Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parkas
U
نیم تنه پوست حیوانات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
taxidermy
U
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
dicker
U
مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
exuviae
U
پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
taxidermist
U
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
Other Matches
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
lore
U
حیوانات
dung
U
مدفوع حیوانات
wildlife
U
حیوانات وحشی
put away
<idiom>
U
کشتن حیوانات
venery
U
حیوانات شکارشونده
foal
U
توله حیوانات
chit
U
توله حیوانات
foals
U
توله حیوانات
chits
U
توله حیوانات
feedstuff
U
خوراک حیوانات
domestic animals
U
حیوانات اهلی
zoolatry
U
پرستش حیوانات
zootomy
U
تشریح حیوانات
stray animals
U
حیوانات ضاله
breeding
U
پرورش حیوانات
buggery with animals
U
جماع با حیوانات
fauna
U
حیوانات یک اقلیم
bestiality
U
جماع با حیوانات
rodentia
U
حیوانات قراضه
home range
U
جایگاه حیوانات
peels
U
پوست انداختن پوست
peel
U
پوست انداختن پوست
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
zootechnical
U
وابسته به فن تربیت حیوانات
forepaw
U
پنجه دست حیوانات
woodnote
U
صدای حیوانات جنگل
pedication
U
عمل جنسی با حیوانات
bull
U
حیوانات نر بزرگ فرمان
bulls
U
حیوانات نر بزرگ فرمان
make friends
<idiom>
U
رفاقت با حیوانات ومردم
farmed
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
farms
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
farm
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
damage feasant
U
خسارت ناشی از حیوانات
big game
U
شکار حیوانات بزرگ
sweetbread
U
تیموس حیوانات جوان دنبلان
warren
U
محل نگهداری حیوانات وحشی
pen
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
privilegium
U
حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
acron
U
قسمت قدامی حیوانات بنددار
warrens
U
محل نگهداری حیوانات وحشی
reclaim animal
U
حیوانات وحشی تربیت شده
penned
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
squamation
U
پوشش فلسی شکل حیوانات
zoomorphic
U
[استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
soilage
U
علف تازه علوفه حیوانات
pens
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
beaver
U
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
crest
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
mane
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
penning
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
home range
U
جای محدود برای فعالیت حیوانات
gasteropod
U
حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
zoon
U
هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
blasetocyst
U
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
diana
U
الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
zoomorphism
U
تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
fluor
U
مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
forequarter
U
ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
zoomorphism
U
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
animalist
U
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
veterinarian
U
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
veterinarians
U
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
vivary
U
جای نگهداری حیوانات یا محل صید ماهی
small game
U
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
zootechnician
U
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
poundage
U
وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
biomorph
U
[فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
fish meal
U
ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
fish story
U
ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
biogeography
U
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
Agricultural Order
U
سرستون
[سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
acrostolium
U
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
bioecology
U
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
tusk
U
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusks
U
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
pounds
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounding
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounded
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pound
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
relief
U
نقش یا گل برجسته
[این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
lion rug
U
فرش شیری
[این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
neurilemma or lema
U
پوست پی
parer
U
پوست کن
skins
U
پوست
peeling
U
پوست
skin
U
پوست
cuticle
U
پوست
husk
U
پوست
peltry
U
پوست
crustal
U
پوست
skinning
U
پوست
dermis
U
پوست
shells
U
پوست
shelling
U
پوست
shell
U
پوست
rinds
U
پوست
rind
U
پوست
shale
U
پوست
glume
U
پوست
husks
U
پوست
skinned
U
پوست
hide
U
پوست
integument
U
پوست
hides
U
پوست
dermatalgia
U
پوست
goats
U
پوست بز
goat
U
پوست بز
flayer
U
پوست کن
cortices
U
پوست
hull
U
پوست
hulls
U
پوست
barking
U
پوست
skinner
U
پوست کن
bark
U
پوست
swanskin
U
پوست قو
encrustations
U
پوست
encrustation
U
پوست
barked
U
پوست
tunc
U
پوست
tegmentum
U
پوست
cortex
U
پوست
goatskins
U
پوست بز
peel
پوست
peels
U
پوست
stripper
U
پوست کن
strippers
U
پوست کن
goatskin
U
پوست بز
scalp
U
پوست سر
tegmen
U
پوست
barks
U
پوست
skinless
U
بی پوست
ecdysis
U
پوست اندازی
dermatology
U
پوست شناسی
dermatoid
U
پوست مانند
parchmenty
U
پوست مانند
drumhead
U
پوست طبل
cutis
U
پوست زیرین
dry bones
U
پوست واستخوان
dermatopathy
U
ناخوشی پوست
dermatosis
U
اماس پوست
desquamate
U
پوست ریختن
desquamate
U
پوست انداختن
dermotropic
U
پوست گرای
dermotropic
U
متمایل به پوست
dermoidal
U
پوست مانند
dermoidal
U
شبیه پوست
dermoid
U
پوست مانند
dermoid
U
شبیه پوست
sheep skin
U
پوست گوسفند
dermatozoa
U
انگلهای پوست
drum head
U
پوست طبل
decorticate
U
پوست کندن از
broadtail
U
پوست بره
calf skin
U
پوست گوساله
calfskin
U
پوست گوساله
to strip something off
U
کندن
[پوست]
cuticular
U
وابسته به پوست
papillose
U
مانندبرامدگی پوست
onion skin
U
پوست پیاز
blach hulled
U
سیاه پوست
albinism
U
سفیدی پوست
alphosis
U
بیرنگی پوست
apple peel
U
پوست سیب
barky
U
پوست دار
corticate
U
پوست دار
corticated
U
پوست دار
bast
U
پوست درخت
chap
U
خشگی پوست
chap
U
شکاف
[در پوست]
debark
U
پوست کندن از
thin skinned
U
پوست نازک
derm
U
زیر پوست
dermatographia
U
پوست نگاری
cuticular
U
پوست مانند
chap
U
ترک
[در پوست]
dermatography
U
شرح پوست
ross
U
پوست درخت
oxhide
U
پوست گاو
onionskin
U
پوست پیاز
skiver
U
پوست تراش
negress
U
زن سیاه پوست
molt
U
پوست اندازی
moleskin
U
پوست کورموش
mesoderm
U
میان پوست
melanotic
U
سیاه پوست
melanic
U
سیاه پوست
malicorium
U
پوست انار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com