English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fondu U نوعی غذای سویسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chow mein U نوعی غذای چینی
chopsuey U نوعی غذای چینی
casserole U نوعی غذای مرکب از گوشت وارد
casseroles U نوعی غذای مرکب از گوشت وارد
ravioli U نوعی غذای ایتالیایی از گوشت و نشاسته
swiss U سویسی
helvetian U سویسی
switzer U سویسی
gruyere U پنیرسوراخ سوراخ سویسی که ازشیرگاو میسازند د
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
birdseed U غذای پرندگان
sops U غذای مایع
potluck U غذای مختصر
stinkpot U غذای بدبو
sop U غذای مایع
cornmeal U غذای ذرت
dinette U غذای گرم
meat U غذای اصلی
entree U غذای اصلی
meats U غذای اصلی
shore dinner U غذای دریایی
junk foods U غذای ناسالم
restorative food U غذای مقوی
spirilual nutriment U غذای روحانی
sweetmeat U غذای شیرین
plant food U غذای گیاه
plant food U غذای گیاهی
junk food U غذای ناسالم
antipasto U غذای اشتهااور
chicken feed U غذای جوجه
health foods U غذای سالم
health food U غذای سالم
dish of the day U غذای روز
luncheons U غذای مفصل
seafood U غذای دریایی
when in season U غذای فصل
luncheon U غذای مفصل
gastronomist U متخصص غذای لذیذ
board U غذای روی میز
stenophagous U غذای محدود خوار
set menu U صورت غذای هر روزه
Oily skin (food). U پوست ( غذای ) چرب
Good wholesome food . U غذای سالم وکامل
debilitant U غذای ضعیف کننده
Frozen meat ( food ) . U گوشت ( غذای ) یخ زده
a special menu U صورت غذای مخصوص
boarded U غذای روی میز
bakemeat U شیرینی اردی غذای پخته
food container U فرف غذای قابل حمل
Rice is a wholesome food . U برنج غذای کاملی است
slosh U غذای چسبناک مشروب لزج
sloshing U غذای چسبناک مشروب لزج
progressive cookery U پخت تدریجی غذای یکان
That was a very good meal. غذای خیلی خوبی بود.
speciality of the house U غذای مخصوص طبخ منزل
baked meat U شیرینی اردی غذای پخته
sloshes U غذای چسبناک مشروب لزج
to toy with one's food U با غذای خود بازی کردن
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
agape U غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا [دین]
entremets U غذای لذید اضافه بر برنامه معمولی
succotash U غذای مرکب از لوبیا ومغزذرت پخته
underfeed U غذای غیر کافی خوردن یا دادن
An apple a day keeps the doctor away. <proverb> U غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
mawkish U حالت تهوع نسبت به غذای بدمزه
for half board U برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
The food was not fit to eat. U غذای ناجوری بود ( قابل خوردن نبود )
I revisited her recipe. U من دستور کار [غذای] او [زن] را دوباره بکار بردم.
slopping U غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
broth U غذای مایعی مرکب از گوشت یاماهی وحبوبات وسبزیهای پخته
slop U غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped U غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
He warned he would go on a termless hunger strike. U او [مرد] هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
puffs U دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
puff U دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
puffing U دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
munchies [Colloquial] U غذای برای ریز ریز خوردن [مانند تخمه یا پسته]
hunger strikes U اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
hunger strike U اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
typical U نوعی
generic U نوعی
some kind [of] U یک نوعی [از]
a kind [of] U نوعی [از]
fellow feeling U حس هم نوعی
cutter U نوعی کرجی
near leg pickup and turnover U نوعی کنده رو
brocoli U نوعی گل کلم
lustring U نوعی پروانه
pecker U نوعی کلنگ
cowries U نوعی کس گربه
lithomarge U نوعی کائولین
patent anchor U نوعی لنگر
cowry U نوعی کس گربه
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
tip U نوعی اسکی
tipping U نوعی اسکی
mixers U نوعی خط دفاعی
mixer U نوعی خط دفاعی
orthographic U نوعی طرح
kenning U نوعی استعاره
cutters U نوعی کرجی
marc U نوعی عرق
mapes U نوعی پرش با یک پا
it is of a different kind U نوعی دیگراست
kb 0 U نوعی هواپیماست
crap U نوعی قمار
crapped U نوعی قمار
marquise U نوعی گلابی
mastic U نوعی درزبند
crapping U نوعی قمار
manta U نوعی ردا
malvasia U نوعی انگور
cutlasses U نوعی قمه
bulldog U نوعی سگ بزرگ
cowrie U نوعی کس گربه
lutestring U نوعی پروانه
india paper U نوعی کاغذنازک
another guess U نوعی دیگر
cane brake U نوعی ازعلف
cocker spaniels U نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniel U نوعی سگ پاکوتاه
auks U نوعی پنگوئن
auk U نوعی پنگوئن
catatonia U نوعی جنون
clove hitch U نوعی گره
cole U نوعی کلم
copal U نوعی رزین
cornett U نوعی شیپور
cotype U نوعی فرعی
tweed U نوعی فاستونی
camphor oil U نوعی روغن
calash U نوعی درشکه
albacore U نوعی زیردریایی
airedale U نوعی سگ خرمایی
aerocommander U نوعی هواپیما
bandora U نوعی سه تار
bandore U نوعی سه تار
acaleph U نوعی صدف
blintz U نوعی شیرینی
blintze U نوعی شیرینی
blocking capacitor U نوعی خازن
blood knot U نوعی گره
bodkin U نوعی جوالدوز
bowknot U نوعی گره
crowfoot U نوعی شمعدانی
calvados U نوعی عرق
gazehound U نوعی سگ شکاری
colts U نوعی طپانچه
colt U نوعی طپانچه
cutlass U نوعی قمه
goldeneye U نوعی مرغابی
goggle eye U نوعی ماهی
bills U نوعی شمشیرپهن
bill U نوعی شمشیرپهن
greyhounds U نوعی تازی
greyhound U نوعی تازی
charade U نوعی بازی
charade U نوعی معما
garden heiliotrope U نوعی سمنه
gannister U نوعی کوارتزپست
cutlas U نوعی قمه
dalmatian U نوعی سگ بزرگ
dog rose U نوعی از گل نسرین
easter lily U نوعی سوسن
elecampane U نوعی شیرینی
eulachon U نوعی ماهی
feist U نوعی سگ کوچک
fireman's carry from kneeling position U نوعی یک دست و یک پا
fireweed U نوعی کاهو
fox terrier U نوعی سگ اهلی
gabbro U نوعی سنگ
ganister U نوعی کوارتزپست
harvestman U نوعی عنکبوت
cornets U نوعی شیپور
stock saddle U نوعی زین
cowslips U نوعی پامچال
cowslip U نوعی پامچال
barnacle U نوعی صدف
chowder U نوعی ابگوشت
saint bernard U نوعی سگ بزرگ
rutabaga U نوعی کلم
cheddars U نوعی پنیر
stout U نوعی ابجو
somehow U بیک نوعی
slip joint pliers نوعی انبردست
cornet U نوعی شیپور
French horn U نوعی شیپور
banjos U نوعی تار
banjoes U نوعی تار
banjo U نوعی تار
stoutest U نوعی ابجو
stouter U نوعی ابجو
typical sample U نمونه نوعی
type tests U ازمایشهای نوعی
taffy U نوعی اب نبات
rusks U نوعی بیسکویت
cheddar U نوعی پنیر
chiffon U نوعی کیک
broccoli U نوعی گل کلم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com