English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
memorialist U نویسنده یاد بود یا لوحه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
penster U نویسنده بویژه نویسنده مزدور
slab U لوحه
tablet U لوحه
plaques U لوحه
plaque U لوحه
signboard U لوحه
signboards U لوحه
plate U لوحه
tablets U لوحه
brede U لوحه
plates U لوحه
slabs U لوحه
gravestones U لوحه قبر
maneuvering board U لوحه مانور
slab ingot U شمش لوحه
sign writer U لوحه نویس
plates U لوحه روکش
organization chart U لوحه سازمان
maneuvering board U لوحه سینماتیک
duty roster U لوحه نگهبانی
plate U لوحه روکش
gravestone U لوحه قبر
pallette U لوحه ارایش پالت
ingots slab mill U دستگاه نورد لوحه
battle bill U لوحه جنگی ناو
slabbing mill U دستگاه نورد لوحه
test chart U لوحه بینایی سنجی
traffic sign U لوحه نشانه گذاری
watch bill U لوحه نگهبانی ناو
slats U لوحه سنگ باریک
billet slip U لوحه اسکان افراد
slat U لوحه سنگ باریک
memorial U لوحه یادبود وابسته به حافظه
enamel plaque U لوحه فلزی میناکاری شده
pax U لوحه تمثال عیسی ومریم
memorials U لوحه یادبود وابسته به حافظه
woodcut U گراوور چوبی حکاکی بر لوحه چوبین
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
abacuses U گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacus U گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
palette U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palettes U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
writers U نویسنده ها
wordsmith U نویسنده
writer U نویسنده
writers U نویسنده
craftsman U نویسنده
authors U نویسنده ها
craftsmen U نویسنده
the present writer U نویسنده
authoress U نویسنده زن
scribbler U نویسنده بد
scrivener U نویسنده
quill driver U نویسنده
author U نویسنده
penwoman U زن نویسنده
composer U نویسنده
penman U نویسنده
composers U نویسنده
fantast U نویسنده خیالپرست
garreteer U نویسنده بی نوا
report writer U نویسنده گزارش
technical writer U نویسنده فنی
neoteric U نویسنده تازه
drafter U نویسنده پیام
hacks U نویسنده مزدور
hacked U نویسنده مزدور
hack U نویسنده مزدور
devils U نویسنده مزدور
devil U نویسنده مزدور
author U نویسنده موسس
nomographer U نویسنده کتاب درباره
pen-names U نام مستعار نویسنده
pen-name U نام مستعار نویسنده
pen name U نام مستعار نویسنده
mannerisms U سبک بخصوص نویسنده
mannerism U سبک بخصوص نویسنده
librettists U نویسنده اشعار اپرا
librettist U نویسنده اشعار اپرا
to make good as a writer U نویسنده موفقی شدن
reporter U جمله ساز نویسنده ناصادق
auctorial U منسوب به نویسنده یا مولف
miscellanist U نویسنده مطالب مختلف
headliner U نویسنده سرمقاله روزنامه
hagiologist U نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
idem U همان نویسنده در همانجا
matthew U نویسنده انجیل متی
bel esprit U سخنران یا نویسنده باذوق
encyclopaedist U نویسنده دایره المعارف
authorial U موبوط به مصنف یا نویسنده
city editor U نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
screenwriter U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
comedist U نویسنده نمایشهای خنده دار
hagiographer U نویسنده شرح حال مقدسین
phraseologist U جمله ساز نویسنده ناصادق
magazin U نویسنده مقاله برای مجله
wanted clerks U دبیر یا نویسنده لازم است
He fabcies himself as a writer (author). U به خیال خودش نویسنده است
screenwriters U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
posthumous U منتشر شده پس از مرگ نویسنده
tragedian U نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
belletrist U نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
dramaturge U نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
monographist U نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
free lance U مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
interactive U سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
think piece U مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
heading U تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
headings U تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
publicist U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
symbolist U نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
jude U یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
publicists U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
liter any executor U کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
holotype U نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
copyright U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
monuments U لوحه تاریخی اثر تاریخی
monument U لوحه تاریخی اثر تاریخی
copyright U اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyrights U اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
'The Catcher in the Rye' [by Salinger / work title] U ! ناطور دشت ! یا ! ناتور دشت ! [نام رمانی اثر نویسنده آمریکایی سالینجر]
copyrights U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyright U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
shareware U نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
grubbed U مزدور نویسنده مزدور
grub U مزدور نویسنده مزدور
grubs U مزدور نویسنده مزدور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com