English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
somatotype U نوع جسم ساختمان جسمی
somatotypic U نوع جسم ساختمان جسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
carnal U جسمی
substantial U جسمی
corporal U جسمی
somatic U جسمی
corporals U جسمی
bodily pain U جسمی
corporeal U جسمی
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
materials U کلی جسمی
physical psychological U جسمی- روانی
physically handicapped U معلول جسمی
superphysical U ابر جسمی
so matic U طبیعی جسمی
material U کلی جسمی
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
corporeity U خاصیت جسمی یامادی
the colouring p of a substance U ماده رنگ دهنده جسمی
transubstantiation U تبدیل جسمی بجسم دیگر
embolic U مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
whaleback U هر جسمی شبیه پشت بالن
heredity U رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارث
electrolysis U تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
allotrope U جسمی که مستعدتبدیل بچند صورت یا ماده باشد
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
declination U فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
hemihydrate U هیدرات جسمی که دارای نیم ملکول اب است
gyrostat U التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
penance U تحمل عذاب جسمی برای بخشوده شدن گناه
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
tag U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tags U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
luminescence U پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
metamer U جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
variable incidence U جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
antimatter U جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
variable pitch U جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
jet propulsion U جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
acetolysis U تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
bow wave U موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
isomer U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
nucleole U جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
structures U ساختمان
built-up U پر از ساختمان
type U ساختمان
typed U ساختمان
types U ساختمان
substructure U پی ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
carbody U ساختمان
building U ساختمان
stances U ساختمان
structure U ساختمان
frame U ساختمان
mechanisms U ساختمان
mechanism U ساختمان
making U ساختمان
substructures U پی ساختمان
stance U ساختمان
building line U بر ساختمان
built up U پر از ساختمان
erection U ساختمان
constructions U ساختمان
construction U ساختمان
structuring U ساختمان
foundation U پی ساختمان
erections U ساختمان
structure of an animal U ساختمان
structureless U بی ساختمان
bunkhouse U ساختمان خوابگاه
capital construction U ساختمان سرمایه
under construction U دردست ساختمان
contractors pump U پمپ ساختمان
contracting industry U صنعت ساختمان
constructiveness U قوه ساختمان
turn out U ساختمان اب پخش
constructional feature U طرح ساختمان
component part U جزء ساختمان
front U نمای ساختمان
soil structure U ساختمان خاک
local building inspector U پلیس ساختمان
low loss construction U ساختمان کم تلفات
constructional dimension U بعد ساختمان
constructional dimension U ابعاد ساختمان
main building U ساختمان اصلی
columnar structure U ساختمان ستونی
built in U جزو ساختمان
building trade worker U تعمیرکار ساختمان
building material U مصالح ساختمان
tectonics U ساختمان شناسی
site engineering U مدیر ساختمان
building costs U هزینههای ساختمان
building connection U انشعاب ساختمان
building component U اجزای ساختمان
sandwitch construction U ساختمان لایهای
system's design U ساختمان سیستم
steel framed structured U ساختمان فولادی
situation of a building U موقعیت ساختمان
building official U بازرسان ساختمان
building permit U پروانه ساختمان
trisyly U ساختمان سه ستونی
structuralize U ساختمان کردن
tower building U ساختمان برجی
building trade joinery U نجاری ساختمان
on the stocks U در دست ساختمان
pygidium U ساختمان دم و کفل
building system U سیستم ساختمان
building plant U وسایل ساختمان
office building U ساختمان اداری
blindage U صافکاری ساختمان
imperfect structural U ساختمان ناتمام
overall width U عرض ساختمان
integral construction U ساختمان یکپارچه
intermediate structure U ساختمان داخلی
zonation U ساختمان غشایی
gross area U پهنه ساختمان
inhouse work U توکار ساختمان
hydraulic construction U ساختمان ابی
apartment house U ساختمان آپارتمانی
industrial building U ساختمان صنعتی
house building U ساختمان مسکونی
home building U ساختمان مسکونی
high rise block U ساختمان بلند
City Hall U ساختمان شهرداری
height overall U ارتفاع ساختمان
height of building U بلندی ساختمان
foundation soil U پی ریزی ساختمان
length overall U طول ساختمان
structuralization U ایجاد ساختمان
cone U ساختمان مخروطی
primary structure U ساختمان اولیه
laminated structure U ساختمان متورق
propylaeum U در بزرگ ساختمان
fabric U ساختار ساختمان
crane construction U ساختمان جرثقیل
cost of construction U هزینه ساختمان
cost of construction U بهای ساختمان
data structure U ساختمان داده ها
primary structure U ساختمان اصلی
plant construction U ساختمان کارخانه
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
steel construction U ساختمان فولادی
laminated construction U ساختمان ورقهای
laminated structure U ساختمان لایهای
annexe U ساختمان فرعی
building line U خط کناری ساختمان
high-rise U ساختمان بلند
chapter-house U ساختمان جلسات
dentition U ساختمان دندانها
fleuron U [آراستن ساختمان با گل]
materials U مصالح ساختمان
shells U بدنه ساختمان
shelling U بدنه ساختمان
shell U بدنه ساختمان
facility U مکان ساختمان
formation U ساختمان تشکیلات
material U مصالح ساختمان
stonework U ساختمان سنگی
block U یک دستگاه ساختمان
handrails U نرده ساختمان
edifice U ساختمان بزرگ
civil engineer U مهندس ساختمان
frontages U نمای ساختمان
frontage U نمای ساختمان
makes U ساختمان ساخت
make U ساختمان ساخت
constructions U تعبیر ساختمان
construction U تعبیر ساختمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com