English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sawison keut U نوک دو انگشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
toenail U ناخن انگشت پا
toenails U ناخن انگشت پا
dump U رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
two U دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
twos U دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
poke U فشار با نوک انگشت حرکت
poked U فشار با نوک انگشت حرکت
pokes U فشار با نوک انگشت حرکت
poking U فشار با نوک انگشت حرکت
ring finger U انگشت انگشتر
ring finger U انگشت چهارم دست چپ
ring fingers U انگشت انگشتر
ring fingers U انگشت چهارم دست چپ
digit U انگشت
digits U انگشت
forefinger U انگشت نشان
forefinger U انگشت شهادت
forefingers U انگشت نشان
forefingers U انگشت شهادت
the first or index finger U انگشت نشان
the first or index finger U انگشت شهادت
mitten U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
mittens U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
fingering U پنجه گذاری انگشت کاری
fingering U استفاده از انگشت
fingerprint U اثر انگشت
fingerprint U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted U اثر انگشت
fingerprinted U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting U اثر انگشت
fingerprinting U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints U اثر انگشت
fingerprints U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingertip U نوک انگشت
fingertips U نوک انگشت
flagrant U انگشت نما رسوا
conspicuous U انگشت نما
finger U انگشت
finger U باندازه یک انگشت میله برامدگی
finger U انگشت زدن
fingers U انگشت
fingers U باندازه یک انگشت میله برامدگی
fingers U انگشت زدن
fingered U انگشت دار
fingered U انگشت مانند
index U نمودار انگشت سبابه
indexed U نمودار انگشت سبابه
indexes U نمودار انگشت سبابه
notoriously U بطور انگشت نما
lift U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
jam U گرفتن شکاف کوه با انگشت
jammed U گرفتن شکاف کوه با انگشت
jams U گرفتن شکاف کوه با انگشت
knuckle U بند انگشت
knuckles U بند انگشت
toe U انگشت پای مهره داران جای پا
toe U با انگشت پا زدن یاراه رفتن
toes U انگشت پای مهره داران جای پا
toes U با انگشت پا زدن یاراه رفتن
index finger U انگشت نشان
index fingers U انگشت نشان
finger painting U نقاشی با انگشت
notoriety U انگشت نمایی
phalanges U استخوان انگشت گروه
adactylous U بی انگشت
agnus castus U پنج انگشت فلفل بری
ageum son U قسمت بین شصت و انگشت بیرونی دست
agnail U میخچهء پا یا انگشت پا
cinqfoil U پنج انگشت
cinquefoil U پنج انگشت
dactyl U انگشت
dactylagraphy U انگشت نگاری
dactylitis U اماس انگشت
dactyloscopy U انگشت نگاری
digitate U انگشت دار
digitiform U انگشت مانند
egregious U انگشت نما
finger glass U فرف انگشت شوئی
finger hold U خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
finger mark U اثر انگشت
finger mark U با انگشت چرک کردن
finger play U استفاده از انگشت درشمشیربازی
finger print U اثر انگشت
finger print department U اداره انگشت نگاری
finger tapping U ضربه زنی با انگشت
finger thumb opposition U تقابل شست و انگشت
five finger U پنج انگشت
gazing stock U انگشت نما
hang ten U سواری تخته موج درحال جلوبودن 01 انگشت پا
his hand want's two fingers U دستش دو انگشت ندارد
his hand lack one finger U دستش یک انگشت ندارد
hitsu shiubi U مفصل انگشت وسط
knucklebone U استخوان بند انگشت
lumbrical U ماهیچهای که با انگشت یاپمجه را می جنباند
lumbrical U ماهیچه انگشت یا پنجه
marplot U انگشت به شیر زن
medius U انگشت میان
Other Matches
monodactylous U تک انگشت
soleprint U انگشت نگاری از پا
the little finger U انگشت کهین
little fingers U انگشت کوچک
the ring finger U انگشت حلقه
the middle finger U انگشت میانه
potentilla U پنج انگشت
pollex U انگشت شست
pinky U انگشت کوچک
pinkie U انگشت کوچک
phalange U بند انگشت
medius U انگشت وسطی
rule of thumb U حساب انگشت
syndacty U چسبیده انگشت
soon koot U نوک انگشت
middle finger U انگشت میان
to become a byword U انگشت نماشدن
polydactyl U چند انگشتی پر انگشت
pettitoes U چیز بی ارزش انگشت پا
phalange U استخوان انگشت یاپنجه
proverbialize U انگشت نما کردن
the little finger U انگشت کوچک کلنج
nose-picking U انگشت کردن در بینی
To take fingerprints. U انگشت نگاری کردن
To finger something. U به چیزی انگشت زدن
to run over U تند انگشت گذاشتن
pinkie U انگشت کوچک دست
tap the door with your fingers U انگشت بزنید بدر
little finger U انگشت کوچک دست
a man's best friends are his ten fingers <proverb> U کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
phalangeal U وابسته به استخوان انگشت یاپنجه
to make an e. of oneself U خود را انگشت نما کردن
pizzicato U با ضرب نوک انگشت یاناخن
to prod somebody U کسی را با نوک انگشت فشار دادن
to poke somebody U کسی را با نوک انگشت فشار دادن
To be conspicuous. U انگشت نما بودن ( مشخص یا سر شناس )
to gouge out a persons eye U چشم کسیرابا انگشت بیرون اوردن
syndactyl U دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
To be flabbergasted (bewildered). U انگشت به دهان ماندن ( مبهوت شدن )
percuss U بازدن انگشت یا الت دیگری چیزی را ازمودن
to cross self U با گذاردن انگشت برپیشانی ودوطرف بدن نشان صلیب
to queer the pitch for any one U نقشه کسی رابرهم زدن انگشت توی شیرزدن
moulage U انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
parmakli U لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . U مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
free stroke U کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
rest stroke U کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
toe loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
tap loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com