Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
morrice
U
نوعی رقص شش نفری
morris
U
نوعی رقص شش نفری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
quadrille
U
نوعی بازی ورق چهار نفری
quadrilles
U
نوعی بازی ورق چهار نفری
omber
U
نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
ombre
U
نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
Other Matches
centuries
U
عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
century
U
عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
disciplinary control board
U
کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
triumvirate
U
سه نفری
triumvier
U
سه نفری
threesomes
U
سه نفری
triumvirates
U
سه نفری
threesome
U
سه نفری
percapita
U
نفری
threesomes
U
بازی سه نفری
quintette
U
پنج نفری
single
U
تنها یک نفری
parleyed
U
گفتگوی دو نفری
quintets
U
پنج نفری
parley
U
گفتگوی دو نفری
quintet
U
پنج نفری
parleys
U
گفتگوی دو نفری
parleying
U
گفتگوی دو نفری
trio
U
سه نفری سه تایی
trios
U
سه نفری سه تایی
duumvirate
U
حکومت دو نفری
duopoly
U
انحصار دو نفری
tandem
U
درشکه دو نفری
tandems
U
درشکه دو نفری
folie a deux
U
جنون دو نفری
dialogue
U
مکالمهء دو نفری
dialogues
U
مکالمهء دو نفری
threesome
U
بازی سه نفری
decurion
U
رئیس دسته ده نفری
septet
U
دسته هفت نفری
monologue
U
تک سخنگویی صحبت یک نفری
monologues
U
تک سخنگویی صحبت یک نفری
stichomythia
U
سوال وجواب در نفری
delire a quatre
U
هذیان چهار نفری
percapita
U
بقرار هر نفری هر راس
counselling
U
مشاوره دو نفری مشورت
counsels
U
مشاوره دو نفری مشورت
counselled
U
مشاوره دو نفری مشورت
counseled
U
مشاوره دو نفری مشورت
counsel
U
مشاوره دو نفری مشورت
pleiad
U
دسته هفت نفری
monolog
U
تک سخنگویی صحبت یک نفری
heptarchy
U
حکومت هفت نفری
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
madrigals
U
سرود عاشقانه چند نفری
foursomes
U
بازی گلف چهار نفری
madrigal
U
سرود عاشقانه چند نفری
duumvir
U
شریک رتبه حکومت دو نفری
strengths
U
قدرت رزمی استعداد نفری
strength
U
قدرت رزمی استعداد نفری
petit jury
U
هیئت منصفه دوازده نفری
tarantella
U
رقص تند دو نفری ایتالیایی
septette
U
دسته هفت نفری هفتگانه
roomette
U
اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
foursome
U
بازی گلف چهار نفری
octet
U
دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
rigaudon
U
رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon
U
رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
squad
U
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
squads
U
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
string quartet
U
ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartets
U
ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
tetrarchy
U
یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
quintets
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintet
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
adagio
رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
all but a few
U
همه به غیر از چند تایی
[چند نفری]
They were walking three abreast.
سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
quadrumvir
U
انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
manspace
U
جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
some kind
[of]
U
یک نوعی
[از]
fellow feeling
U
حس هم نوعی
a kind
[of]
U
نوعی
[از]
generic
U
نوعی
typical
U
نوعی
pecker
U
نوعی کلنگ
bandore
U
نوعی سه تار
cutters
U
نوعی کرجی
kenning
U
نوعی استعاره
cutter
U
نوعی کرجی
kb 0
U
نوعی هواپیماست
camphor oil
U
نوعی روغن
blintz
U
نوعی شیرینی
blintze
U
نوعی شیرینی
calvados
U
نوعی عرق
calash
U
نوعی درشکه
india paper
U
نوعی کاغذنازک
bowknot
U
نوعی گره
bodkin
U
نوعی جوالدوز
tweed
U
نوعی فاستونی
it is of a different kind
U
نوعی دیگراست
goggle eye
U
نوعی ماهی
blood knot
U
نوعی گره
lithomarge
U
نوعی کائولین
bandora
U
نوعی سه تار
another guess
U
نوعی دیگر
petard
U
نوعی بمب
mapes
U
نوعی پرش با یک پا
cod
U
نوعی ماهی
cocker spaniels
U
نوعی سگ پاکوتاه
acaleph
U
نوعی صدف
marc
U
نوعی عرق
marquise
U
نوعی گلابی
chiffon
U
نوعی کیک
mastic
U
نوعی درزبند
manta
U
نوعی ردا
cocker spaniel
U
نوعی سگ پاکوتاه
auk
U
نوعی پنگوئن
brocoli
U
نوعی گل کلم
malvasia
U
نوعی انگور
lustring
U
نوعی پروانه
auks
U
نوعی پنگوئن
lutestring
U
نوعی پروانه
albacore
U
نوعی زیردریایی
airedale
U
نوعی سگ خرمایی
aerocommander
U
نوعی هواپیما
broccoli
U
نوعی گل کلم
crap
U
نوعی قمار
bills
U
نوعی شمشیرپهن
cowries
U
نوعی کس گربه
eulachon
U
نوعی ماهی
elecampane
U
نوعی شیرینی
cowrie
U
نوعی کس گربه
gabbro
U
نوعی سنگ
ganister
U
نوعی کوارتزپست
easter lily
U
نوعی سوسن
gannister
U
نوعی کوارتزپست
dog rose
U
نوعی از گل نسرین
cowry
U
نوعی کس گربه
tip
U
نوعی اسکی
tipping
U
نوعی اسکی
bill
U
نوعی شمشیرپهن
feist
U
نوعی سگ کوچک
greyhounds
U
نوعی تازی
greyhound
U
نوعی تازی
charade
U
نوعی بازی
charade
U
نوعی معما
fireman's carry from kneeling position
U
نوعی یک دست و یک پا
fireweed
U
نوعی کاهو
fox terrier
U
نوعی سگ اهلی
dalmatian
U
نوعی سگ بزرگ
cutlass
U
نوعی قمه
cutlasses
U
نوعی قمه
cotype
U
نوعی فرعی
cornett
U
نوعی شیپور
copal
U
نوعی رزین
cole
U
نوعی کلم
harvestman
U
نوعی عنکبوت
clove hitch
U
نوعی گره
catatonia
U
نوعی جنون
cane brake
U
نوعی ازعلف
crapping
U
نوعی قمار
crowfoot
U
نوعی شمعدانی
blocking capacitor
U
نوعی خازن
bulldog
U
نوعی سگ بزرگ
garden heiliotrope
U
نوعی سمنه
gazehound
U
نوعی سگ شکاری
colt
U
نوعی طپانچه
mixers
U
نوعی خط دفاعی
mixer
U
نوعی خط دفاعی
goldeneye
U
نوعی مرغابی
colts
U
نوعی طپانچه
cutlas
U
نوعی قمه
bulldogs
U
نوعی سگ بزرگ
crapped
U
نوعی قمار
French horn
U
نوعی شیپور
stouter
U
نوعی ابجو
stout
U
نوعی ابجو
cowslips
U
نوعی پامچال
cowslip
U
نوعی پامچال
rutabaga
U
نوعی کلم
saint bernard
U
نوعی سگ بزرگ
stoutest
U
نوعی ابجو
rear crotch and near arm
U
نوعی کنده رو
banjos
U
نوعی تار
banjoes
U
نوعی تار
banjo
U
نوعی تار
ragweed
U
نوعی ابروسیا
typical
U
نمونه نوعی
stock saddle
U
نوعی زین
rusk
U
نوعی بیسکویت
rusks
U
نوعی بیسکویت
some kind of sickness
U
یک نوعی از بیماری
beaver tail
U
نوعی کاشی
chihuahuas
U
نوعی سگ کوچک.
chihuahua
U
نوعی سگ کوچک.
drop
U
[نوعی طاق]
taffy
U
نوعی اب نبات
type tests
U
ازمایشهای نوعی
typical sample
U
نمونه نوعی
slip joint pliers
نوعی انبردست
barnacle
U
نوعی صدف
chowder
U
نوعی ابگوشت
bakkie
U
نوعی ماشین
cornet
U
نوعی شیپور
cornets
U
نوعی شیپور
cheddar
U
نوعی پنیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com