English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lanceolate U نیزه مانند نیزهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
styliform U نیزه مانند
styliferous U ستون دار نیزه مانند
grains U نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
spear U نیزهای
spears U نیزهای
styloid U نیزهای
spearing U نیزهای
hastate U نیزهای
speared U نیزهای
staggered junction U چهارراه سر نیزهای چهارراه نیزهای
ribgrass U بارهنگ نیزهای
styliform U نیزهای شکل
lance poles U پایه نیزهای سیم کشی
poles U نیزه پرش با نیزه
When the water rise above ones head ,one fathom is. <proverb> U آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
pole U نیزه پرش با نیزه
thyrsus U نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه انگور نصب شده
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
darted U نیزه
spear U نیزه
halbert U نیزه
lancer U نیزه زن
speared U نیزه
javelin U نیزه
pic U نیزه
spears U نیزه
dart نیزه
darting U نیزه
halberd U نیزه
lanced U نیزه
spearing U نیزه
lance U نیزه
harpoon U نیزه
lancing U نیزه
lances U نیزه
gavelock U نیزه
shaft U نیزه
shafts U نیزه
harpoons U نیزه
butt shaft U نیزه
javelin thrower U پرتابگر نیزه
gaff U نیزه چنگک
gar U نیزه ماهی
lances U ضربت نیزه
lance U ضربت نیزه
spear U نیزه دار
vaulter U پرنده با نیزه
speared U نیزه دار
lanced U ضربت نیزه
javelineer U نیزه دار
lancing U ضربت نیزه
quarter staff U نیزه چوبی
spearhead U نوک نیزه
gad U نیزه سنان
sword bayonet U سر نیزه دم دار
pole vaulting U پرش با نیزه
pole vaulter U پرنده با نیزه
barracudas U نیزه ماهی
green bone U نیزه ماهی
spearheaded U نوک نیزه
spearheading U نوک نیزه
throwing the javelin U پرتاب نیزه
fix bayonets U به نیزه فنگ نیزه فنگ
javelin throw U پرتاب نیزه
jaculator U نیزه دار
jaculator U نیزه انداز
pike U نیزه زدن
styloid U شبیه نیزه
spearheads U نوک نیزه
needle fish U نیزه ماهی
pole vault U پرش با نیزه
spearman U نیزه انداز
marlinspike U نیزه ماهی
job U سوخمه سر نیزه
barracuda U نیزه ماهی
marlinespike U نیزه ماهی
marlin U نیزه ماهی
spiculum U نوک نیزه
spiculum U نیزه کوچک
spontoon U نیزه کوتاه
pikestaff U چوب نیزه
pole vaults U پرش با نیزه
sarissa U نیزه مقدونی
jobs U سوخمه سر نیزه
sea needle U نیزه ماهی
spear fisherman U ماهیگیر با نیزه
spearfisher U ماهیگیر با نیزه
lancethrust U زخم نیزه
demilance U نیم نیزه
vaults U پرش با نیزه
spearer U نیزه دار
spears U نیزه دار
lancer U نیزه دار
spearman U نیزه دار
spearing U نیزه دار
vault U پرش با نیزه
lancelet U نیزه ماهی
pikestaff U دسته چوبی نیزه
jousting U نیزه بازی سواره
pkeman U سرباز نیزه دار
jousts U نیزه بازی سواره
uhlan U سوار نیزه دار
fix bayonets U نیزه فنگ کردن
javelin U نیزه دستی سبک
spearfishing U ماهیگیری با پرتاب نیزه
spearfish U ماهیگیری با پرتاب نیزه
throwing circle U دایره پرتاب نیزه
joust U نیزه بازی سواره
jousted U نیزه بازی سواره
piker U سرباز نیزه دار
ox goad U نیزه گاو رانی
lancer U تشر زن نیزه انداز
javelin U زوبین پرتاب نیزه
tridentate U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
trident U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
spear gun U وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
jousts U نیزه بازی از روی زین
jousted U نیزه بازی از روی زین
jousting U نیزه بازی از روی زین
foin U فرو بردن شمشیر یا نیزه
joust U نیزه بازی از روی زین
power head U نوک نیزه تیراندازی به ماهی
tiltyard U میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
gigs U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
jumping event U مسابقه پرش با نیزه یاارتفاع یا طول
gigs U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gig U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
hop step U طرز گام برداشتن در پرتاب نیزه
gig U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
banderillero U عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
tilting yard U میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
he ran the animal through U ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
to tilt at the ring U سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
leister U نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
picador U عضو گروه گاوباز سوار نیزه دار
pike U نیزه دسته چوبی میخ نوک تیز
throwing line U نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
crossbar U ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
crossbars U ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
banderilla U نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
finish style U طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
gig U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
finish crossover U طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
gigs U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
binding U وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
bindings U وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
pole U چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
poles U چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
tilts U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
Lancet style U [سبک گوتیکی اواخر قرن نوزده مرسوم به سبک نیزه ای]
stopboard U تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pigsticking U شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
pike U نوک نیزه هرچیز نوک تیز
lancing U نیشتر زدن نیزه زدن
lances U نیشتر زدن نیزه زدن
lanced U نیشتر زدن نیزه زدن
double lancet U [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
lance U نیشتر زدن نیزه زدن
unequaled U بی مانند
tendinous U بی مانند
tough U پی مانند
tougher U پی مانند
toughest U پی مانند
encephaloid U مخ مانند
etcetera U و مانند ان
similiar U مانند
simulant U مانند
impish U جن مانند
capitate U مانند سر
capillaceous U مانند نخ
threadlike U نخ مانند
castellated U دژ مانند
floriform U گل مانند
fluty U نی مانند
frothy U کف مانند
anthoid U گل مانند
analog U مانند
argillaceous U گل مانند
argillaceous U رس مانند
arundinaceous U نی مانند
analogous U مانند
filiform U نخ مانند
and so on U و مانند ان
after the example of U مانند
thready U نخ مانند
aquiform U اب مانند
nears U مانند
unique U بی مانند
mammilary U مانند
unapproachable U بی مانند
gypsiferous U گچ مانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com