English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
caravel U نوعی کشتی یا هواپیما
caravelle U نوعی کشتی یا هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
aerocommander U نوعی هواپیما
ship U کشتی هوایی هواپیما
ships U کشتی هوایی هواپیما
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
debarkation U پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
porthole U پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
cruising range U شعاع عمل هواپیما یا کشتی
cruising speed U سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
portholes U پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
headings U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
electronic navigation U هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
heading U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
square rigger U نوعی کشتی بادی
corsair U نوعی کشتی بربری
fireman's carry and leg block U نوعی فن کشتی یک دست و یک پا
staged crews U خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
freight U کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
blimp U نوعی کشتی هوایی غیرصلب
check port/starboard U جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
gyroplane U نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
compass acceleration error U اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
toss bombing U نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
Brig U نوعی کشتی دو دگلی سبک وسریع السیر
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
debriefing U پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
clock code position U سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
ferrets U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferret U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
manspace U جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
azimuth circle U قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
flat pallet U پالت کف هواپیما یا کشتی پالت صاف پالت کف صاف
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prows U کشتی عرشه کشتی
prow U کشتی عرشه کشتی
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
aircraft U هواپیما
air craft U هواپیما
aeroplane U هواپیما
plane U هواپیما
aeroplanes U هواپیما
air plane U هواپیما
airplanes U هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
escadrille U 6 هواپیما
one aircraft was shot down U یک هواپیما
planing U هواپیما
planes U هواپیما
airplane U هواپیما
airplain U هواپیما
flying machine U هواپیما
planed U هواپیما
tailplane U دم هواپیما
flight U هواپیما
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
planed U صاف هواپیما
captain U فرمانده هواپیما
captained U فرمانده هواپیما
captaining U فرمانده هواپیما
captains U فرمانده هواپیما
altitude U ارتفاع هواپیما
altitudes U ارتفاع هواپیما
hijacking U هواپیما ربائی
hijackings U هواپیما ربائی
planing U صاف هواپیما
planes U صاف هواپیما
air hostess U مهماندار هواپیما
port U فرودگاه هواپیما
path of flight U مسیر هواپیما
landing U نشستن هواپیما
crew U خدمه هواپیما
crewed U خدمه هواپیما
crewing U خدمه هواپیما
landings U فرودگاه هواپیما
crews U خدمه هواپیما
roll out U سر خوردن هواپیما
landing U فرودگاه هواپیما
screw U ملخ هواپیما
hangar U اشیانه هواپیما
plane U صاف هواپیما
rudder bar U فرمان هواپیما
propeller U ملخ هواپیما
loads U بارمهمات هواپیما
hangars U اشیانه هواپیما
screws U ملخ هواپیما
load U بارمهمات هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
aircraft structure U ساختمان هواپیما
airframe U بدنهء هواپیما
airframe U اسکلت هواپیما
airframe U شاسی هواپیما
airframe U بدنه هواپیما
airscrew U ملخ هواپیما
albatrose U یک نوع هواپیما
arresting sheave U پل مهار هواپیما
avgas U بنزین هواپیما
invention of the aeroplane U اختراع هواپیما
aircraft repair U تعمیر هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
agl U رادار هواپیما
aeromechanic U مکانیک هواپیما
aircraft specification U خصوصیات هواپیما
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
aircraft engine U موتور هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
aviation fuel U سوخت هواپیما
aviation gasoline U بنزین هواپیما
fuselage U دماغه هواپیما
fuselage U بدنه هواپیما
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com