Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jerkin
U
نیمتنه چرمی
jerkins
U
نیمتنه چرمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coats
U
نیمتنه
coatings
U
نیمتنه
coated
U
نیمتنه
jacket
U
نیمتنه
coat
U
نیمتنه
his coat was in blue velvet
U
نیمتنه اش
jackets
U
نیمتنه
torso
U
پیکره نیمتنه
torsos
U
پیکره نیمتنه
monkey jacket
U
نیمتنه کوتاه و چسبانی که ملوانان می پوشند
reefing jacket
U
یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
norfolk
U
یکجور نیمتنه گشادمردانه که کمر بند میخورد
leathery
U
چرمی
leatherly
U
چرمی
leathern
U
چرمی
leather
U
چرمی کردن
holsters
U
جلد چرمی
kid gloves
U
دستکش چرمی
leather belt
U
تسمه چرمی
holster
U
جلد چرمی
medicine ball
U
توپ چرمی
taws
U
تازیانه چرمی
valises
U
کیسه چرمی
valise
U
کیسه چرمی
bullwhip
U
شلاق چرمی
leather
U
قیش چرمی
straps
U
بند چرمی
strap
U
بند چرمی
leather
U
بند چرمی
gaskets
واشر مقوایی یا چرمی
leathers
U
لباس چرمی محافظ
gasket
U
واشر مقوایی یا چرمی
finger tab
U
دستکش چرمی سوراخدارکمانگیر
leather pants
{pl}
[American]
U
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
lederhosen
U
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
cf
U
مخفف جلد چرمی
blackjack
U
چماق یا شلاق چرمی
shiner
U
کفش چرمی برقی
leather trousers
{pl}
U
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
palm and needle
U
کفه چرمی ملوانی و سوزن
holsters
U
در جلد چرمی قرار دادن
portfolios
U
کیف چرمی بزرگ مقام
holster
U
در جلد چرمی قرار دادن
jerkin
U
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
jerkins
U
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
sweatband
U
نوار چرمی دور کلاه
sweatbands
U
نوار چرمی دور کلاه
aparejo
U
نوعی پالان چرمی یا پارچهای
portfolio
U
کیف چرمی بزرگ مقام
welts
U
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
armguard
U
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
welt
U
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
butting
U
حلقه چرمی دور دستگیره پارو
keepers
U
تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
trap
U
فاصله چرمی بین شست انگشتان دستکش
keeper
U
تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
sporran
U
چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
thoroughbrace
U
تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
crupper
U
تکه چرمی که به پشت زین بسته میشود واز زیر دم اسب میگذرد
sabretache
U
خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
half bound
U
درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
attache case
U
کیف اداری
[کیف جعبه ای دستی چرمی]
brief case
[briefcase]
U
کیف اداری
[کیف جعبه ای دستی چرمی]
holsters
U
جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
holster
U
جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
portfolio
U
کیف چرمی
[کیف کاغذ ]
straps
U
تسمه تسمه چرمی نوار
strap
U
تسمه تسمه چرمی نوار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com