English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
apsidiole U نیایشگاه خصوصی
camarin U نیایشگاه خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
Other Matches
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
edicula U نیایشگاه کوچک
altar-niche U [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
jackes U خصوصی
off the record <idiom> U خصوصی
necessary house U خصوصی
subrosa U خصوصی
personal U خصوصی
informal U خصوصی
privates U خصوصی
private line U خط خصوصی
private U خصوصی
very own <adj.> U خصوصی [شخصی]
quasi private U شبه خصوصی
quasi private U نیمه خصوصی
proprietary company U شرکت خصوصی
relator U مدعی خصوصی
private investigator U کاراگاه خصوصی
privy U خصوصی محرمانه
subjective U فاعلی خصوصی
private eyes U کارآگاه خصوصی
private eye U کارآگاه خصوصی
pillow talk U حرفهای خصوصی
Citizens' Band U باند خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
special relativity U نسبیت خصوصی
semiprivate U نیمه خصوصی
in petto U بطور خصوصی
relator U شاکی خصوصی
privately leased line U خط اجارهای خصوصی
private treaty U معامله خصوصی
private consumption U مصرف خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
private deed U سند خصوصی
private employees U کارکنان خصوصی
private enterprises U موسسات خصوصی
private institutions U موسسات خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
private company U شرکت خصوصی
private ownership U مالکیت خصوصی
passkey U کلید خصوصی
paticular U خصوصی بابت
private talk U صحبت خصوصی
private saving U پس انداز خصوصی
praivate ownership U مالکیت خصوصی
private agreement U قرارداد خصوصی
private property U دارائیهای خصوصی
private benefits U منافع خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
private property U مالکیت خصوصی
private law U حقوق خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
off the record U محرمانه و خصوصی
personal U منقول خصوصی
tutor U معلم خصوصی
tutored U معلم خصوصی
tutors U معلم خصوصی
closet U گنجه خصوصی
closeted U گنجه خصوصی
closeting U گنجه خصوصی
closets U گنجه خصوصی
private U اختصاصی خصوصی
off-the-record U محرمانه و خصوصی
backstage U محرمانه خصوصی
casket U نامه خصوصی
caskets U نامه خصوصی
privates U اختصاصی خصوصی
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
extra tuition U تدریس خصوصی
private lessons U تدریس خصوصی
private school U اموزشگاه خصوصی
privately U بطور خصوصی
private enterprise U شرکت خصوصی
privatised U خصوصی کردن
privatising U خصوصی کردن
privatises U خصوصی کردن
private schools U اموزشگاه خصوصی
private enterprise U عمل خصوصی
privatizing U خصوصی کردن
privatizes U خصوصی کردن
privatized U خصوصی کردن
party line U خط خصوصی تلفن
party lines U خط خصوصی تلفن
privatize U خصوصی کردن
privatization U خصوصی کردن
private sector U بخش خصوصی
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
private rate of discount U نرخ تنزیل خصوصی
private rate of return U نرخ بازده خصوصی
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
to give private lessons U درس خصوصی دادن
pbx U تبادل انشعاب خصوصی
tutorial U درس خصوصی دادن به
tutorials U درس خصوصی دادن به
curtain lecture U صحبتهای خصوصی زن وشوهر
jurists U متخصص حقوق خصوصی
tutor U درس خصوصی دادن به
backsides U عقب هر چیزی خصوصی
private enterprise U اقتصاد بخش خصوصی
tutored U درس خصوصی دادن به
personal staff U ستاد خصوصی فرمانده
tutors U درس خصوصی دادن به
private broadcasting U پخش برنامه خصوصی
private branch exchange U مبادله انشعاب خصوصی
jurist U متخصص حقوق خصوصی
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
behind the stage <adj.> <adv.> U خصوصی [اصطلاح مجازی]
backside U عقب هر چیزی خصوصی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind. U غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
with average U شامل خسارات خصوصی وجزئی
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
palor U اطاق برای گفتگو خصوصی
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
offstage U خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
committees U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
to tutor somebody in English U به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
privilege cab U درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
behind the scenes U در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
table talk U صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
pabx U Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
toll traverse U وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
personals U بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
qui tam action U دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
eminent domain U قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
crowding out effect U نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
Big Brother U دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
Internet U می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
blind dialling U توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
crowding out effect U اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
led U یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
condemnations U ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnation U ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
denationalization U تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
I was tipped off . U به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
pin money U وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
communications stallite corporation U یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
ISP U شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
trust U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
firewall U سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com