Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
egg tooth
U
نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
an ovoviviparous animal
U
جانوری که دردرون شکم تخم می گذاردوبچه خودرادرهمانجا ازتخم بیرون می اورد
venriloquism
U
سخن گفتن بدانسان که گمان کنندصداازجای ....دهان بیرون میاید
to hatch out
[egg]
U
بیرون آمدن جوجه
[از تخم]
hatches
U
تخم دادن جوجه بیرون امدن
hatch
U
تخم دادن جوجه بیرون امدن
hatched
U
تخم دادن جوجه بیرون امدن
The skin ages intrinsically and extrinsically.
U
سن پوست از درون و بیرون رشد می کند.
brood
U
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded
U
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
broods
U
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
to turn out
U
بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
unwearied
U
از پای درنیامده
undeeded
U
بصورت سند درنیامده
agamic
U
بی نیاز ازتخم نر
cleck
U
ازتخم در اوردن
embryonic membrane
U
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
preovulatory
U
واقع شونده درمرحله قبل ازتخم گذاری
praecocial
U
درباب پرندگانی گفته میشودکه جوجههای انهاهمین ازتخم ...قوت دارند
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
to strain at a gnat
U
ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
it snows
U
برف میاید
prices are sagging
U
قیمتهاپایین میاید
i feel sleepy
U
خوابم میاید
it reeks of blood
U
بوی خون از ان میاید
This dress suits me .
U
این لباس به من میاید.
it thunders
U
صدای اسمان غرغره میاید
his manners smackofselfishness
U
بوی خودپسندی از رفتارش میاید
witjout
U
بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
gluten
U
سریشمی که ازشاخ واستخوان بدست میاید
gerund
U
باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
gerunds
U
باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
aces
U
میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
eider down
U
پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
ace
U
میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
mannose
U
ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
growl
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
green corn
U
ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
internal evidence
U
مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
growled
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
dry ice
U
یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
growls
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
efflore scence
U
قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
gametocyte
U
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
labdanum
U
ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
extravasate
U
ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
outward bound
U
عازم بیرون روانه بیرون
extrusion
U
بیرون اندازی بیرون امدگی
ejects
U
بیرون راندن بیرون انداختن
ejected
U
بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting
U
بیرون راندن بیرون انداختن
eject
U
بیرون راندن بیرون انداختن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
do
U
این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
metaprotein
U
هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
Santa Claus
U
شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
guinea pig
U
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
godchild
U
طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
guinea pigs
U
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
godchildren
U
طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
gel
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelled
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelling
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gels
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelling
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelled
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jells
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
broods
U
جوجه
brood
U
جوجه
birds
U
جوجه
bird
U
جوجه
squab
U
جوجه
squealer
U
جوجه
cygnet
U
جوجه قو
brooded
U
جوجه
cygnets
U
جوجه قو
chick
U
جوجه
eaglet
U
جوجه عقاب
dovelet
U
جوجه کبوتر
chicken
U
جوجه مرغ
hatch
U
جوجه گیر ی
duckling
U
جوجه مرغابی
hatches
U
جوجه گیر ی
chicken feed
U
غذای جوجه
incubation
U
جوجه کشی
roosters
U
جوجه خروس
rooster
U
جوجه خروس
cockerels
U
جوجه خروس
chickens
U
جوجه مرغ
budding poet
U
جوجه شاعر
flapper
U
جوجه اردک
hatcher
U
جوجه گیر
hatched
U
جوجه گیر ی
hedgehog
جوجه تیغی
nestling
U
جوجه اشیانه
nestlings
U
جوجه اشیانه
goslings
U
جوجه غاز
gosling
U
جوجه غاز
ducklings
U
جوجه اردک
turkey poult
U
جوجه بوقلمون
duckling
U
جوجه اردک
hedgehogs
U
جوجه تیغی
falconet
U
جوجه باز
peachick
U
جوجه طاووس
owlet
U
جوجه جغد
cockerel
U
جوجه خروس
keet
U
جوجه مرغ شاخدار
incubator
U
ماشین جوجه کشی
incubates
U
جوجه کشی کردن
hatcher
U
اسباب جوجه گیری
incubate
U
جوجه کشی کردن
incubators
U
ماشین جوجه کشی
hedge hog
U
ارمجی جوجه تیغی
polt
U
جوجه ماکیان وامثال ان
poult
U
جوجه مرغ و بوقلمون
ugly duckling
<idiom>
U
جوجه اردک زشت
piper
U
جوجه کبوتر لوله کش
pipers
U
جوجه کبوتر لوله کش
porcupiny
U
مانند جوجه تیغی
porcupinish
U
مانند جوجه تیغی
porcupine ant eater
U
جوجه تیغی استرالیا
incubating
U
جوجه کشی کردن
incubated
U
جوجه کشی کردن
antibiotic
U
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotics
U
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
peels
U
پوست انداختن پوست
peel
U
پوست انداختن پوست
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
Dont count your chickens before they are hatched.
U
جوجه ها راآخر پائیز می شمارند
porcupines
U
جوجه تیغی خارپشت کوهی
Don't count your chickens before they are hatched.
<proverb>
U
جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
porcupine
U
جوجه تیغی خارپشت کوهی
hatchling
U
جوجه سراز تخم دراورده
Don't count your chickens before they're hatched.
<proverb>
U
جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
urchin
U
بچه شیطان جوجه تیغی
urchins
U
بچه شیطان جوجه تیغی
quills
U
تیغ جوجه تیغی قلم پر
quill
U
تیغ جوجه تیغی قلم پر
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
echidna
U
جوجه تیغی استرالیا خارپشت بیدندان
fledgeling
U
مرغ تازه پروبال دراورده جوجه
Black sheep
U
جوجه اردک زشت
[اصطلاح روزمره]
fledgling
U
جوجه تازه پر وبال دراورده نوچه
fledglings
U
جوجه تازه پر وبال دراورده نوچه
broiler
U
بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
to d. a chinken
U
شکم جوجه راپیش از پختن پاک کردن
spine
U
تیغ یابرامدگیهای بدن موجوداتی مثل جوجه تیغی
spines
U
تیغ یابرامدگیهای بدن موجوداتی مثل جوجه تیغی
Baldenfreude
U
[حس ارضایی که از کچل بودن یا کچل شدن دیگران به دست میاید]
down
U
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
avianize
U
ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
off one's hands
U
بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
chuck
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
hedgehog
U
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs
U
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
litmus
U
ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
pullets
U
جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
pullet
U
جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
imago
U
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
peeling
U
پوست
bark
U
پوست
encrustation
U
پوست
shale
U
پوست
goatskin
U
پوست بز
cortices
U
پوست
rind
U
پوست
hull
U
پوست
hides
U
پوست
dermatalgia
U
پوست
peels
U
پوست
encrustations
U
پوست
neurilemma or lema
U
پوست پی
cortex
U
پوست
hide
U
پوست
tegmen
U
پوست
goat
U
پوست بز
barking
U
پوست
barked
U
پوست
integument
U
پوست
tunc
U
پوست
goats
U
پوست بز
skin
U
پوست
barks
U
پوست
skinned
U
پوست
flayer
U
پوست کن
crustal
U
پوست
tegmentum
U
پوست
skinning
U
پوست
hulls
U
پوست
glume
U
پوست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com