English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
sub-tropical U نیمه حاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlapped U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
torrid U حاره
torrid zone U منطقه حاره
tropical U مناطق حاره
seahorses U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap U چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
tropic U مدارراس الجدی حاره
pantropic U واقع در مناطق حاره
pantropical U واقع در مناطق حاره
tropical U مدارراس الجدی حاره
humid tropics U مناطق حاره مرطوبی
calenture U تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
terai U کلاه لبه پهن نمدی سفیدپوستان مناطق حاره
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
supertropical bleach U نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
splicing U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic U نیمه عمومی نیمه دولتی
imbricate U نیمه نیمه روی هم گذاشتن
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
splice U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life U نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june U از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
part way U نیمه
mid- U نیمه
mid U نیمه
in noon of night U در نیمه شب
stiffish U نیمه شق
half deck U نیمه پل
division line U خط نیمه
midnight U نیمه شب
semis U نیمه
semi U نیمه
moiety U نیمه
semiarid U نیمه خشک
semiautomatic U نیمه خودکار
semi conductor U نیمه هادی
semiaquatic U نیمه ابزی
second half U نیمه دوم
semilate U نیمه دیررس
semiarboreal U نیمه درختی
semihard U نیمه محکم
semiactive U نیمه فعال
semihard U نیمه سخت
semigloss U نیمه شفاف
half time U نیمه بازی
semiliquid U نیمه مایع
semilog U نیمه لگاریتمی
semiopaque U نیمه شفاف
half faced U نیمه کاره
semiopaque U نیمه کدر
semicinductor U نیمه هادی
semicinductor U نیمه رسانا
semiparasitic U نیمه انگلی
semipermanent U نیمه جاودان
foreconscious U نیمه هشیاری
half loaded U سلاح نیمه پر
half mast high U نیمه افراشته
semilogarithmic U نیمه لگاریتمی
halvers U نیمه مشترک
semipermeable U نیمه تراوا
half way U نیمه راه
semilustrous U نیمه درخشنده
half tracked U نیمه شنی
semicivilized U نیمه متمدن
semimobile U نیمه متحرک
semicolonial U نیمه مستعمره
semiconscious U نیمه بیهوش
quasi public U نیمه عمومی
semi mechanization U نیمه مکانیزه
semicrystalline U نیمه متبلور
semicrystalline U نیمه بلورین
semidetached U نیمه مجزا
quasi commercial U نیمه بازرگانی
quasi concave U نیمه مقعر
semidivine U نیمه الهی
semiconscious U نیمه اگاه
partial fixing U نیمه گیرداری
preconscious U نیمه هشیار
semicolonialism U نیمه مستعمراتی
semicolonial U نیمه ازاد
quasi private U نیمه خصوصی
partially sighted U نیمه بینا
partially hearing U نیمه شنوا
semiconscious U نیمه هوشیار
quasi public U نیمه دولتی
nocturn U عبادت نیمه شب
semidivine U نیمه خدا
semidome U نیمه گنبد
semi independent U نیمه مستقل
megrim U درد نیمه سر
semifixed U نیمه ثابت
semifluid U نیمه ابکی
semiformal U نیمه رسمی
semiofficial U نیمه رسمی
left heart U نیمه چپ قلب
semi skilled U نیمه ماهر
semi trailer U نیمه یدک
semi official U نیمه رسمی
semidomesticated U نیمه اهلی
middle watch U نگهبانی نیمه شب
semierect U نیمه ایستاده
semierect U نیمه قائم
midyear U نیمه سال
midwatch U پاس نیمه شب
semi literate U نیمه نویسا
semifinal U نیمه نهایی
quasi convex U نیمه محدب
semigloss U نیمه درخشان
semiprivate U نیمه خصوصی
subovate U نیمه بیضی
semi-conscious U نیمه هشیار
partial U نیمه کامل
semi-conscious U نیمه بیهوش
semi-conscious U در حال نیمه غش
semi-final U نیمه نهایی
semi-precious U نیمه بهادار
semi-precious U نیمه گرانبها
underemployed U نیمه کار
inchoate U نیمه تمام
semi finals U نیمه نهایی
midsummer U نیمه تابستان
subsaline U نیمه شور
half-mast U نیمه افراشتن
half-mast U نیمه افراشتگی
parboils U نیمه پختن
parboiling U نیمه پختن
parboiled U نیمه پختن
parboil U نیمه پختن
half-timbered U نیمه چوبی
half U نیمه نخست
aileron U نیمه لچکی
dwarf wall U دیوار نیمه
half-bat U آجر نیمه
part-time U نیمه وقت
part time U نیمه وقت
half-time U نیمه نخست
first half U نیمه نخست
translucent U نیمه شفاف
draft U نیمه نهایی
drafted U نیمه نهایی
drafts U نیمه نهایی
subconsciously U نیمه اگاه
subconsciously U نیمه هشیار
subconscious U نیمه اگاه
subconscious U نیمه هشیار
aileron U نیمه سنتوری
half-column U نیمه ستون
semisynthetic U نیمه ترکیبی
semi-finals U نیمه نهایی
halfway U نیمه راه
semivitrified U نیمه شیشهای
semitransparent U نیمه شفاف
semireligious U نیمه مذهبی
semirigid U نیمه سخت
semipro U نیمه حرفهای
brow ague U درد نیمه سر
semitropic U نیمه گرمسیری
backcourt U نیمه دفاعی
semitranslucent U نیمه شفاف
semitranslucent U نیمه کدر
semiskilled U نیمه ماهر
semiterrestrial U نیمه خاکی
semisolid U نیمه جامد
before mid night U قبل از نیمه شب
semisynthetic U نیمه مصنوعی
shaly clay U رس نیمه بلوری
demigod U نیمه خدا
semis U نیمه تاحدی
semi U نیمه تاحدی
subadult U نیمه بالغ
subliminal U نیمه خوداگاه
subarid U نیمه خشک
solid state U نیمه هادی
subliminally U نیمه خوداگاه
subacute U نیمه حاد
subfossil U نیمه سنگواره
semipublic U نیمه همگانی
midway U نیمه راه
fair-weather friend U رفیق نیمه راهه
semi killed steel U فولاد نیمه ارام
half-timbering U ساختمان نیمه چوبی
semi interquartile range U دامنه نیمه چارکی
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
demi-metope U [نیمه چهارگوش افریز]
semipermeable materials U مصالح نیمه تراوا
semi independent U نیمه خود مختار
semirandom access U دستیابی نیمه تصادفی
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
semi logarithmic paper U کاغذ نیمه لگاریتمی
solid state cartridge U کارتریج نیمه هادی
split half method U روش دو نیمه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com