Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
manifest need
U
نیاز اشکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disruptive pattern
U
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
LUT
U
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
manifesting
U
اشکار اشکار ساختن
manifest
U
اشکار اشکار ساختن
manifested
U
اشکار اشکار ساختن
manifests
U
اشکار اشکار ساختن
clean
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
burning disgrace
U
اشکار
evident
U
اشکار
open
U
اشکار
apparent
U
اشکار
crying
U
اشکار
uncovered
U
اشکار
out
U
اشکار
flagrant
U
اشکار
out-
U
اشکار
patent
U
اشکار
opens
U
اشکار
opened
U
اشکار
clears
U
:اشکار
clearest
U
:اشکار
clearer
U
:اشکار
clear
U
:اشکار
patents
U
اشکار
patenting
U
اشکار
patented
U
اشکار
inevidence
U
اشکار
conspicuous
U
اشکار
plains
U
اشکار
obvious
U
اشکار
plainest
U
اشکار
semblable
U
اشکار
open-and-shut
U
اشکار
open and shut
U
اشکار
plainer
U
اشکار
explicit
U
اشکار
overt
U
اشکار
plain
U
اشکار
outed
U
اشکار
inapparent
U
نا اشکار
signal
U
اشکار مشخص
opened
U
ازاد اشکار
signaled
U
اشکار مشخص
undisguised
U
اشکار بی تلبیس
reveal
U
اشکار کردن
signalled
U
اشکار مشخص
revealed
U
اشکار کردن
detect
U
اشکار کردن
reveals
U
اشکار کردن
detects
U
اشکار کردن
detecting
U
اشکار کردن
detected
U
اشکار کردن
explicit
U
اشکار صاف
avowals
U
افهار اشکار
patently
U
بطور اشکار
notoriously
U
بطور اشکار
baring
U
ساده اشکار
barest
U
ساده اشکار
bares
U
ساده اشکار
barer
U
ساده اشکار
bared
U
ساده اشکار
bare
U
ساده اشکار
known
U
اشکار ساختن
axioms
U
حقیقت اشکار
open
U
ازاد اشکار
glaring
U
اشکار مشهور
visible
U
مرئی اشکار
axiom
U
حقیقت اشکار
evident to any one
U
نزدهمه اشکار
avowal
U
افهار اشکار
roundly
U
بی پرده اشکار
transpicuous
U
روشن اشکار
public
U
عامه اشکار
kithe
U
اشکار ساختن
frequency demodulation
U
اشکار ساختن
explicit cost
U
هزینه اشکار
overt behavior
U
رفتار اشکار
explicit behavior
U
رفتار اشکار
decryption
U
اشکار سازی
decrypt
U
اشکار ساختن
conspicuous defect
U
عیب اشکار
amende honorable
U
عذرخواهی اشکار
manifestations
U
اشکار سازی
manifestation
U
اشکار سازی
lay open
U
اشکار کردن
let out
U
اشکار ساختن
manifestative
U
اشکار سازنده
transpicuous
U
فرا اشکار
to reveal itself
U
اشکار شدن
to make known
U
اشکار ساختن
to lay open
U
اشکار ساختن
self explaining
U
واضح اشکار
self evident
U
خود اشکار
revealer
U
اشکار کننده
revealed preference
U
ترجیح اشکار
revealed preference
U
رجحان اشکار
visible balance
U
تراز اشکار
market overt
U
بازار اشکار
manifester
U
اشکار کننده
it will manifest it self
U
اشکار خواهد شد
self explanatory
U
واضح اشکار
flagrantly
U
باوقاحت اشکار
opens
U
ازاد اشکار
detection
U
اشکار سازی
self-explanatory
U
واضح اشکار
unfolded
U
اشکار کردن
unfolds
U
اشکار کردن
unfold
U
اشکار کردن
displaying
U
اشکار کردن
displayed
U
اشکار کردن
display
U
اشکار کردن
displays
U
اشکار کردن
unfolding
U
اشکار کردن
manifest dream content
U
محتوای اشکار رویا
palpably
U
بطور محسوس یا اشکار
overt homosexuality
U
همجنس خواهی اشکار
manifests
U
صورت بار اشکار
self revelation
U
خود اشکار سازی
the secret will open to me
U
ان راز بمن اشکار
palpable
U
قابل لمس اشکار
to make public
U
اشکار یا علنی کردن
manifested
U
صورت بار اشکار
manifest anxiety scale
U
مقیاس اضطراب اشکار
open to the public
U
اشکار در نزد همه
untold
U
بی حساب اشکار نشده
manifesting
U
صورت بار اشکار
revelations
U
اشکار سازی افشاء
apparent electromotive force
U
نیروی برقرانی اشکار
revelation
U
اشکار سازی افشاء
obviously
U
بطور اشکار یا معلوم
plain text
U
متن واضح و اشکار
manifest
U
صورت بار اشکار
it is obvious that
U
اشکار یا بدیهی است که
peeping
U
جوانه زدن اشکار شدن
quarries
U
اشکار کردن معدن سنگ
quarrying
U
اشکار کردن معدن سنگ
peep
U
جوانه زدن اشکار شدن
oscillations
U
تفکیک امواج اشکار سازی
peeps
U
جوانه زدن اشکار شدن
quarry
U
اشکار کردن معدن سنگ
to breathe one's simplicity
U
بسادگی کسی اشکار شدن
unfolded
U
فاش کردن اشکار شدن
taylor manifest anxiety scale
U
مقیاس اضطراب اشکار تیلور
unfolding
U
فاش کردن اشکار شدن
unfold
U
فاش کردن اشکار شدن
peeped
U
جوانه زدن اشکار شدن
oscillation
U
تفکیک امواج اشکار سازی
unfolds
U
فاش کردن اشکار شدن
to speak one's mind
U
اندیشه خود را اشکار کردن رک سخن گفتن
noises
U
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
cold fault
U
نقص کامپیوتر که به محض روشن کردن اشکار میشود
noise
U
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
self sufficing
U
بی نیاز
needed
U
نیاز
requirement
U
نیاز
needing
U
نیاز
demands
U
نیاز
demanded
U
نیاز
need
U
نیاز
demand
U
نیاز
need
U
نیاز
want
U
نیاز
needless
U
بی نیاز
requirement
U
نیاز
self-sufficient
U
بی نیاز
demand
U
نیاز
felt need
U
نیاز هشیار
self-explanatory
U
بی نیاز از توصیف
structural requirement
U
نیاز استاتیکی
self explaining
U
بی نیاز از توصیف
demands
U
نیاز احتیاج
wanted
U
نقصان نیاز
want
U
نقصان نیاز
nurturance need
U
نیاز مهرورزی
quasi need
U
شبه نیاز
need gratification
U
ارضای نیاز
self explanatory
U
بی نیاز از توصیف
self contained
U
برون بی نیاز
social need
U
نیاز اجتماعی
construction need
U
نیاز سازندگی
self-evident
U
بی نیاز از اثبات
n affiliation
U
نیاز پیوندجویی
affiliation need
U
نیاز پیوندجویی
prerequisite
U
پیش نیاز
demand
U
نیاز احتیاج
prerequisites
U
پیش نیاز
urgency of need
U
ضرورت نیاز
capital requirement
U
نیاز سرمایه
succorance need
U
نیاز مهرطلبی
necessity
U
نیاز نیازمندی
agamic
U
بی نیاز ازتخم نر
sweet nothings
U
راز و نیاز
requirement
U
مورد نیاز
demanded
U
نیاز احتیاج
achievement need
U
نیاز پیشرفت
cognizance need
U
نیاز شناخت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com