatering outlets U خروجی زیرین
the figure below U رقم زیرین
underpass U زیرین راه
underpasses U زیرین راه
stratify U طبقه طبقه کردن
nether millstone U سنگ زیرین اسیاب
binder course U قشر زیرین رویه
inframaxillary U وابسته به ارواره زیرین
inframaxillary nerves U پیهای ارواره زیرین
infra axillary U وابسته به ارواره زیرین
undergrowth U پشم یارویش زیرین
trismus U تشنج ارواره زیرین
lower branch of meridian U نصف النهار زیرین
underside U طرف یا سوی زیرین
cutis U لایه زیرین پوست
press bed U بخش زیرین پرس
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
undersides U طرف یا سوی زیرین
mandibular U اروارهای وابسته به ارواره زیرین
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
neck necessity U قسمت زیرین تاج ستون
eupelagic environment U محیط زیر لایه زیرین
stag evil U تشنج ارواره زیرین اسب
calipee U کاسه زیرین لاک پشت
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
martingale U طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
jib U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibs U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbing U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbed U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
diffusion U روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
labrum U لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
premaxilla U استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
rhizome U ساقههای زیر زمینی ریشه مانند ساقه زیرین
overshot jaw U ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hard contact printing U چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
under weft U پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
overbite U پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
storeys U طبقه
ilk U طبقه
stories U طبقه
storey U طبقه
layer U طبقه
stepless U بی طبقه
storey=story U طبقه
story=storey U طبقه
straticulate U طبقه طبقه
classes U طبقه
floor U طبقه
floored U طبقه
floors U طبقه
story U طبقه
classed U طبقه
classing U طبقه
of all sorts U از هر طبقه
strips U طبقه
genre U طبقه
genres U طبقه
grain U طبقه
lain U طبقه
beds U طبقه
course U طبقه
rank U طبقه
laminate U طبقه طبقه
generals U طبقه
grades U طبقه
general U طبقه
stratum U طبقه
castes U طبقه
caste U طبقه
grade U طبقه
pigeonhole U طبقه
ranked U طبقه
coursed U طبقه
ranks U طبقه
beds U طبقه ته
bed U طبقه
bed U طبقه ته
stages U طبقه
courses U طبقه
stage U طبقه
ranged U طبقه
phase U طبقه
single stage U یک طبقه
phased U طبقه
range U طبقه
phases U طبقه
category U طبقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com