English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ravioli U نوعی غذای ایتالیایی از گوشت و نشاسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
casseroles U نوعی غذای مرکب از گوشت وارد
casserole U نوعی غذای مرکب از گوشت وارد
Frozen meat ( food ) . U گوشت ( غذای ) یخ زده
grappa U نوعی کنیاک خالص وبی رنگ ایتالیایی
broth U غذای مایعی مرکب از گوشت یاماهی وحبوبات وسبزیهای پخته
chow mein U نوعی غذای چینی
fondu U نوعی غذای سویسی
chopsuey U نوعی غذای چینی
goulash U نوعی غذا که با گوشت گاو یاگوساله و سبزیجات تهیه میشود
mince pies U نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
mince pie U نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
hereford U نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
salami U گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace U گوشت سیب گوشت میوه
starch U نشاسته
amylum U نشاسته
starches U نشاسته
amylaceous f. U نشاسته
fecula U نشاسته
farina U نشاسته
Italian U ایتالیایی
Italians U ایتالیایی
marchesa U زن ایتالیایی
dextrine U صمغ نشاسته
maizena U نشاسته ذرت
gliadin U چسب نشاسته
manioc U نشاسته کاساو
cassava U نشاسته کاساو
glycogen U نشاسته حیوانی
animal strach U نشاسته حیوانی
starchy U دارای نشاسته
italianize U ایتالیایی کردن
foxtail millet U ارزن ایتالیایی
bocci U بولینگ ایتالیایی
sbirro U پاسبان ایتالیایی
italianism U ایتالیایی مابی
farinha U ارد نشاسته مانیوک
starchy U شبیه نشاسته رسمی
amylum U نشاسته [زیست شیمی]
tapioca U نشاسته کاساو یا مانیوک
club steak U قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
italicism U عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
Italianate U سبک معماری ایتالیایی
leghorn U کلاه سبدی ایتالیایی
malpighian U وابسته به کالبد شناس ایتالیایی
spaghetti western U فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
tarantella U رقص تند دو نفری ایتالیایی
eustachian U پیداشده توسط پزشک ایتالیایی
spaghetti westerns U فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
starch [Amylum] U نشاسته [زیست شیمی] [غذا و آشپزخانه]
Pre-Raphaelite U هر نقاش ایتالیایی پیش از دوران رافائل
Pre-Raphaelites U هر نقاش ایتالیایی پیش از دوران رافائل
fallopian U پیداشده توسط فلوپیوس کالبدشناس ایتالیایی
giuoco piano U جوئوکو پیانو در بازی شطرنج ایتالیایی
cantoria U [واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
italian game U بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
granulose U ماده اصلی نشاسته که اب دهان انراشیرین میسازد
amylose U موادی که از تجزیهء نشاسته بدست میایند بفرمول X
irredentism U سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
sago U شیرینی که با نشاسته ساگو تهیه شود پنیر خرما
spumoni U بستنی میوه ومغز بادام ومیوه جات ایتالیایی
spumone U بستنی میوه ومغز بادام ومیوه جات ایتالیایی
blancmanges U دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
blancmange U دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
irredentist U طرفدار برگرداندن همه جاهایی که ایتالیایی حرف میزنند به ایتالیا
glycogenesis U تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
pompeian U وابسته به شهر ایتالیایی که زیر خاکسترهای اتش نشانی پنهان است
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
machiavellism U اصول عقایدماکیاولی فیلسوف وسیاستمدار ایتالیایی قرن 51که فلسفه استبداد جدید نیزنامیده میشود
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
antipasto U غذای اشتهااور
cornmeal U غذای ذرت
health food U غذای سالم
sop U غذای مایع
dinette U غذای گرم
when in season U غذای فصل
dish of the day U غذای روز
junk foods U غذای ناسالم
junk food U غذای ناسالم
health foods U غذای سالم
entree U غذای اصلی
sops U غذای مایع
luncheon U غذای مفصل
sweetmeat U غذای شیرین
luncheons U غذای مفصل
stinkpot U غذای بدبو
birdseed U غذای پرندگان
spirilual nutriment U غذای روحانی
chicken feed U غذای جوجه
shore dinner U غذای دریایی
seafood U غذای دریایی
restorative food U غذای مقوی
plant food U غذای گیاهی
meats U غذای اصلی
plant food U غذای گیاه
meat U غذای اصلی
potluck U غذای مختصر
board U غذای روی میز
a special menu U صورت غذای مخصوص
set menu U صورت غذای هر روزه
boarded U غذای روی میز
Good wholesome food . U غذای سالم وکامل
Oily skin (food). U پوست ( غذای ) چرب
debilitant U غذای ضعیف کننده
stenophagous U غذای محدود خوار
gastronomist U متخصص غذای لذیذ
baked meat U شیرینی اردی غذای پخته
That was a very good meal. غذای خیلی خوبی بود.
to toy with one's food U با غذای خود بازی کردن
bakemeat U شیرینی اردی غذای پخته
progressive cookery U پخت تدریجی غذای یکان
food container U فرف غذای قابل حمل
speciality of the house U غذای مخصوص طبخ منزل
Rice is a wholesome food . U برنج غذای کاملی است
sloshes U غذای چسبناک مشروب لزج
slosh U غذای چسبناک مشروب لزج
sloshing U غذای چسبناک مشروب لزج
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
agape U غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا [دین]
underfeed U غذای غیر کافی خوردن یا دادن
entremets U غذای لذید اضافه بر برنامه معمولی
mawkish U حالت تهوع نسبت به غذای بدمزه
succotash U غذای مرکب از لوبیا ومغزذرت پخته
An apple a day keeps the doctor away. <proverb> U غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
I revisited her recipe. U من دستور کار [غذای] او [زن] را دوباره بکار بردم.
for half board U برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
The food was not fit to eat. U غذای ناجوری بود ( قابل خوردن نبود )
slopping U غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
He warned he would go on a termless hunger strike. U او [مرد] هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
slop U غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped U غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
puff U دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
puffing U دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
puffs U دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
pierrots U دلقک صامت ایتالیایی دلقک
pierrot U دلقک صامت ایتالیایی دلقک
sizing U آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
munchies [Colloquial] U غذای برای ریز ریز خوردن [مانند تخمه یا پسته]
pulpless U بی گوشت
meat U گوشت
basting U گوشت
meats U گوشت
granulation tissue U گوشت نو
brawn U گوشت
viand U گوشت
flesh and blood U گوشت
flesh-and-blood U گوشت
preserved meat U گوشت
proud flesh U گوشت نو
flesh U گوشت
hunger strike U اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
hunger strikes U اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
outgrowth U گوشت زیادی
pemican U گوشت خشکانده
pemmican U گوشت خشکانده
grills U گوشت کباب کن
rib U گوشت دنده
veal U گوشت گوساله
emaciated U گوشت رفته
minces U گوشت قیمه
green meat U گوشت کهنه
dripping U چکیده گوشت
haslet U گوشت کبابی
pulpous U گوشت دار
fuzz ball U گوشت زیادی
grilling U گوشت کباب کن
ham U گوشت ران
meatman U گوشت فروش
grill U گوشت کباب کن
masher U گوشت کوب
murrain U گوشت مرده
mangler U گوشت خرد کن
lenten U بی گوشت لاغر
lappet U گوشت اویخته
beefed up U گوشت گاو
beef U گوشت گاو
sarcophagous U گوشت خوار
horseflesh U گوشت اسب
beefy U گوشت الو
killcalf U گوشت فروش
incarnant U گوشت نو اور
surloin U گوشت مازه
meat fly U مگس گوشت
carnification U گوشت سازی
carnosity U گوشت زیاد
chop U گوشت دنده
caruncle U گوشت پاره
chop U گوشت کتلت
collop U برش گوشت
consomme U اب گوشت تنگاب
carneous U گوشت مانند
leg U گوشت ران
shoulder U گوشت سردست
blowfly U مگس گوشت
brisket U گوشت سینه
butchery business U گوشت فروشی
flesh hook U قلاب گوشت کش
beef tea U جوهریاشیره گوشت
mince U گوشت قیمه
carrion U گوشت گندیده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com