English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
andesite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
diabase U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
syenite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
integral tank U تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
to crust [snow] U تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
crusts U پوسته زمین
crust U پوسته زمین
earth crust U پوسته زمین
earth's crust U پوسته زمین
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
graben U فرورفتگی در پوسته زمین
crust of the earth U پوسته یا قشر زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
geotectonic U مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
plain flap U فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
plutonism U فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
registries U پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
protagon U جسم فوسفوری که جزاصلی سفیده مخ را تشکیل میدهد
registry U پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
amylose U مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
newels U تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
fixes U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
fix U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
newel U تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
stratification U تشکیل طبقات زمین چینه بندی
plutonic theory U فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
neptunist U کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
kruger flap U فلپی در لبه حمله که بخشی از سطح تحتانی بال را تشکیل میدهد
hypogene U تشکیل شده یا متبلورشده در زیر سطح زمین اذرین
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
jupiter U نوعی موشک زمین به هواست
machine address U نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
talos U نوعی موشک دریایی زمین به هوا
banjo axle U پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation U پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
gyrocompass U نوعی قطب نما که همواره شمال حقیقی را نشان میدهد
destructive cursor U نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد
torpex U نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
universal U مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
melody U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
bull pup U نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
street hockey U نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
gimlets U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
gimlet U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
tartar U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tap dance U نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
tartars U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
binder U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binders U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
gyrostabilizer U التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
terrier U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terriers U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
hitch and go U نوعی پاس که گیرنده بجلو می دود و به سمت دیگر می چرخد و باز به جلو ادامه میدهد
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
dark bulb U نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
Sound Blaster U نوعی کارت صوتی برای PC سازگار ساخت Creative habs که امکان ضبط صدا روی دیسک را میدهد
sainak U سایناک [نوعی نگاره در فرش های ترکمن که نمادی از شاخ قوچ را نشان میدهد و در حواشی بافته می شود.]
flaking U جرقه پوسته پوسته شدن
flake U جرقه پوسته پوسته شدن
flaked U جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate U پوسته پوسته شامه دار
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
hypercard U نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
terminals U وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminal U وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
quick out U نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
sprints U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
chasse U نوعی حرکت با پاها بصورت یک پا روی زمین و یک پای دیگر روی هوا
cartesian coordinates U سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
desquamate U پوسته پوسته شدن
scab U پوسته پوسته شدن
scabrous U زبر پوسته پوسته
exfoliate U پوسته پوسته شدن
scabs U پوسته پوسته شدن
radar netting U تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
skinned U پوسته
cryosphere U یخ پوسته
shell U پوسته
shelly U پوسته پوسته
shuck U پوسته
testa U پوسته
flaky U پوسته پوسته
sludge U پوسته یخ
skinning U پوسته
skins U پوسته
shelling U پوسته
single skinned U یک پوسته
membrance U پوسته
esquillage U پوسته
layers U پوسته
layer U پوسته
crust U پوسته
stator U پوسته
cortices U پوسته
cortex U پوسته
putamen U پوسته
membranes U پوسته
sleeves U پوسته
membrane U پوسته
crusts U پوسته
sleeve U پوسته
filmed U پوسته
incrustment U پوسته
encrustations U پوسته
incrustation U پوسته
flake U پوسته
flaked U پوسته
mantle U پوسته
skin U پوسته
cases U پوسته
cod U پوسته
film U پوسته
wythe U پوسته
earth crust U پوسته
encrustation U پوسته
bushing U پوسته
mantles U پوسته
case U پوسته
patagium U پوسته
flaking U پوسته
dishes U پوسته
dish U پوسته
leprose U پوسته پوسته
shells U پوسته
upper crust U پوسته
chaff U پوسته
scurf U پوسته
corrugated skin U پوسته موجدار
cooling shell U پوسته سردکننده
encrustations U پوسته بندی
soft skin U پوسته نرم
encrustation U پوسته بندی
scutum U پوسته استخوانی
crusty U پوسته مانند
pod U پوسته محافظ
pods U پوسته محافظ
endocarp U پوسته هسته
wing skin U پوسته بال
soft shelled U نرم پوسته
crankcase U پوسته موتور
damp proof membrane U پوسته نمبند
energy shell U پوسته انرژی
slough U پوسته خارجی
electron shell U پوسته الکترون
electron sheath U پوسته الکترونی
rinded U پوسته دار
cupola shell U پوسته کوپل
curing membrane U پوسته نگهبان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com