Total search result: 304 (15 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
other U |
نوع دیگر |
 |
 |
others U |
نوع دیگر |
 |
 |
variant U |
نوع دیگر |
 |
 |
otherguess U |
نوع دیگر |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
barnstorm U |
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا |
 |
 |
barnstormed U |
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا |
 |
 |
barnstorming U |
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا |
 |
 |
barnstorms U |
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا |
 |
 |
bridge U |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
 |
 |
bridged U |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
 |
 |
bridges U |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
 |
 |
fax U |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
 |
 |
faxed U |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
 |
 |
faxes U |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
 |
 |
faxing U |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
 |
 |
dump U |
بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود |
 |
 |
anagram U |
مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر |
 |
 |
anagrams U |
مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر |
 |
 |
exchange U |
دادن چیزی به جای چیز دیگر |
 |
 |
exchanged U |
دادن چیزی به جای چیز دیگر |
 |
 |
exchanges U |
دادن چیزی به جای چیز دیگر |
 |
 |
exchanging U |
دادن چیزی به جای چیز دیگر |
 |
 |
template U |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
 |
 |
templates U |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
 |
 |
change U |
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر |
 |
 |
changed U |
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر |
 |
 |
changes U |
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر |
 |
 |
changing U |
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر |
 |
 |
passage U |
انتقال از حالتی به حالت دیگر |
 |
 |
passages U |
انتقال از حالتی به حالت دیگر |
 |
 |
reader U |
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
readers U |
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
dialogue U |
صحبت با شخص دیگر |
 |
 |
dialogues U |
صحبت با شخص دیگر |
 |
 |
simulate U |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
 |
 |
simulates U |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
 |
 |
simulating U |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
 |
 |
walkover U |
برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده |
 |
 |
walkovers U |
برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده |
 |
 |
bearing U |
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما |
 |
 |
once U |
یکبار دیگر |
 |
 |
compound U |
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است |
 |
 |
compounded U |
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است |
 |
 |
compounds U |
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است |
 |
 |
mesh U |
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است |
 |
 |
meshes U |
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است |
 |
 |
meshing U |
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است |
 |
 |
job U |
اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها |
 |
 |
jobs U |
اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها |
 |
 |
menu U |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
 |
 |
menus U |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
 |
 |
public U |
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند |
 |
 |
over U |
بسوی دیگر |
 |
 |
over- U |
بسوی دیگر |
 |
 |
drag U |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
 |
 |
dragged U |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
 |
 |
drags U |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
 |
 |
copied U |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
 |
 |
copies U |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
 |
 |
copy U |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
 |
 |
copying U |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
 |
 |
machine U |
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد |
 |
 |
machined U |
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد |
 |
 |
machines U |
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد |
 |
 |
calibrate U |
تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن |
 |
 |
calibrated U |
تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن |
 |
 |
calibrates U |
تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن |
 |
 |
calibrating U |
تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن |
 |
 |
save U |
امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر |
 |
 |
saved U |
امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر |
 |
 |
saves U |
امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر |
 |
 |
complete U |
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد |
 |
 |
completed U |
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد |
 |
 |
completes U |
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد |
 |
 |
completing U |
آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد |
 |
 |
circular U |
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است |
 |
 |
circulars U |
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است |
 |
 |
notation U |
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست |
 |
 |
notation U |
و دیگر نیاز به کروشه نیست |
 |
 |
notations U |
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست |
 |
 |
notations U |
و دیگر نیاز به کروشه نیست |
 |
 |
lead U |
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود |
 |
 |
leads U |
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود |
 |
 |
gateway U |
نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد |
 |
 |
gateways U |
نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد |
 |
 |
language U |
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
language U |
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر |
 |
 |
languages U |
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
languages U |
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر |
 |
 |
layer U |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
 |
 |
layers U |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
 |
 |
task U |
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند |
 |
 |
tasks U |
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند |
 |
 |
nest U |
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه |
 |
 |
nest U |
ماکرو فراخوانی شده از ماکرو دیگر |
 |
 |
nest U |
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند |
 |
 |
nests U |
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه |
 |
 |
nests U |
ماکرو فراخوانی شده از ماکرو دیگر |
 |
 |
nests U |
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند |
 |
 |
vendor U |
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند |
 |
 |
vendors U |
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند |
 |
 |
circuit U |
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود |
 |
 |
circuits U |
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود |
 |
 |
share U |
توسط کاربران دیگر شبکه است |
 |
Other Matches |
|
 |
chips U |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
 |
 |
chip U |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
 |
 |
otherwise <adv.> U |
به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر] |
 |
 |
conversions U |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای |
 |
 |
conversion U |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای |
 |
 |
references U |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
 |
 |
reference U |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
 |
 |
some other time U |
دفعه دیگر [وقت دیگر] |
 |
 |
tunnelling U |
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد |
 |
 |
he was otherwise ordered U |
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود |
 |
 |
shifted U |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
 |
 |
shifts U |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
 |
 |
shift U |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
 |
 |
metafile U |
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود |
 |
 |
he had no more no to say U |
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت |
 |
 |
HTML U |
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد |
 |
 |
trans shipment U |
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر |
 |
 |
again U |
دیگر |
 |
 |
of each other <adv.> U |
از هم دیگر |
 |
 |
else U |
دیگر |
 |
 |
alternative U |
شق دیگر |
 |
 |
alternative U |
دیگر |
 |
 |
anymore U |
دیگر |
 |
 |
one an other U |
یک دیگر |
 |
 |
thence U |
دیگر |
 |
 |
he is no more U |
او دیگر |
 |
 |
of one another <adv.> U |
از هم دیگر |
 |
 |
next U |
دیگر |
 |
 |
from each other <adv.> U |
از هم دیگر |
 |
 |
another U |
دیگر |
 |
 |
alternatives U |
دیگر |
 |
 |
alternatives U |
شق دیگر |
 |
 |
others U |
دیگر |
 |
 |
other U |
دیگر |
 |
 |
furthering U |
دیگر |
 |
 |
secus U |
از دیگر سو |
 |
 |
furthered U |
دیگر |
 |
 |
no more U |
دیگر نه |
 |
 |
furthers U |
دیگر |
 |
 |
from one another <adv.> U |
از هم دیگر |
 |
 |
further U |
دیگر |
 |
 |
to wit U |
بعبارت دیگر |
 |
 |
otherwhere U |
در مکان دیگر |
 |
 |
somewhere else U |
یک جای دیگر |
 |
 |
otherwise U |
طور دیگر |
 |
 |
otherguise U |
جور دیگر |
 |
 |
what more do you want U |
دیگر چه می خواهید |
 |
 |
otherness U |
چیز دیگر |
 |
 |
otherwhence U |
از جای دیگر |
 |
 |
otherwhere U |
جای دیگر |
 |
 |
otherwhile U |
گاه دیگر |
 |
 |
apart from that <adv.> U |
به ترتیب دیگر |
 |
 |
about-face U |
جهت دیگر |
 |
 |
about-face U |
سوی دیگر |
 |
 |
about face U |
جهت دیگر |
 |
 |
about face U |
سوی دیگر |
 |
 |
about-faces U |
جهت دیگر |
 |
 |
tother U |
بعدی دیگر |
 |
 |
t' other U |
بعدی دیگر |
 |
 |
so muchthe worse U |
دیگر بدتر |
 |
 |
the other two U |
دوتای دیگر |
 |
 |
scilicet U |
بعبارت دیگر |
 |
 |
to be no more U |
دیگر نبودن |
 |
 |
otherwhile U |
وقت دیگر |
 |
 |
withil U |
ازطرف دیگر |
 |
 |
never more U |
هرگز دیگر |
 |
 |
nevermore U |
هرگز دیگر |
 |
 |
nevermore U |
دیگر ابدا |
 |
 |
next year U |
سال دیگر |
 |
 |
no more of that U |
بس است دیگر |
 |
 |
none other than U |
هیچکس دیگر جز |
 |
 |
on more U |
بار دیگر |
 |
 |
on the opposite side U |
در انسوی دیگر |
 |
 |
on the other hand U |
از سوی دیگر |
 |
 |
on the other hand U |
ازطرف دیگر |
 |
 |
on the other part U |
از طرف دیگر |
 |
 |
othergates U |
طور دیگر |
 |
 |
et al U |
و در جای دیگر |
 |
 |
In our other words. U |
بعبارت دیگر |
 |
 |
otherguess U |
جور دیگر |
 |
 |
otherworld U |
دنیای دیگر |
 |
 |
another U |
شخص دیگر |
 |
 |
another U |
یکی دیگر |
 |
 |
another guess U |
قسمتی دیگر |
 |
 |
othergates U |
جور دیگر |
 |
 |
otherguess U |
بروش دیگر |
 |
 |
in other words <idiom> U |
به کلام دیگر |
 |
 |
It never occurred again. |
دیگر رخ نداد. |
 |
 |
on one's coat-tails <idiom> U |
همراه کس دیگر |
 |
 |
about-faces U |
سوی دیگر |
 |
 |
again U |
از طرف دیگر |
 |
 |
my other books U |
کتابهای دیگر من |
 |
 |
other people U |
مردم دیگر |
 |
 |
otherwise <adv.> U |
طور دیگر |
 |
 |
alternatively <adv.> U |
به ترتیب دیگر |
 |
 |
at the same time [on the other hand] <adv.> U |
به ترتیب دیگر |
 |
 |
by the same token <adv.> U |
به ترتیب دیگر |
 |
 |
on the other hand <adv.> U |
به ترتیب دیگر |
 |
 |
on the other side <adv.> U |
به ترتیب دیگر |
 |
 |
otherwise <adv.> U |
به ترتیب دیگر |
 |
 |
beside U |
ازطرف دیگر |
 |
 |
on the other side <adv.> U |
طور دیگر |
 |
 |
on the other hand <adv.> U |
طور دیگر |
 |
 |
by the same token <adv.> U |
طور دیگر |
 |
 |
alternatively <adv.> U |
ازطرف دیگر |
 |
 |
apart from that <adv.> U |
ازطرف دیگر |
 |
 |
at the same time [on the other hand] <adv.> U |
ازطرف دیگر |
 |
 |
by the same token <adv.> U |
ازطرف دیگر |
 |
 |
on the other hand <adv.> U |
ازطرف دیگر |
 |
 |
on the other side <adv.> U |
ازطرف دیگر |
 |
 |
otherwise <adv.> U |
ازطرف دیگر |
 |
 |
alternatively <adv.> U |
طور دیگر |
 |
 |
apart from that <adv.> U |
طور دیگر |
 |
 |
at the same time [on the other hand] <adv.> U |
طور دیگر |
 |
 |
in other words <adv.> U |
به کلام دیگر |
 |
 |
no more U |
نه دیگر [بیشتر] |
 |
 |
no more U |
دیگر ن [فعل] |
 |
 |
no longer U |
نه دیگر [زمانی] |
 |
 |
yon U |
ان یکی دیگر ان |
 |
 |
in other words <adv.> U |
به عبارت دیگر |
 |
 |
at a later period U |
در موقع دیگر |
 |
 |
apart from that <adv.> U |
از سوی دیگر |
 |
 |
alternatively <adv.> U |
از سوی دیگر |
 |
 |
aliunde U |
از منبع دیگر |
 |
 |
to wit <adv.> U |
به عبارت دیگر |
 |
 |
another guess U |
نوعی دیگر |
 |
 |
alternative unit U |
واحدهای دیگر |
 |
 |
videlicet U |
به عبارت دیگر |
 |
 |
in fact U |
به عبارت دیگر |
 |
 |
shunt U |
به خط دیگر انداختن |
 |
 |
shunted U |
به خط دیگر انداختن |
 |
 |
shunts U |
به خط دیگر انداختن |
 |
 |
another day U |
یک روز دیگر |
 |
 |
a horse of another colour [different colour] U |
مطلبی دیگر |
 |
 |
namely <adv.> U |
به عبارت دیگر |
 |
 |
at the same time [on the other hand] <adv.> U |
از سوی دیگر |
 |
 |
otherwise <adv.> U |
از سوی دیگر |
 |
 |
elsewhere U |
درجای دیگر |
 |
 |
elsewhere U |
بجای دیگر |
 |
 |
elsewhere U |
نقطه دیگر |
 |
 |
not any more U |
دیگر نه [بیشتر نه] |
 |
 |
on the other side <adv.> U |
از سوی دیگر |
 |
 |
by the same token <adv.> U |
از سوی دیگر |
 |
 |
on the other hand <adv.> U |
از سوی دیگر |
 |
 |
interfered U |
با سم یک پا به پای دیگر زدن |
 |
 |
metaphraze U |
به عبارت دیگر در آوردن |
 |
 |
hale U |
سوی دیگر بردن |
 |
 |
he no longer went there U |
دیگر انجا نرفت |
 |
 |
close aboard U |
نزدیک به قایق دیگر |
 |
 |
adjournment U |
احاله بوقت دیگر |
 |
 |
from stem to stern U |
ازیک سربسر دیگر |
 |
 |
adjournments U |
احاله بوقت دیگر |
 |
 |
de die in diem U |
از روزی به روز دیگر |
 |
 |
five your hence U |
ازحالاتاپنج سال دیگر |
 |
 |
dialog U |
صحبت با شخص دیگر |
 |
 |
pick off U |
رد شدن از راننده دیگر |
 |
 |
otherworldly U |
متوجه دنیای دیگر |
 |
 |
interferes U |
با سم یک پا به پای دیگر زدن |
 |
 |
athwart U |
از طرفی بطرف دیگر |
 |
 |
interfere U |
با سم یک پا به پای دیگر زدن |
 |
 |
nerf U |
تصادف با اتومبیل دیگر |
 |
 |
aliunde U |
ازیک جای دیگر |
 |
 |
again |
باز [یکبار دیگر] |
 |
 |
inter alia U |
میان اشخاص دیگر |
 |
 |
inter alia U |
میان چیزهای دیگر |
 |
 |
intervert U |
سوی دیگر برگرداندن |
 |
 |
itineration U |
ازیک جابجایی دیگر |
 |
 |
it never occurred again U |
دیگر واقع نشد |
 |
 |
it is allup with him U |
دیگر امیدی ندارد |
 |
 |
It never occurred again |
دیگر اتفاق نیفتاد. |
 |
 |
it is never the worse U |
دیگر بدتر که نیست |
 |
 |
spacemen U |
اهل کرات دیگر |
 |
 |
in other sectors U |
در قسمتهای دیگر جبهه |
 |
 |
IF statement U |
Gise کار دیگر را |
 |
 |
air-to-air U |
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر |
 |
 |
air to air U |
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر |
 |
 |
i gave him some others U |
چندتای دیگر به او دادم |
 |
 |
alternative route U |
گزینش مسیر دیگر |
 |
 |
onother's money U |
پول شخصی دیگر |
 |
 |
i never saw him U |
دیگر هیچ او را ندیدم |
 |
 |
once again |
دوباره [بار دیگر] |
 |
 |
i never since saw him U |
از ان پس دیگر هیچ او راندیدم |
 |
 |
and now to be serious U |
دیگر شوخی بکنار |
 |
 |
nothing else U |
هیچ چیز دیگر |
 |
 |
alternate routing U |
گزینش مسیر دیگر |
 |
 |
spaceman U |
اهل کرات دیگر |
 |
 |
additional production personnel |
عوامل دیگر تولد |
 |
 |
reseats U |
در جای دیگر نشاندن |
 |
 |
reseating U |
در جای دیگر نشاندن |
 |
 |
reseated U |
در جای دیگر نشاندن |
 |
 |
reseat U |
در جای دیگر نشاندن |
 |
 |
among others U |
میان چیزهای دیگر |
 |
 |
i.e U |
مخفف به عبارت دیگر |
 |
 |
[be] no chicken U |
دیگر جوان نبودن |
 |
 |
among other things U |
میان چیزهای دیگر |
 |
 |
pool U |
ائتلاف چندشرکت با یک دیگر |
 |
 |
pooled U |
ائتلاف چندشرکت با یک دیگر |
 |
 |
footwork U |
هماهنگی پا با اعضای دیگر |
 |
 |
What else can I do? U |
دیگر چه می توانم بکنم ؟ |
 |
 |
I will be back in 10 minutes. |
10 دقیقه دیگر برمیگردم. |
 |