Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
adjustable proportional module
U
نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
self regulating
U
خود بخود تنظیم شونده
tilted flume
U
مجرا با شیب تنظیم شونده
homing phase
U
مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
moduler ratio
U
نسبت مدول الاستیسیته ارماتور به مدول الاستیسیته بتن
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
precipitating
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitated
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
self reacting
U
بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
precipitates
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
modules
U
مدول
modulus
U
مدول
module
U
مدول
modulus of torsion
U
مدول پیچشی
modulus of rupture
U
مدول گسیختگی
torsional modulus
U
مدول پیچشی
fly cutter
U
فرز مدول
fineness modulus
U
مدول ریزی
young's modulus
U
مدول یانگ
young's modulus
U
مدول الاستیسیته
shear modulus
U
مدول برشی
torsion modulus
U
مدول پیچش
modulus of elasticity
U
مدول نوانی
modulus of elasticity
U
مدول الاستیسیته
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
fineness modulus
U
مدول ریزی و نرمی
modular range
U
دامنه تغییرات مدول
module
U
مدول
[جبر]
[ریاضی]
fineness modulus
U
مدول نرمی و ریزی
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
reentry vehicle
U
مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
respective
U
نسبی
consanguineous
U
نسبی
relative humidity
U
نم نسبی
relative code
U
کد نسبی
self relative
U
نسبی
comparatives
U
نسبی
comparative
U
نسبی
proportional
U
نسبی
relative
U
نسبی
proportional limit
U
حد نسبی
relative income
U
درامد نسبی
consanguinity
U
قرابت نسبی
blood relationship
U
خویشاوندی نسبی
relative prices
U
قیمتهای نسبی
blood relationship
U
قرابت نسبی
relationship by blood
U
خویشاوندی نسبی
relationship by blood
U
قرابت نسبی
relative jurisdiction
U
صلاحیت نسبی
relative error
U
خطای نسبی
relative importance
U
اهمیت نسبی
relative frequency
U
بسامد نسبی
relative humidity
U
رطوبت نسبی
relative nullity
U
بطلان نسبی
relative solubility
U
انحلالپذیری نسبی
relative location
U
ترتیب نسبی
relative majority
U
اکثریت نسبی
relative motion
U
حرکت نسبی
relative movement
U
حرکت نسبی
comparative advantage
U
برتری نسبی
relative precision
U
دقت نسبی
relative permeability
U
نفوذپذیری نسبی
relative permitivity
U
گذردهی نسبی
ipsative scale
U
مقیاس نسبی
self relative address
U
نشانی نسبی
relative minimum
U
حداقل نسبی
relative minimum
U
می نیمم نسبی
relativity
U
فرضیه نسبی
relative harmonic content
U
مانده نسبی
relative maximum
U
ماکزیمم نسبی
comparative cover
U
پوشش نسبی
relative maximum
U
حداکثر نسبی
comparative costs
U
هزینههای نسبی
fractional error
U
خطای نسبی
comparative advantage
U
مزیت نسبی
ipsative score
U
نمره نسبی
relative dispersion
U
پراکندگی نسبی
distortion factor
U
مانده نسبی
sib
U
منسوب نسبی
proportional tax
U
مالیات نسبی
specific gravity
U
چگالی نسبی
proportional liability partnership
U
شرکت نسبی
relative address
آدرس نسبی
whole blood
U
قرابت نسبی
persons related to another by parentage
U
اقارب نسبی
relativeness
U
نسبی بودن
stranger in blood
U
غیر نسبی
specific gravities
U
چگالی نسبی
relativism
U
نسبی نگری
emissivity
U
تابش نسبی
relationship by bood
U
قرابت نسبی
relative address
U
نشانی نسبی
relative wind
U
باد نسبی
relative viscosity
U
گرانروی نسبی
relative velocity
U
سرعت نسبی
proportional representation
U
انتخابات نسبی
relative solvation
U
حلالپوشی نسبی
persons related to another by descent
U
اقارب نسبی
genealogical
U
نسبی شجرهای
relative density
U
دانسیته نسبی
relative density
U
چگالی نسبی
relative term
U
لفظ نسبی
relative bearing
U
گرای نسبی
relative bearing
U
جهت نسبی
relative
U
خودی نسبی
sanguinity
U
قرابت نسبی
relative value
U
مقدار نسبی
relative compaction
U
تراکم نسبی
relative refractory period
U
دوره بی پاسخی نسبی
relativity of knowledge
U
نسبی بودن دانش
relative supersaturation
U
ابر سیری نسبی
relativize
U
بصورت نسبی در اوردن
cultural relativism
U
نسبی نگری فرهنگی
relative value of pieces
U
ارزش نسبی سوارها
a matter of relative importance
U
موضوعی با اهمیت نسبی
of relative importance
U
دارای اهمیت نسبی
relative dielectric constant
U
ثابت دی الکتریک نسبی
true air speed
U
سرعت نسبی هواپیما
relative deformation
U
تغییر شکل نسبی
relative coordinate system
U
دستگاه مختصات نسبی
relative coding
U
برنامه نویسی نسبی
relative coding
U
برنامه نویس نسبی
relative bearing
U
سمت نسبی ناو
relative addressing
U
نشان دهی نسبی
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
relative addressing
U
نشانی دهی نسبی
purchasing power parity
U
نرخ نسبی مبادله
sound level
U
شدت نسبی صوت
employment rate
U
میزان نسبی اشتغال
strain
U
تغییر شکل نسبی
strain
U
افزایش طول نسبی
strains
U
تغییر شکل نسبی
strains
U
افزایش طول نسبی
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
linear strain
U
تغییر شکل نسبی خطی
lateral strain
U
تغییر شکل نسبی جانبی
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
increase of strain
U
افزایش تغییر طول نسبی
elastic strain
U
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
relativity
U
فلسفه نسبیه نسبی بودن
coefficient of relative efficiency organ
U
ضریب نسبی کارایی سازمان
strain at failure
U
افزایش طول نسبی درگسیختگی
bulk strain
U
تغییر شکل نسبی حجمی
california bearing ratio
U
توان باربری نسبی کالیفرنیا
comparative ve
U
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
simple strain
U
تغییر طول نسبی ساده
recessions
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
recession
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
bel
U
واحد شدت نسبی توان
stress strain curve
U
منحنی تنش به افزایش طول نسبی
cold straining
U
تغییر بعد نسبی در حالت سرد
stress strain diagram
U
نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
strain energy
U
انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
elasticity of factor substitution
U
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
difference chart
U
جدول تعیین سمت و برد نسبی
strain hardening
U
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
superaerodynamics
U
ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
limiting speed
U
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
grades
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
rotor incidence
U
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
critical angle of attack
U
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
step down
U
کم شونده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com