Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
alodine
U
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alclad
U
نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
aluminum alloy
U
الیاژ الومینیوم
aluminum coat
U
روکش الومینیوم
aluminize
U
روکش ساختن از الومینیوم
aluminum coating by spraying amalgamate
U
روکش الومینیوم کردن امیختن
aluminize
U
روکش بااب الومینیوم دادن
building up alloy
U
الیاژ مخصوص روکش کاری
bandolite
U
ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
nitralloy
U
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
lohmannizing
U
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
torpex
U
نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
aluminium
U
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminum
U
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
danc solution
U
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
jigsaw puzzle
U
نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
running spare
U
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares
U
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion
U
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work
U
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembling
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalises
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
chemical survey
U
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
retread process
U
تقویت روکش روکش دوباره
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
aluminium
U
الومینیوم
alaminum
U
الومینیوم
aluminous
U
الومینیوم دار
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
aluminous
U
محتوی الومینیوم
aluminum oxide
U
اکسید الومینیوم
aluminium foil
U
کاغذ الومینیوم
alumina
U
اکسید الومینیوم
aluminiferous
U
الومینیوم دار
bauxite
U
هیدروکسید الومینیوم بوکسیت
anodization
U
پوشش الومینیوم از اکسیدالومینیوم
artificial aging
U
افزایش استحکام الومینیوم
sapphires
U
سیلیکات الومینیوم و منیزیم
sapphire
U
سیلیکات الومینیوم و منیزیم
alumina
U
گل پاک یا اکسید الومینیوم
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
alloy
U
الیاژ
alloys
U
الیاژ
copper alloy
U
الیاژ مس
turquois
U
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
alum
U
سولفات مضاعف الومینیوم و پتاسیم
turquoise
U
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
turquoises
U
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
kyanite
U
سیلیکات الومینیوم بفرمول 5SIO2AL
alloys
U
الیاژ همبسته
lead base alloy
U
الیاژ سرب
magnetic alloy
U
الیاژ مغناطیسی
ternary alloy
U
الیاژ سه تایی
alloy
U
الیاژ همبسته
binary alloy
U
الیاژ دوتایی
iron alloy
U
الیاژ اهن
steel aloy
U
الیاژ فولاد
free cutting alloy
U
الیاژ اتومات
nickel alloy
U
الیاژ نیکل
bronzes
U
الیاژ مس و قلع
bronze
U
الیاژ مس و قلع
stainless alloy
U
الیاژ ضد زنگ
hypereutectoid alloy
U
الیاژ هیپراوتکتوئیدی
superalloy
U
فوق الیاژ
light alloy
U
الیاژ سبک
alloy treated steel
U
فولاد کم الیاژ
brass
U
برنج الیاژ
unalloyed
U
بدون الیاژ
ferro alloy
U
الیاژ فرو
metal alloy
U
الیاژ فلز
gun metal
U
الیاژ مس و قلع
heavy alloy
U
الیاژ سنگین
unalloyed
U
الیاژ نشده
alloying element
U
عنصر الیاژ
alloy steel
U
الیاژ فولاد
thallium
U
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
alloys
U
الیاژ فلز مرکب
alloying constituent
U
ترکیب کننده الیاژ
wrought alloy
U
الیاژ غیر ریختنی
platinum iridium alloy
U
الیاژ پلاتین- ایریدیم
ferroalloy
U
الیاژ اهن دار
alloy
U
الیاژ فلز مرکب
pearlite
U
الیاژ اهن وکربن
iron carbon alloy
U
الیاژ اهن و کربن
euclase
U
بریلیوم و الومینیوم برنگ سبز روشن یا ابی
binary alloy
U
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
die casting alloy
U
الیاژ ریخته گری حدیدهای
hard facing alloy
U
الیاژ سخت گردانی سطحی
high temperature alloy
U
الیاژ درجه حرارت بالا
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
beryl
U
سیلیکات بریلیوم و الومینیوم رنگ ابی متمایل به سبز
anodize
U
روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
alumetize
U
الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
v , series
U
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
aluminum pigmented dope
U
لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
harmotome
U
سیلیکات ابدار الومینیوم وباریم که بلورهای ان بصورت جفت وصلیبی برنگهای مختلف یافت میشود
icebox rivet
U
میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
aluminum paste
U
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
smithereens
U
قطعات
amalgam
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgams
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
bill of material
U
صورت قطعات
table of replaceable partes
U
فهرست قطعات
parts peculiar
U
قطعات اختصاصی
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
repair parts
U
قطعات یدکی
spare parts
U
قطعات یدکی
staff section
U
قطعات سمبه
common parts
U
قطعات عمومی
end product
U
مجموعه قطعات
parts list
U
لیست قطعات
chosen fragments
U
قطعات منتخبه
analecta
U
قطعات ادبی
shatter
U
قطعات شکسته
common hardware
U
قطعات عمومی
chrestomathy
U
قطعات منتخب
common items
U
قطعات عمومی
parts
U
قطعات یدکی
parts list
U
فهرست قطعات
chosen fragments
U
قطعات گزیده
cable accessory
U
قطعات کابل
web stiffeners
U
قطعات تقویتی
shatters
U
قطعات شکسته
chrestomathy
U
قطعات برگزیده
trilcgy
U
یا قطعات سه گانه
shell fragments
U
قطعات گلوله
flinders
U
قطعات شکسته
main members
U
قطعات اصلی
component drawing
U
رسم قطعات
nomenclature
U
نام گذاری قطعات
rebuild
U
نوسازی کردن قطعات
object assembly test
U
ازمون الحاق قطعات
rebuilds
U
نوسازی کردن قطعات
assembles
U
سوار کردن قطعات
bottom casting
U
قطعات ریخته گی بسته
authorized parts list
U
لیست قطعات مجاز
catalogs
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloging
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloged
U
لیست قطعات کاتالوگ
renovation
U
تجدید قطعات کردن
analects
U
قطعات ادبی منتخبات
bitty
U
متشکل از قطعات ریز
common parts
U
قطعات یدکی عمومی
fracturing
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
catalogue
U
لیست قطعات کاتالوگ
fractures
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fractured
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
catalogued
U
لیست قطعات کاتالوگ
assembled
U
سوار کردن قطعات
catalogues
U
لیست قطعات کاتالوگ
fragments
U
قطعات متلاشی خردکردن
fragmenting
U
قطعات متلاشی خردکردن
fragment
U
قطعات متلاشی خردکردن
assemble
U
سوار کردن قطعات
cataloguing
U
لیست قطعات کاتالوگ
invar struts
U
قطعات فلزی ضد انبساط
authorized parts list
U
سهمیه مجاز قطعات
fracture
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
investment castings
U
قطعات ریخته گی بسته
shard
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
shards
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
weldment
U
قطعات بهم جوش خورده
wiggly block test
U
ازمون قطعات موج دار
quadrat
U
به قطعات مستطیل تقسیم کردن
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
component change order
U
دستور تغییر قطعات یک وسیله
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
phrasing
U
ترتیب بندی قطعات موسیقی
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
match mark
U
جفتن و جور کردن قطعات
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
chemical sense
U
حس شیمیایی
chemical biological and radiological
U
شیمیایی
chemicals
U
شیمیایی
chemic
U
شیمیایی
chemical
U
شیمیایی
disassembly
U
عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
materiel history
U
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com