English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
griddle cake U نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brazier head rivet U نوعی پرچ با سر بزرگ ونازک
frangipani U بوته یاسمن نوعی کلوچه
blintz U نوعی شیرینی
elecampane U نوعی شیرینی
blintze U نوعی شیرینی
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
pastes U نوعی شیرینی چسباندن
pasted U نوعی شیرینی چسباندن
marshmallow U نوعی شیرینی خمیرمانند
paste U نوعی شیرینی چسباندن
pasting U نوعی شیرینی چسباندن
buttercup U نوعی شیرینی کوچک
marshmallows U نوعی شیرینی خمیرمانند
buttercups U نوعی شیرینی کوچک
sweethearts U نوعی نان شیرینی بشکل قلب
girgerbread U نوعی نان شیرینی که زنجبیل دارد
sweetheart U نوعی نان شیرینی بشکل قلب
gingersnap U نوعی نان شیرینی ترد زنجبیل دار
muffin U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffins U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
meringue U سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
meringues U سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
sunny side up U فقط یک طرفش پخته
tendering U دقیق ترد ونازک
tenderest U دقیق ترد ونازک
tender U دقیق ترد ونازک
tendered U دقیق ترد ونازک
tenderized U برای ترد ونازک کردن ان
tenderize U برای ترد ونازک کردن ان
tenderises U برای ترد ونازک کردن ان
tenderising U برای ترد ونازک کردن ان
tenderizing U برای ترد ونازک کردن ان
tenderised U برای ترد ونازک کردن ان
tenderizes U برای ترد ونازک کردن ان
wirespun U زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
cookies U کلوچه
pastry cook U کلوچه پز
cookie U کلوچه
cooky U کلوچه
shortcake U کلوچه ترد
biscuits U کلوچه خشک
biscuit U کلوچه خشک
pieman U کلوچه فروش
pomfret cake U کلوچه سوس
griddles U فر کلوچه پزی
crackers U کلوچه کوچک
cracker U کلوچه کوچک
genoa cake U کلوچه بادامی
shortbread U کلوچه ترد
griddle U فر کلوچه پزی
pattypan U تابه کلوچه پزی
pies U کلوچه میوه دارپای
pies U کلوچه گوشت پیچ
rissole U کلوچه فیمه دار
pie U کلوچه میوه دارپای
pie U کلوچه گوشت پیچ
griddle U کلوچه پز ماهی تابه
buns U یکجور کلوچه یاکماج
griddles U کلوچه پز ماهی تابه
corndodger U کلوچه ارد ذرت
hoecake U کلوچه ارد ذرت
rissoles U کلوچه فیمه دار
mince pies U کلوچه گوشت دار
mince pie U کلوچه گوشت دار
bun U یکجور کلوچه یاکماج
pomfret cake U کلوچه شیرین بیان
scones U کلوچه یاکیک چای بیسکویت
scone U کلوچه یاکیک چای بیسکویت
tartlet U کلوچه میوه دار کوچک
scon U کلوچه یا کیک چای بیسکویت
sour ball U کلوچه سخت ترش مزه
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
pasty U خمیر مانند کلوچه قیمه دار
pasties U خمیر مانند کلوچه قیمه دار
cruller U کلوچه تخم مرغی سرخ شده
oatcake U کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
waffles U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffle U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
fritters U کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
waffling U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
fritter U کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
waffled U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
pound cake U کلوچه یا که وزت اجزا عمده هر کدام یک پاوندیا گیروانکه است
betting shop U جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
lamplighter U با ان چراغ را روشن میکنند
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
Havana U سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
trampolines U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampoline U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
bisk U ماهی وغیره درست میکنند
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
barbette U سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
skipjack U بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
collarette U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
kumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
endoparasite U انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
kick about U فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
they overtax our strength U بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
they are under serveillance U انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
hasty pudding U خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
promenade concert U مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
gridiron U اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
halophile U موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
wimble U هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
Bantu U عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
bacillus U باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
gabionade U خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
fog curing room U اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
litter U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
littered U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
littering U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
kermis U جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
american plan U مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
litters U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
brainstorming U گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
bloody mary U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody marys U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
gingall U یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
saccharinity U شیرینی
lolipops U شیرینی
sweetmeat U شیرینی
confection U شیرینی
loveliness U شیرینی
amiability or amiableness U شیرینی
goodies U شیرینی
goody U شیرینی
amiability U شیرینی
melodiousness U شیرینی
pastries U شیرینی
sweetness U شیرینی
love liness U شیرینی
confections U شیرینی
patisseries U شیرینی
nicy U شیرینی
patisserie U شیرینی
sugar U شیرینی
sugar candy U شیرینی
sweet stuff U شیرینی
confetti U شیرینی
marzipan U شیرینی
pastry U شیرینی
sugars U شیرینی
bonbon U شیرینی
mellifluence U شیرینی
moleskin U جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
live box U جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
creme U نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
bowling alley U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alleys U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
vasculum U کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
cooky U شیرینی بیسکویت
confectionary U شیرینی سازی
sugared U شیرینی زده
wafer U شیرینی پنجرهای
wafers U شیرینی پنجرهای
custard pie U یکجور شیرینی
puff pastry U شیرینی پفکی
baked meat U نان شیرینی
bakemeat U نان شیرینی
box suitmeats U جعبه شیرینی
sweet tooth U علاقمند به شیرینی
cooky U شیرینی خشک
corn ball U شیرینی چس فیل
freshness U شیرینی بی نمکی
cracker U یکجور شیرینی
tucks U شیرینی مربا
cookie U شیرینی بیسکویت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com