Perdic | نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	swiss system U	نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	bootleg U	نوعی حمله با فریفتن حریف
	touch football U	نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
	underhook U	گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
	kabal U	قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
	sicilian attack U	حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
	head and arm U	هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
	gain ground U	ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
	looped U	حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
	loops U	حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
	loop U	حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
	side sweep and over under U	گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
	authentication U	تعیین نشانی تعیین معرف کردن
	default U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	defaults U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	defaulting U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	defaulted U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	commissioners U	مدیر مسابقات
	referees U	داور مسابقات
	refereeing U	داور مسابقات
	referee U	داور مسابقات
	refereed U	داور مسابقات
	Track and field events . U	مسابقات دو میدانی
	double elimination tournament U	مسابقات دو حذفی
	commissioner U	مدیر مسابقات
	tournament U	مسابقات قهرمانی
	arena U	میدان مسابقات
	arenas U	میدان مسابقات
	tournament U	تشکیل مسابقات
	tournaments U	تشکیل مسابقات
	tournaments U	مسابقات قهرمانی
	hit U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hits U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hitting U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	face off U	رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
	referees U	داور مسابقات شدن
	referee U	داور مسابقات شدن
	cup U	گلدان جایزه مسابقات
	stand U	سکوب تماشاچیان مسابقات
	cupped U	گلدان جایزه مسابقات
	World Series U	مسابقات نهایی بیسبال
	semi-final U	مسابقات نیم پایانی
	cups U	گلدان جایزه مسابقات
	refereeing U	داور مسابقات شدن
	refereed U	داور مسابقات شدن
	umpiring U	سرداور داور مسابقات
	umpired U	سرداور داور مسابقات
	umpires U	سرداور داور مسابقات
	Olympic U	مربوط به مسابقات المپیک
	umpire U	سرداور داور مسابقات
	oarsman U	پارو زن مسابقات قایقرانی
	oarsmen U	پارو زن مسابقات قایقرانی
	fire bee U	نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
	To win on points. U	با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
	nordic combined U	مجموع مسابقات اسکی نوردیک
	track and field U	وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
	agonistic U	وابسته به مسابقات باستانی یونان
	showdown U	مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
	officiates U	بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
	officiated U	بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
	field events U	ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
	officiate U	بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
	officiating U	بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
	Test matches U	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
	showdowns U	مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
	Test match U	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
	field event U	ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
	past performances U	سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
	olympiad U	جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
	hunt meeting U	برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
	semifinalist U	کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
	egg position U	حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
	bittersweet U	نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
	roadwork U	تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
	To bet on something . U	روی چیزی شرط بستن (مانند مسابقات وغیره )
	dosimetry U	تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
	The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. U	آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
	locating U	جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
	locates U	جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
	located U	جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
	locate U	جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
	asses' ears U	نوعی گوشه [نوعی شاخه]
	air priorities committee U	کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
	convoy routing U	تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
	radar locating U	تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
	play off U	درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
	bleacher U	کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
	running fix U	کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
	chequer U	شطرنج
	al fil U	شطرنج
	rook U	رخ شطرنج
	chess U	شطرنج
	rooks U	رخ شطرنج
	bishop U	فیل شطرنج
	rapid transit U	شطرنج سریع
	bishops U	فیل شطرنج
	chessist U	شطرنج باز
	rules of chess U	قوانین شطرنج
	chessist U	شطرنج دوست
	chess master U	استاد شطرنج
	chessomania U	شیفتگی شطرنج
	chess oscar U	اسکار شطرنج
	chess problem U	مسئله شطرنج
	chessboards U	تخته شطرنج
	chessboard U	تخته شطرنج
	impledge U	پیاده شطرنج
	squares U	خانه شطرنج
	squaring U	خانه شطرنج
	pignorate U	پیاده شطرنج
	queen U	وزیر شطرنج
	checker U	خانه شطرنج
	square U	خانه شطرنج
	postal chess U	شطرنج مکاتبهای
	a game of chess U	یک مسابقه شطرنج
	queens U	وزیر شطرنج
	crampet game U	بازی شطرنج
	passer U	رونده شطرنج
	squared U	خانه شطرنج
	chessman U	مهره شطرنج
	master U	استاد شطرنج
	progressive chess U	شطرنج سریع
	pieces U	مهره شطرنج
	pawn U	پیاده شطرنج
	piece U	مهره شطرنج
	mans U	مهره شطرنج
	bad bishop U	فیل بد شطرنج
	man U	مهره شطرنج
	pawned U	پیاده شطرنج
	chess olympiad U	المپیاد شطرنج
	pawning U	پیاده شطرنج
	chessophrenetic U	متعصب شطرنج
	traditional chess U	شطرنج استاندارد
	lightning chess U	شطرنج سریع
	pawns U	پیاده شطرنج
	chess machine U	ماشین شطرنج
	chess clock U	ساعت شطرنج
	chess man U	مهره شطرنج
	chess board U	صفحه شطرنج
	masters U	استاد شطرنج
	bishop pairs U	دو فیل شطرنج
	chequer wise U	شطرنج وار
	chessmen U	مهره شطرنج
	mastered U	استاد شطرنج
	chequer U	خانه شطرنج
	gambits U	شروع بازی شطرنج
	board U	صفحه یامیز شطرنج
	gambit U	شروع بازی شطرنج
	french defence U	دفاع فرانسوی شطرنج
	hanging pawns U	پیادههای اویزان شطرنج
	minor pieces U	سوارهای سبک شطرنج
	greco counter gambit U	گامبی لاتویایی شطرنج
	knight fork U	چنگال اسب شطرنج
	boarded U	صفحه یامیز شطرنج
	frontier line U	خط وسط صفحه شطرنج
	modern defence U	دفاع مدرن شطرنج
	grunfeld's defence U	دفاع گرونفلد شطرنج
	mannheim variation U	واریاسیون مانهایم شطرنج
	isolani U	پیاده ایزوله شطرنج
	joke opening U	دفاع مدرن شطرنج
	king side U	جناح شاه شطرنج
	chessboard U	صفحه شطرنج شطرنجی
	light piece U	سوار سبک شطرنج
	king's wing U	جناح شاه شطرنج
	king's gambit U	گامبی شاه شطرنج
	knight's tour U	سفر اسب شطرنج
	brilliancy U	بازی درخشان شطرنج
	indian defence U	دفاع هندی شطرنج
	living chess U	شطرنج با مهرههای جاندار
	heavy piece U	سوار سنگین شطرنج
	helpmate U	خود- ماتی شطرنج
	major pieces U	سوارهای سنگین شطرنج
	long castling U	قلعه بزرگ شطرنج
	chessboards U	صفحه شطرنج شطرنجی
	ideal position U	پوزیسیون ارمانی شطرنج
	blundered U	اشتباه فاحش در شطرنج
	illegal move U	حرکت غیرقانونی شطرنج
	knock out tournament U	تورنمنت حذفی شطرنج
	bishops of opposite colours U	فیلهای ناهمرنگ شطرنج
	centre pawns U	پیادههای مرکزی شطرنج
	majority U	اکثریت پیادهای شطرنج
	bishop of the wrong colour U	فیل بد رنگ شطرنج
	cordons U	حبس شاه شطرنج
	ending U	اخر بازی شطرنج
	endings U	اخر بازی شطرنج
	cordon U	حبس شاه شطرنج
	Americans U	تورنمنت دورهای شطرنج
	American U	تورنمنت دورهای شطرنج
	round-robin U	تورنمنت دورهای شطرنج
	candidate move U	حرکت انتخابی شطرنج
	majorities U	اکثریت پیادهای شطرنج
	candidate master U	نامزد استادی شطرنج
	best move U	بهترین حرکت شطرنج
	backward pawn U	پایده عقبمانده شطرنج
	back rank U	عرض اول شطرنج
	automaton chessplayer U	شطرنج باز اوتومان
	blindfold chess U	شطرنج چشم بسته
	absolute champion U	قهرمان مطلق شطرنج
	book move U	حرکت کتابی شطرنج
	bookplayer U	شطرنج باز کتابی
	brilliancy prize U	جایزه درخشندگی شطرنج
	cable match U	رویارویی تلگرافی شطرنج