English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basalt U نوعی سنگ چخماق یااتش فشانی سیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
basalt U نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
obsidian U مواد اتش فشانی سیاه ماننداست به شیشه بطری
batholith U نوعی سنگ چخماقی وسنگ اتش فشانی
chert U نوعی سنگ چخماق که ریزدانه و متراکم است
aceko black U نوعی رنگ سیاه اسیدی
gordon setter U نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
black widow U نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
chiaroscuro U نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
gobo U نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
dark bulb U نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
igneous U اتش فشانی
moya U گل اتش فشانی
volcanicity U حالت اتش فشانی
obsidian U شیشه اتش فشانی
lapillus n U خرده سنگ اتش فشانی
monticule U تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
silhouette U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
solfatara U ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
melanin U رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
propylite U یکجور خاره اتش فشانی که در برخی کانهای سیم خیزیافت میشود
crape U نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
pitchstone U یکجور خاره اتش فشانی که خاصیت شیشه و صیقل زفت رادارا است
peperino U خاره اتش فشانی سبک وسوراخ سوراخ که از شن وخاکستر درست شده است
phonolite U خاره اتش فشانی که تخته سنگ تازه ازموه گرفته ان چون چکش بخوردصدامیدهد
hammer U چخماق
strikers U چخماق
hammered U چخماق
striker U چخماق
seared U چخماق
hammerless U بی چخماق
hammers U چخماق
gunlock U چخماق
sears U چخماق
sear U چخماق
ethiops U سیاب سیاه جیوه سیاه
sable U رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat U گندم سیاه یا زنگ سیاه
bold face U طرح سیاه حرف سیاه
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
sables U رنگ سیاه لباس سیاه
sear stop U مانع چخماق
silex U سنگ چخماق
pyrites U سنگ چخماق
flints U سنگ چخماق
rowet U چخماق تفنگ
flint U سنگ چخماق
cock U چخماق تفنگ
hammers U چخماق تفنگ
fire stone U سنگ چخماق
hammers U ماشه چخماق
hammered U چخماق تفنگ
cocks U چخماق تفنگ
hammer U ماشه چخماق
cocking U چخماق تفنگ
firestone U سنگ چخماق
hammer U چخماق تفنگ
hammered U ماشه چخماق
half cock U چخماق در حال نیم پا
firing lever U چخماق دستگیره اتش
dogging U دستگیره در چخماق تفنگ
gunflint U سنگ چخماق تفنگ
dog U دستگیره در چخماق تفنگ
chert U یک نوع سنگ چخماق
dogs U دستگیره در چخماق تفنگ
locks U قفل چخماق تفنگ
lock U قفل چخماق تفنگ
taconite U سنگ چخماق دارای اهن کم
flints U سنگ اتشزنه ریگ چخماق
flint U سنگ اتشزنه ریگ چخماق
flushwork U [شکاف سنگ چخماق با ضربه]
silicify U تبدیل به سنگ چخماق یا درکوهی کردن
flaker U الت تنکه کردن سنگ چخماق
cocks U چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cocking U چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cock U چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
kieselguhr U سنگ چخماق ته نشسته درساختن دینامیت بکارمیرود
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
black body radiation U تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
swamps U سیاه اب
grimy U سیاه
blacked U سیاه
quagmire U سیاه اب
swamping U سیاه اب
swamped U سیاه اب
blackest U سیاه
dogwood U سیاه ال
ebon U سیاه
blacker U سیاه
blacks U سیاه
swamp U سیاه اب
quagmires U سیاه اب
jet-black U سیاه سیاه
mossy U سیاه اب
sad coloured U سیاه
jetties U سیاه
glaucoma U اب سیاه
marsh U سیاه اب
night black U سیاه
pitchy U سیاه
black U سیاه
marshes U سیاه اب
pitch dark U سیاه
bog U سیاه اب
Negro U سیاه
jetty U سیاه
sooty U سیاه
bogs U سیاه اب
Negroes U سیاه
buckwheat U گندم سیاه
blach hulled U سیاه پوست
black box U جعبه سیاه
bitumen macadam U ماکادام سیاه
biotite U میکای سیاه
achromatic U سیاه و سفید
blacking U رنگ سیاه
blackboard U تخته سیاه
livers U جگر سیاه
aniline black U سیاه انیلینی
begrime U سیاه کردن
pitch-black U خیلی سیاه
pitch black U خیلی سیاه
black boxes U جعبه سیاه
black holes U سیاه چال
black hole U سیاه چال
liver U جگر سیاه
black board U تخته سیاه
blackboards U تخته سیاه
caraway U زیره سیاه
denigration U سیاه ساختن
denigrating U سیاه کردن
etch U سیاه قلم
etched U سیاه قلم
etches U سیاه قلم
crap U گندم سیاه
crapped U گندم سیاه
crapping U گندم سیاه
smudge U سیاه شدن
smudged U سیاه شدن
denigrates U سیاه کردن
denigrated U سیاه کردن
dungeon U سیاه چال
dungeons U سیاه چال
gin U عرق جو سیاه
gins U عرق جو سیاه
blacken U سیاه کردن
blackened U سیاه کردن
blackening U سیاه کردن
blackens U سیاه کردن
denigrate U سیاه کردن
smudges U سیاه شدن
smudging U سیاه شدن
sandstone U سنگ سیاه
black market U بازار سیاه
black markets U بازار سیاه
blackheads U جوش سر سیاه
basalt U سیاه سنگ
marsh U سیاه اب باطلاق
marshes U سیاه اب باطلاق
swarthy U سیاه چره
blackhead U جوش سر سیاه
lynx U سیاه گوش
lynxes U سیاه گوش
rook U کلاغ سیاه
rooks U کلاغ سیاه
graphite U سرب سیاه
blacking U واکس سیاه
black anneal U سیاه گداختن
melanuria U پیشاب سیاه
pertussus U سیاه سرفه
piper nigrum U فلفل سیاه
black eye U چشم سیاه
platinum black U پلاتین سیاه
plumbaginous U مانندسرب سیاه
plumbago U سرب سیاه
quercitron U بلوط سیاه
red cent U پول سیاه
robed in bleck U سیاه پوش
robed in bleck U سیاه پوشیده
sabled U سیاه پوش
sadly dressed U سیاه پوش
pertussis U سیاه سرفه
oubliette U سیاه چال
negress U زن سیاه پوست
negrillo U کوتوله سیاه
negro slave U غلام سیاه
negrophil U سیاه دوست
negrophilism U سیاه دوستی
niellist U سیاه قلم
niello U سیاه قلم
niello U مینای سیاه
nigella seed U سیاه دانه
nigella seed U زیر سیاه
nigrescence U سیاه شدگی
nigrescent U سیاه شونده
nigrify U سیاه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com