Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scribbler
U
نویسنده بد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
heading
U
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
headings
U
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
author
U
نویسنده موسس
composer
U
نویسنده
composers
U
نویسنده
copyright
U
اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyright
U
اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyright
U
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights
U
اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyrights
U
اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyrights
U
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
devil
U
نویسنده مزدور
devils
U
نویسنده مزدور
craftsman
U
نویسنده
craftsmen
U
نویسنده
hack
U
نویسنده مزدور
hacked
U
نویسنده مزدور
hacks
U
نویسنده مزدور
publicist
U
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicists
U
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
grub
U
مزدور نویسنده مزدور
grubbed
U
مزدور نویسنده مزدور
grubs
U
مزدور نویسنده مزدور
interactive
U
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
librettist
U
نویسنده اشعار اپرا
librettists
U
نویسنده اشعار اپرا
ethic
U
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
mannerism
U
سبک بخصوص نویسنده
mannerisms
U
سبک بخصوص نویسنده
pen name
U
نام مستعار نویسنده
pen-name
U
نام مستعار نویسنده
pen-names
U
نام مستعار نویسنده
screenwriter
U
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
screenwriters
U
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
posthumous
U
منتشر شده پس از مرگ نویسنده
writer
U
نویسنده
writers
U
نویسنده
auctorial
U
منسوب به نویسنده یا مولف
authoress
U
نویسنده زن
authorial
U
موبوط به مصنف یا نویسنده
bakuninism
U
اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
bel esprit
U
سخنران یا نویسنده باذوق
belletrist
U
نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
city editor
U
نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
comedist
U
نویسنده نمایشهای خنده دار
contra preferentum rule
U
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
drafter
U
نویسنده پیام
dramaturge
U
نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
encyclopaedist
U
نویسنده دایره المعارف
fantast
U
نویسنده خیالپرست
free lance
U
مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
garreteer
U
نویسنده بی نوا
hagiographer
U
نویسنده شرح حال مقدسین
hagiologist
U
نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
headliner
U
نویسنده سرمقاله روزنامه
holotype
U
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
idem
U
همان نویسنده در همانجا
jude
U
یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
liter any executor
U
کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
magazin
U
نویسنده مقاله برای مجله
matthew
U
نویسنده انجیل متی
memorialist
U
نویسنده یاد بود یا لوحه
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
monographist
U
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
neoteric
U
نویسنده تازه
nomographer
U
نویسنده کتاب درباره
penman
U
نویسنده
penster
U
نویسنده بویژه نویسنده مزدور
penwoman
U
زن نویسنده
phraseologist
U
جمله ساز نویسنده ناصادق
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
quill driver
U
نویسنده
report writer
U
نویسنده گزارش
scrivener
U
نویسنده
shareware
U
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
symbolist
U
نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
technical writer
U
نویسنده فنی
the present writer
U
نویسنده
think piece
U
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
tragedian
U
نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
wanted clerks
U
دبیر یا نویسنده لازم است
He fabcies himself as a writer (author).
U
به خیال خودش نویسنده است
'The Catcher in the Rye'
[by Salinger / work title]
U
! ناطور دشت ! یا ! ناتور دشت !
[نام رمانی اثر نویسنده آمریکایی سالینجر]
author
U
نویسنده
wordsmith
U
نویسنده
authors
U
نویسنده ها
writers
U
نویسنده ها
to make good as a writer
U
نویسنده موفقی شدن
reporter
U
جمله ساز نویسنده ناصادق
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...