Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
publicist
U
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicists
U
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
law of nations
U
حقوق بین الملل
international law
U
حقوق بین الملل
international law of the sea
U
حقوق بین الملل دریاها
subjects of international law
U
اشخاص حقوق بین الملل
international criminal law
U
حقوق جزای بین الملل
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی
political rights
U
حقوق سیاسی
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
isopolity
U
برابری در حقوق سیاسی
woman's rights
U
حقوق اجتماعی و سیاسی نسوان
copyrights
U
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyright
U
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
international commercial terms (incoterm
U
قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
isonomy
U
برابری در حقوق سیاسی برابری سیاسی
penster
U
نویسنده بویژه نویسنده مزدور
common low
U
سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
apolitical
U
دارای شخصیت غیر سیاسی بی علاقه بامور سیاسی
self determination
U
استقلال سیاسی یک ملت و عدم تاثیرنیروهای خارجی درتصمیمات و روشهای سیاسی و اقتصادی و نظامی واجتماعی ان
political ties
U
هم بستگیهای سیاسی وابستگیهای سیاسی اتحادسیاسی
trilcgy
U
مقالات
reviews
U
مقالات انتقادی نوشتن
reviewing
U
مقالات انتقادی نوشتن
reviewed
U
مقالات انتقادی نوشتن
review
U
مقالات انتقادی نوشتن
symposiums
U
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium
U
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposia
U
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
immunity
U
مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
political circles
U
محافل سیاسی دوایر سیاسی
politics
U
علم سیاسی امور سیاسی
postliminum
U
قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
itemizer
U
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
international finance
U
مالیه بین الملل
law of nations
U
قانون بین الملل
International politics.
U
سیاست بین الملل
international
U
بین الملل انترناسیونال
internationals
U
بین الملل انترناسیونال
comintern
U
بین الملل کمونیست
international economics
U
اقتصاد بین الملل
international trade
U
تجارت بین الملل
detention of pay
U
ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
reestablishment of diplomatic relations
U
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
list
U
سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
apropos of
U
راجع به
in relation to
U
راجع به
relative
U
راجع
about
U
راجع به
with respect to
U
راجع به
regarding
U
راجع به
as to
U
راجع به
pertianing
U
راجع
on
U
راجع به
respecting
U
راجع به
penny a liner
U
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
dumping
U
سیاست تبعیض قیمت در تجارت بین الملل
politic
U
سیاسی نماینده سیاسی
pertian
U
راجع بودن
tuch
U
راجع بودن به
regarded
U
راجع بودن به
regards
U
راجع بودن به
regard
U
راجع بودن به
protective duty
U
حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues
U
حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
regards
U
رعایت راجع بودن به
peronality
U
انتقادات راجع به شخصیت
regard
U
رعایت راجع بودن به
regarded
U
رعایت راجع بودن به
with relation to
U
نسبت به راجع به در باره
in regard to
U
راجع به در خصوص نسبت به
to expatiate on a subject
U
راجع یک موضوع زیادگویی کردن
my sentiment toward him
U
انچه من راجع باواحساس میکنم
bestiary
U
رساله یامقاله راجع بحیوانات
with regard to
U
نسبت به در باره راجع به در خصوص
attainder
U
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty
U
حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice
U
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
real action
U
دعوی راجع به اموال غیر منقول
She is the talk of the town .
U
همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
We should not indulge in personalities.
U
نبا ید راجع با شخاص صحبت کنیم
news reader
U
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
hypochondriasis
U
اضطراب واندیشه بیهودی راجع بسلامتی خود
hypochondria
U
اضطراب واندیشه بیهوده راجع بسلامتی خود
actinochemistry
U
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
mammalogy
U
یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
I must think things over.
U
باید راجع به این چیز ها فکر کنم
apocrypha
U
کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
author
U
نویسنده
scribbler
U
نویسنده بد
wordsmith
U
نویسنده
authors
U
نویسنده ها
writers
U
نویسنده ها
quill driver
U
نویسنده
the present writer
U
نویسنده
penman
U
نویسنده
penwoman
U
زن نویسنده
writers
U
نویسنده
composers
U
نویسنده
composer
U
نویسنده
writer
U
نویسنده
authoress
U
نویسنده زن
craftsman
U
نویسنده
craftsmen
U
نویسنده
scrivener
U
نویسنده
report writer
U
نویسنده گزارش
fantast
U
نویسنده خیالپرست
drafter
U
نویسنده پیام
neoteric
U
نویسنده تازه
garreteer
U
نویسنده بی نوا
hack
U
نویسنده مزدور
devil
U
نویسنده مزدور
devils
U
نویسنده مزدور
author
U
نویسنده موسس
hacked
U
نویسنده مزدور
hacks
U
نویسنده مزدور
technical writer
U
نویسنده فنی
librettists
U
نویسنده اشعار اپرا
idem
U
همان نویسنده در همانجا
bel esprit
U
سخنران یا نویسنده باذوق
encyclopaedist
U
نویسنده دایره المعارف
matthew
U
نویسنده انجیل متی
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
hagiologist
U
نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
nomographer
U
نویسنده کتاب درباره
headliner
U
نویسنده سرمقاله روزنامه
authorial
U
موبوط به مصنف یا نویسنده
auctorial
U
منسوب به نویسنده یا مولف
pen-name
U
نام مستعار نویسنده
pen-names
U
نام مستعار نویسنده
mannerisms
U
سبک بخصوص نویسنده
reporter
U
جمله ساز نویسنده ناصادق
to make good as a writer
U
نویسنده موفقی شدن
mannerism
U
سبک بخصوص نویسنده
librettist
U
نویسنده اشعار اپرا
pen name
U
نام مستعار نویسنده
authorized stoppage
U
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
hagiographer
U
نویسنده شرح حال مقدسین
screenwriters
U
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
memorialist
U
نویسنده یاد بود یا لوحه
phraseologist
U
جمله ساز نویسنده ناصادق
posthumous
U
منتشر شده پس از مرگ نویسنده
He fabcies himself as a writer (author).
U
به خیال خودش نویسنده است
city editor
U
نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
screenwriter
U
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
comedist
U
نویسنده نمایشهای خنده دار
magazin
U
نویسنده مقاله برای مجله
wanted clerks
U
دبیر یا نویسنده لازم است
tragedian
U
نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
monographist
U
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
belletrist
U
نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
dramaturge
U
نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
interactive
U
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
headings
U
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
free lance
U
مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
heading
U
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
think piece
U
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
ethic
U
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
jude
U
یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
liter any executor
U
کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
symbolist
U
نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
united nations organization
U
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
socialist international
U
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
holotype
U
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
political
U
سیاسی
politico
U
سیاسی
politicos
U
سیاسی
socio political
U
سیاسی
diplomatic
U
سیاسی
political mission
U
هیئت سیاسی
refugees
U
پناهنده سیاسی
refugee
U
پناهنده سیاسی
anarchy
U
بی ترتیبی سیاسی
politico social
U
سیاسی و اجتماعی
politico social
U
سیاسی اجتماعی
prisoners of state
U
زندانیان سیاسی
political debate
U
منازعه سیاسی
political offence
U
جرم سیاسی
political offences
U
جرائم سیاسی
political propaganda
U
تبلیغات سیاسی
envoy
U
فرستاده سیاسی
envoys
U
فرستاده سیاسی
arithmetic , political
U
اقتصاد سیاسی
political debate
U
بحث سیاسی
prisoners of state
U
محبوسین سیاسی
politic
U
زندانی سیاسی
state prisoners
U
زندانیان سیاسی
courier
U
پیک سیاسی
politics
U
اصول سیاسی
couriers
U
پیک سیاسی
politically
U
از لحاظ سیاسی
public life
U
زندگی سیاسی
terrors
U
ادمکشی سیاسی
political science
U
علوم سیاسی
diplomatic corps
U
هیات سیاسی
terrorists
U
ادمکش سیاسی
terrorist
U
ادمکش سیاسی
state prisoners
U
محبوسین سیاسی
political psychology
U
روانشناسی سیاسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com