Perdic | نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gin rummy U	نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	canasta U	نوعی بازی رامی
	jigsaw puzzle U	نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
	rummy U	بازی ورق رامی
	cribbage U	یکجور بازی ورق شبیه رامی
	gaskets U	نوعی ابزار مخصوص
	gasket U	نوعی ابزار مخصوص
	charade U	نوعی بازی
	dragster U	نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
	sand table U	میز مخصوص شن بازی بچه ها
	whist U	نوعی بازی ورق
	jack-in-the-box U	نوعی اتش بازی
	Wellington U	نوعی بازی گنجفه
	billiards U	نوعی از گوی بازی که
	pushpin U	نوعی بازی بچگانه
	jack in the box U	نوعی اتش بازی
	slapjack U	نوعی بازی ورق
	jack-in-the-boxes U	نوعی اتش بازی
	loo U	نوعی بازی ورق
	draughts U	نوعی بازی چکرز
	raffle U	نوعی بازی قدیمی
	raffles U	نوعی بازی قدیمی
	loos U	نوعی بازی ورق
	flemish brick U	نوعی اجر سخت و زردرنگ مخصوص اجرفرش
	fuller's earth U	نوعی خاک رس مخصوص لکه گیری پارچه
	this game is proper to spring U	این بازی مخصوص بهار است
	game U	بازی کامپبیوتری با نرم افزار مخصوص
	sand box U	جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
	pall mall U	چوگان مخصوص بازی پال مال
	shuttlecock U	گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن
	sandpit U	جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
	bowling greens U	چمن مخصوص بازی با گوی چوبی
	shuttlecocks U	گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن
	sandbox [British] U	جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
	bowling green U	چمن مخصوص بازی با گوی چوبی
	scrums U	نوعی بازی فوتبال راگبی
	speedball U	نوعی بازی شبیه فوتبال
	keno U	نوعی بازی شبیه لوتو
	racketball U	نوعی بازی شبیه هندبال
	scrum U	نوعی بازی فوتبال راگبی
	pitch and toss U	نوعی بازی شیر یاخط
	craps U	نوعی بازی قمار باطاس
	speed a way U	نوعی بازی شبیه هاکی
	yoyo U	نوعی اسباب بازی بچگانه
	eucher U	نوعی بازی ورق امریکایی
	scrummage U	نوعی بازی فوتبال راگبی
	blazers U	نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
	blazer U	نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
	ski mine U	نوعی مین ضد نفر مخصوص نصب در معابر اسکی
	curling stone U	سنگ مخصوص بازی بولینگ روی چمن
	checker U	نوعی بازی شبیه جنگ نادر
	marionette U	عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
	marionettes U	عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
	ombre U	نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
	omber U	نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
	faro U	نوعی بازی قمار شبیه بانک
	Frisbee U	نوعی بازی به نام بومرنگ در فارسی
	quadrilles U	نوعی بازی ورق چهار نفری
	quadrille U	نوعی بازی ورق چهار نفری
	tetherball U	نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
	lacrosse U	لاکروس که نوعی توپ بازی است
	croquet U	نوعی بازی با گوی وحلقه کروکت
	badminton U	نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
	shinny U	نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
	supertropical bleach U	نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
	galloway U	اسب مخصوص چهار نعل نوعی تاتوی اسکاتلندی ازنژاد گالووی
	mauler U	نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
	bowler U	نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
	bowlers U	نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
	comouflage detection photography U	نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
	acrade game U	نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
	musical chairs U	نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
	coding U	صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
	surfboards U	تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
	surfboard U	تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
	tenpin U	میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
	ramie U	رامی
	sagittarius U	رامی
	obedience U	رامی
	docility U	رامی
	sagittarii U	رامی
	mansuetude U	حلم رامی
	I am thinking of your own good. U	من خو بی شما رامی خواهم
	This is precisely ( exactly) what I wanted to know . U	همین رامی خواستم بدانم
	his sight could p darkness U	بینایی وی تاریکی رامی شکافت
	My shoes pinch. U	کفشها پایم رامی زند
	Even a fool knows this . U	یک احمق هم این رامی داند
	We speake the same language. we are on the same wavelength. we understand each other. U	زبان همدیگر رامی فهمیم
	Water lays the dust. U	آب گرد وخاک رامی خواباند
	What foreign language do you know? U	کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
	Do you move in high circles ? U	آیا مقامات عالی رامی شناسید ؟
	The sun rays dazzle (hit) the eyes. U	نور آفتاب چشم رامی زند
	slater U	کسی که پوست خام رامی تراشد
	His action is in the nature of sour grapes. U	اززور پسی اینکار رامی کند
	Do you know the definition (meaning) of this word? U	تعریف این لغت رامی دانید ؟
	shinny U	بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
	lutes U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	lute U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	HTML U	مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
	trainbearer U	کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
	Can you reckon the cost of the trip? U	هزینه سفر رامی توانی حساب کنی ؟
	autobiographer U	کسی که تاریخچه زندگی خود رامی نویسد
	wrist U	قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
	wrists U	قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
	write U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	writes U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	fog oil U	روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
	typefaces U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	typeface U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	Several people could be accommodated in this room. U	چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
	peak voltmeter U	ولتمتری که مقدار برداری رامی سنجد ولتمتر پیک
	fire bee U	نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
	pellagra U	یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
	graphics U	کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
	epicanthus U	لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
	parbuckle U	طناب دولاکه بان چلیک یاچیزدیگر رامی غلتانند باطناب غلتاندن
	condensation cloud U	ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
	harlequinade U	بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
	bittersweet U	نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
	frame U	مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
	cutthroat U	بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
	gamesmanship U	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
	misplay U	بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
	game U	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
	shinney U	بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
	fire fight U	ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
	to make a trick U	با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
	dib U	ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
	kiss in the ring U	بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
	inning U	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registering U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	register U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	harlepuinade U	نمایش لال بازی ودلقک بازی
	charlatanic U	امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
	crampet game U	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
	asses' ears U	نوعی گوشه [نوعی شاخه]
	deleting U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deletes U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleted U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	delete U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	head and arm U	هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
	work in progress U	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
	work in process U	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
	Bureaucracy . Red tape . U	کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	toolkit software U	بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
	dispersal airfield U	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	round robin (tournament or contest) <idiom> U	بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
	billiard point U	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	set the game U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	set the score U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	special U	مخصوص
	favorites U	مخصوص
	favourite U	مخصوص
	vest pocket U	مخصوص
	favourites U	مخصوص
	extra special U	مخصوص
	particulars U	مخصوص
	franchise U	حق مخصوص
	franchises U	حق مخصوص
	particular U	مخصوص
	francs U	حق مخصوص
	franc U	حق مخصوص
	specific U	مخصوص
	especial U	مخصوص
	specifics U	مخصوص
	specific energy U	انرژی مخصوص
	chorea U	تشنج مخصوص
	specific gravity U	ورن مخصوص
	idoneous U	مختص مخصوص
	specific capacity U	فرفیت مخصوص
	specific weight U	وزن مخصوص
	specific search U	شناسایی مخصوص
	specific resistivity U	مقاومت مخصوص
	specific gravity U	وزن مخصوص
	special services U	خدمات مخصوص
	game U	کامپیوتر مخصوص
	marque U	مدل مخصوص
	marque U	علامت مخصوص
	bluck density U	وزن مخصوص
	built in jack U	جک مخصوص نصب
	maid in waiting U	پیشخدمت مخصوص
	low resistivity U	مقاومت مخصوص کم
	exempted station U	یکان مخصوص
	specific gravities U	وزن مخصوص
	specific gravities U	ورن مخصوص
	special sheaf U	مروحه مخصوص
	special session U	جلسه مخصوص
	idiocrasy U	حالت مخصوص
	favorite U	مخصوص سوگلی
	favourite or vor U	ویژه مخصوص
	deffered maintenance U	نگهداری مخصوص
	dry gap bridge U	پل مخصوص اب بریدگی
	special troops U	یکانهای مخصوص
	habiliments U	لباس مخصوص
	resistivity U	مقاومت مخصوص
	specific U	مخصوص معین
	special U	مخصوص خاص