English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
patronised U نگهداری کردن مشتری شدن
patronises U نگهداری کردن مشتری شدن
patronize U نگهداری کردن مشتری شدن
patronized U نگهداری کردن مشتری شدن
patronizes U نگهداری کردن مشتری شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
customers U نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
customer U نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
knocked down U کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
charges forward U هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
corrective maintenance U نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
caveatemptor U به معنی " بگذار مشتری حذرکند یا بگذار مشتری موافب باشد "
to t. a cusomer for goods U کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
canvasses U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvass U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
tout U مشتری جلب کردن
touted U مشتری جلب کردن
accosts U مشتری جلب کردن
accosting U مشتری جلب کردن
touting U مشتری جلب کردن
touts U مشتری جلب کردن
accost U مشتری جلب کردن
accosted U مشتری جلب کردن
maintenance U تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
canvassed U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvass U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvasses U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
to maintain a road U نگهداری کردن
tend U نگهداری کردن از
tended U نگهداری کردن از
safeguard U نگهداری کردن
tending U نگهداری کردن از
maintrain U نگهداری کردن
tends U نگهداری کردن از
to take keep U نگهداری کردن
maintain U نگهداری کردن
keep U نگهداری کردن
to maintain one's family U نگهداری کردن
upkeep U نگهداری کردن
keeps U نگهداری کردن
support U نگهداری کردن
safeguarded U نگهداری کردن
safeguarding U نگهداری کردن
conserves U نگهداری کردن
conserve U نگهداری کردن
maintain U نگهداری کردن
maintained U نگهداری کردن
maintains U نگهداری کردن
conserving U نگهداری کردن
safeguards U نگهداری کردن
manage U نگهداری کردن
conserved U نگهداری کردن
bestride U نگهداری ودفاع کردن از
mewing U دراصطبل نگهداری کردن
support U تایید کردن نگهداری
power of reservation U حق نگهداری وذخیره کردن
to bear up U نا امیدنشدن نگهداری کردن
mew U دراصطبل نگهداری کردن
mewed U دراصطبل نگهداری کردن
caveatemptor U اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
carry over <idiom> U برای بعد نگهداری کردن
hold at disposal U در اختیار دیگری نگهداری کردن
to have custody of U نگهداری یا امانت داری کردن از
to safeguard [against] U نگهداری کردن [علیه] [در برابر]
lay up <idiom> U ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
keep in trust U به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
cryptocustodian U مسئول نگهداری یا کار کردن یا انهدام وسایل رمز
ward U نگهداری کردن توجه کردن
protects U نیکداشت کردن نگهداری کردن
mind U نگهداری کردن رسیدگی کردن به
protecting U نیکداشت کردن نگهداری کردن
minding U نگهداری کردن رسیدگی کردن به
protect U نیکداشت کردن نگهداری کردن
minds U نگهداری کردن رسیدگی کردن به
wards U نگهداری کردن توجه کردن
client side U داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
streaming tape drive U دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
customer U مشتری
purchaser U مشتری
buyers U مشتری
buyer U مشتری
client U مشتری
customers U مشتری
purchasers U مشتری
clients U مشتری
custom U مشتری
shoppers U مشتری ها
purchasers U مشتری ها
vendee U مشتری
shopper U مشتری
purchaser U مشتری
buyer U مشتری
vendee U مشتری
jupiter U مشتری
patrons U مشتری
patron U مشتری
evening star U مشتری
custom ic U IC مشتری
vendees U مشتری ها
account U مشتری
bargainee U مشتری
buyers U مشتری ها
prospect U مشتری احتمالی
prospected U مشتری احتمالی
habitue U مشتری مانوس
prospects U مشتری احتمالی
Jove U ستاره مشتری
chap U مشتری مرد
John [American E] [prostitute's client] U مشتری [فاحشه ای]
prospecting U مشتری احتمالی
custom ROM U مین نیاز مشتری
patrons U مشتری یا ارباب رجوع
patron U مشتری یا ارباب رجوع
customer service technician U تکنسین سرویس مشتری
client server network U شبکه خدمتگزار- مشتری
catch phrase of catchline U شعار جذب مشتری
custom software U نرم افزار مشتری
jovian planets U سیارههای مشتری مانند
charge account U حساب بدهی مشتری
shop lifter U دزد مشتری نما
status enquiry U پرسش درخصوص وضعیت مشتری
deliverable state U کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
customers U ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
tramp steamer U کشتی که به هرمحلی که مشتری بخواهدسفر میکند
customer U ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
patron-driven acquisition [PDA] [library] U کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
self selection U انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
custom-built U آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
back order U قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
asteroid U سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
asteroids U سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
customising U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizing U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customises U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customised U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
cash-and-carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
tie-in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
cash and carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
dummies U محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
cash-and-carries U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
dummy U محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
tie-ins U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
demo U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstration U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
cost absoption U هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
demonstrations U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
They have come out with a new gimmick to attract customers . U کلک جدیدی برای جلب مشتری پیدا کرده اند
deletion U روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
contango U بهره دیرکرد تسلیم قرضه وسهام مهلت تحویل مبیع به مشتری
preservation U نگهداری
protection U نگهداری
maintenance U نگهداری
landing, storage, delivery U نگهداری
storage U نگهداری
retinues U نگهداری
retinue U نگهداری
detainer U نگهداری
detentions U نگهداری
detention U نگهداری
sustenance U نگهداری
retention U نگهداری
guarding subsidy U حق نگهداری
holding U نگهداری
guardianship U نگهداری
keeping U نگهداری
safe keeping U نگهداری
safe guard U نگهداری
conservation U نگهداری
sustentation U نگهداری
internment U نگهداری
custody U نگهداری
upkeep U نگهداری
sustention U نگهداری
back end server U کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
mid user U اپراتوری که اطلاعات مربوطه را از پایگاه داده ها دریافت میکند برای مشتری یا کاربر
buyer's option to duble U خیار مشتری در این که درصورت ترقی ارزش پول پیش از تسلیم مبیع
granfather file U نگهداری می شوند
cares U نگهداری موافبت
categories of maintenance U طبقات نگهداری
interludes U نگهداری مقدماتی
record keeping U نگهداری سوابق
holding capacity U فرفیت نگهداری
holding costs U مخارج نگهداری
holding time U زمان نگهداری
categories of maintenance U انواع نگهداری
cared U نگهداری موافبت
LSD U نگهداری تحویل
care U نگهداری موافبت
interlude U نگهداری مقدماتی
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
holds U ایست نگهداری
depot maintenance U نگهداری امادگاهی
depot maintenance U نگهداری دپویی
tenure U نگهداری اشغال
energy preservation U نگهداری انرژی
field capacity U فرفیت نگهداری
field maintenance U نگهداری صحرایی
field maintenance U نگهداری در صحرا
account U نگهداری حسابها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com